پارازیت روی قوانین

براساس قانون برنامه ششم توسعه، مسیری برای توسعه فروشگاه‌های زنجیره‌ای در نظر گرفته شده است که مهم‌ترین بخش آن کسب ۲۰درصدی سهم بازار خرده‌فروشی‌ها از سوی این فروشگاه‌هاست. اما این مسیر بارها و بارها از سوی سیاستگذار از معبر اصلی خارج شده و در این میان سیاستگذاران نگاهی به قوانین وضع‌شده در برنامه ششم توسعه هم نداشته‌اند. اینکه با آمد‌و‌رفت دولت‌ها در ایران، قوانین توسعه‌ای به فراموشی سپرده می‌شوند یا سیاستگذاران تازه به میدان اقتصاد‌آمده نسبت به آنها بی‌اعتنا هستند، به مانعی جدی برای دست یافتن به رشد مورد نظر برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای تبدیل شده است. بنابراین قانونگذاری پراکنده را می‌توان یکی از آسیب‌های مبتلابه نظام قانونگذاری ایران دانست. به هرحال فکر می‌کنم هم توسعه کمی و هم کیفی بر اساس قانون و مقررات است که می‌تواند روی توسعه فروشگاه‌های زنجیره‌ای تاثیر بگذارد.

برای اینکه فروشگاه‌های زنجیره‌ای مانند سایر بخش‌های اقتصادی توسعه پیدا کنند، نیاز است سیاستگذار کشور را جامع و کامل ببیند. اما به هر حال مهم‌ترین عاملی که می‌تواند توسعه را در فروشگاه‌های زنجیره‌ای ایجاد کند، بحث قوانین و مقررات است. اگر قوانین خوب دیده شود و مجریانی که این قوانین را می‌نویسند بر اجرای درست آن نظارت کنند و تسلط کافی روی فروشگاه‌های زنجیره‌ای داشته باشند و این صنعت را بشناسند، می‌توان به برطرف شدن دلایل توسعه‌نیافتگی آنها امیدوار بود. حالا قانون نظام صنفی ما چه زمانی تاسیس شده است و چه زمانی تنظیم شده به کنار، اما در قانون نظام صنفی حتی یک خط در مورد فروشگاه‌های زنجیره‌ای نوشته نشده است. این در حالی است که فروشگاه‌های زنجیره‌ای در دنیا به عنوان یک صنعت پیشرو محسوب می‌شوند و در بسیاری از مسائل اقتصادی تاثیرگذار هستند. البته در کشور خودمان هم این اثرگذاری وجود دارد.

اما در مجموع می‌توان گفت به دلیل اینکه فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران یک صنعت نو هستند و در ۲۰ سال اخیر تا حدودی رشد را تجربه کرده‌اند، این موضوع باعث شده قانونگذار و مجریان قانون این صنعت را به خوبی نشناخته‌ و از اثرات کارآمد آنها تا حدودی بی‌اطلاع باشند. ارزیابی‌ها نشان داده است فروشگاه‌های زنجیره‌ای در محورهایی مانند تولید، ایجاد اشتغال، حفظ حقوق مصرف‌کننده، تنظیم بازار و توزیع هوشمند، نقش بی‌بدیلی را ایفا می‌کنند.

حالا به دلیل نبود اطلاعات و شناخت کافی از این صنعت، طبیعتاً برخی سیاستگذاران با همان نگاه سنتی که نسبت به سوپرمارکت‌ها و واحدهای صنفی کوچک وجود دارد به این صنعت مدرن نگاه می‌کنند که البته باید اذعان کرد با این نگاه هیچ‌گاه نمی‌توان در توسعه و در واقع تاثیرگذاری این صنعت در اقتصاد کشور موفق عمل کرد. در حال حاضر صنوفی وجود دارد که در رسته صنوف سنتی هستند که همچنان فعالیت دارند، در کنار این صنوف قدیمی، سبک جدیدی از فروش در دنیا در حال نهادینه شدن است که فروشگاه‌های زنجیره‌ای هستند و این در حالی است که نسل بعدی خرده‌فروش‌ها نیز در راه‌اند که به آنها فروشگاه‌های دیجیتال می‌گویند. آنها هم بخشی از این زنجیره هستند. بخش دیگری از فروشگاه‌ها هم کشوری است، اما ما واقعاً قوانینی که بخواهند اینها را بشناسند و در این موضوعات بتوانند کمک کنند؛ یا نداریم یا بسیار ضعیف هستند و بدون ضمانت اجرا.

سود دوطرفه

فلسفه وجودی فروشگاه‌های زنجیره‌ای یک بحث اصلی و مهم است که آن هم تنظیم بازار است. به هر حال بخش خصوصی و افرادی که وارد حوزه فروشگاه‌های زنجیره‌ای می‌شوند، بازوی بسیار خوبی برای دولت در توزیع مناسب کالا هستند و می‌توانند در سراسر کشور کالاها را به دست مردم برسانند. این موضوع قطعاً تاثیر بسیار مستقیم و مهمی روی توزیع کارآمد کالا دارد. در دنیا هم با همین سبک بازار را کنترل می‌کنند و در نقطه‌نقطه بسیاری از شهرها این فروشگاه‌ها به راحتی کالاها با تنوع بسیار زیاد را در اختیار عموم می‌گذارند.

علاوه بر آن فلسفه فروشگاه‌های زنجیره‌ای این‌گونه است که واقعاً علاوه بر ارائه خدمات و تنوع، در کنار آن اشتغال پایدار و ساده ایجاد می‌کنند. همچنین حقوق مصرف‌کننده هیچ‌گاه نادیده گرفته نمی‌شود و بر اساس چارچوب قانونی رعایت می‌شود. به هر حال در این اوضاع و احوال دو سه سال گذشته که بسیاری از صنایع کشور به دلیل شرایط اقتصادی و سیاسی ایران درگیر چالش‌هایی هستند، فروشگاه‌های زنجیره‌ای هم با این چالش‌ روبه‌رو و البته مانند سایر بخش‌ها با کرونا نیز درگیر هستند. در این مدت، تمام هم و غم فروشگاه‌های زنجیره‌ای این بوده که پروتکل‌ها رعایت شود و مردم بتوانند از مکان‌هایی خرید کنند که تمام مسائلی که مدنظرشان است رعایت شده باشد تا بتوانند با خیال راحت و اطمینان بیشتری خرید کنند.

بنابراین باید گفت فروشگاه‌های زنجیره‌ای طبیعتاً تاثیرات بسیار زیادی دارند. این تاثیرات هم روی تنظیم بازار، هم اشتغال، هم در افزایش درآمد دولت و حتی روی تولیدکننده اثبات شده است. به طور مثال تولیدکننده‌ای که کالایش را تولید می‌کند و در شبکه توزیع وارد می‌کند با وجود فروشگاه‌های زنجیره‌ای مطمئن است که کالایش به سراسر کشور معرفی می‌شود و از آن‌طرف باید این موضوع را در نظر داشت که تولیدکنندگان اگر خوب بفروشند خوب هم تولید می‌کنند و همین موضوع در کلان اقتصاد کشور نیز تاثیرات بسزایی خواهد داشت.

با این حال نقش فروشگاه‌های زنجیره‌ای و تاثیر آن در اقتصاد کشور بسیار گسترده است و می‌توان ساعت‌ها پیرامون آن صحبت کرد، ولی اشاره‌وار عرض می‌کنم. همان‌طور که می‌دانید تولیدکنندگان کالا در یک نقطه مشخص تجمیع نشده‌اند و با توجه به منابع، تولیدکنندگان با امتیازهای خاصی در سراسر کشور پراکنده هستند؛ بنابراین اگر قرار است تولیدکننده یک کالا در جنوب کشورمان دسترسی به بازار مرکز و شمالی کشورمان داشته باشد باید هزینه‌ای قابل‌توجه برای تشکیل بازاریابی فروش کالای خرد داشته باشد. اینجا اهمیت شکل‌گیری فروشگاه‌های زنجیره‌ای مشهود است و باید به آن پاسخی منطقی و مناسب بدهیم. اصولاً فروشگاه‌های زنجیره‌ای حلقه مفقوده سیستم توزیع کالا هستند. همین‌طور در شهرهای بزرگ با توجه به ترافیک و شلوغی خیابان‌ها از این طریق مصرف‌کننده می‌تواند در وقت و هزینه خود صرفه‌جویی کند و یکی از عوامل و تاثیرات مهم فروشگاه‌های زنجیره‌ای بهینه کردن مصرف و فرهنگ خرید مصرف‌کننده است.

تورم و کرونا با فروشگاه‌ها چه کرد؟

فروشگاه‌های زنجیره‌ای رسته‌های مختلفی دارند. مثلاً بخشی از آنها آشامیدنی و خوراکی است، بخشی از آن نیز شوینده‌ها هستند. بخش دیگری از فروشگاه‌های زنجیره‌ای در صنف لباس و عده‌ای هم در کتاب به فعالیت مشغول هستند. به طور مثال بخشی که در خوراکی و آشامیدنی‌ها فعالیت می‌کنند، قاعدتاً از مقوله تورم تاثیر می‌گیرند. تورم به هر حال خوب نیست و تاثیراتش را روی تمام صنوف می‌گذارد؛ در مورد فروشگاه‌های زنجیره‌ای هم همین‌طور است. یعنی کسی که می‌خواهد مواد خوراکی و مایحتاج مصرف روزانه‌اش را تهیه کند، وقتی با گران بودن کالاها و تورم بالا مواجه می‌شود، طبیعتاً یا محصولات کمتری خریداری می‌کند یا با رضایت قلبی از فروشگاه بیرون نمی‌رود. بنابراین تورم در میزان تقاضا و خرید مایحتاج و روند کاری فروشگاه‌های زنجیره‌ای تاثیرگذار بوده است.

اما کرونا که پیش آمد به هر حال به جهت اینکه خیلی از صنوف مجبور شدند برای حفظ سلامت مردم تعطیل کنند؛ فروشگاه‌هایی که عرضه مواد غذایی انجام می‌دادند، موقعیت و فرصت خوبی برایشان ایجاد شد که خدمات خوبی به مردم ارائه کنند. به‌رغم اینکه همکاران ما در فروشگاه‌ها در معرض خطر ابتلا به کرونا هستند و البته از طرف اتحادیه کشوری فروشگاه‌های زنجیره‌ای هم مکاتباتی شده است که به اطلاع سیاستگذاران برسانیم در ایامی که بسیاری از مردم مجبور بودند قرنطینه شوند آنها به فروشگاه بروند و خدمات ارائه کنند. آنها در این ایام خدمت کردند و توانستند مایحتاج مردم را تامین کنند و موفق هم بودند. در این مقطع خاص یک مقداری حجم درخواست‌ها زیاد بود و مردم هم بیشتر به خصوص سال گذشته سعی می‌کردند حتی نان مورد نیازشان را در خانه درست کنند و تغییراتی در ذائقه مردم شکل گرفت. مردم هر چیزی را که از بیرون تهیه می‌کردند در خانه درست می‌کردند، طبیعتاً یک بخشی از مواد اولیه را از فروشگاه تامین می‌کردند که تاثیرش برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای مثبت بوده است.

سنجش موفقیت فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران

بخشی از ارزیابی عملکرد فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران، به موضوعات فرهنگی بازمی‌گردد. در حال حاضر فرهنگ و سلیقه مردم خیلی به سمت استفاده از فروشگاه‌هایی رفته است که دو ویژگی داشته باشند. نخست اینکه در فروشگاه‌های زنجیره‌ای به راحتی می‌توانند در یک مکان و بدون مراجعه به مغازه‌های مختلف، تمام کالاهای موردنیاز خود را خریداری کنند. این ویژگی فروشگاه‌های زنجیره‌ای باعث شده در سال‌های گذشته اقبال خوبی از سوی مردم نشان داده شود. ویژگی دوم این فروشگاه‌ها که بعد از دوران شیوع کرونا بیشتر خود را نشان داد این بود که مردم از طرفی می‌توانند در مکانی که تمام کالاهای موردنظرشان را عرضه می‌کنند، کالاها را با رعایت کلیه مسائل قانونی و بهداشتی خریداری ‌کنند و شرایط بسیار بهتر شده است. این در حالی است که باید گفت فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران در مقایسه با کشورهایی که سال‌هاست در این صنعت فعالیت دارند، فاصله بسیار زیادی دارند.

مثلاً ترکیه که در همسایگی ما قرار دارد، سهم فروشگاه‌های زنجیره‌ای‌اش از بازار خرده‌فروشی‌ها بیش از ۵۰ درصد است. یا فروشگاه‌های زنجیره‌ای کشوری مانند ژاپن در بازار خرده‌فروشی سهم ۸۰ تا ۹۰ درصد را به دست آورده‌اند. در ایران آمار تقریبی وجود دارد و نمی‌توان آمار دقیقی ارائه داد اما ارزیابی‌ها نشان می‌دهد فروشگاه‌های زنجیره‌ای ۱۰ تا ۱۲ درصد سهم بازار را در اختیار دارند. این در حالی است که در قانون برنامه ششم توسعه پیش‌بینی شده است که این میزان به ۲۰ درصد برسد اما ما هنوز نتوانسته‌ایم به این هدف‌گذاری دست یابیم. علت آن هم این است که قانونی که وضع شده به وسیله دوستان و همکارانی که با این صنعت آشنا نیستند قرار است اجرایی شود. یعنی همان قانون نظام صنفی که صنوف سنتی را پشتیبانی می‌کند با همان شیوه هم می‌خواهد فروشگاه‌های زنجیره‌ای توسعه پیدا کنند و حتی مجریان آنها کسانی هستند که آشنایی با این صنعت ندارند. این چالش‌ها باعث شده که ما در این بخش عقب بمانیم و امیدوار هستیم با مذاکرات و پیگیری‌هایی که اتحادیه کشوری فروشگاه‌های زنجیره‌ای انجام می‌دهد، بتوانیم یکسری موانع را برطرف کنیم.

چه باید کرد؟

برای چالش‌هایی که در سطرهای بالا به آنها اشاره شد چند مسیر وجود دارد. در وهله نخست به همه همکاران در فروشگاه‌های زنجیره‌ای پیشنهاد می‌شود برای توسعه منابع انسانی و آموزش افراد زمان و هزینه بیشتر متقبل شوند تا بتوان به هدف‌گذاری که در برنامه ششم توسعه ترسیم‌شده دست یافت. به هر حال در این مورد ما نسبت به کشورهای پیشرفته و حتی همسایه عقب هستیم.

موضوع دیگر این است که چقدر خودمان را از نظر تکنولوژی توانسته‌ایم به سایر کشورها نزدیک کنیم؟ واقعیت این است که در حال حاضر خیلی از دوستان که از فروشگاه‌های زنجیره‌ای سایر کشورها بازدید کرده‌اند، اعلام می‌کنند که در بحث تکنولوژی از کشورهای دیگر چیزی کم نداریم و در بحث تامین کالا، چیدمان کالا، استفاده از ابزارهای جدید و دقتی که وجود دارد هم در شرایط مطلوبی به سر می‌بریم. حتی به گواه شاهدان فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران از نظر تجهیزات کالایی مانند یخچال‌ها همگام با سایر کشورها در حرکت‌اند. در این بین تنها ضعف‌مان در سیستم نرم‌افزاری است که به هر حال شرکت‌های دانش‌بنیان در داخل کشور در حال فعالیت هستند تا این موضوع نیز حل شود. به جز کمبودها در سیستم نرم‌افزاری، در سایر موارد در شرایط خوبی به سر می‌بریم و در برخی از بخش‌ها شاید جلوتر هم باشیم به جهت اینکه رقابت در داخل کشور ما رقابت مناسبی است. واقعیت این است که فروشگاه‌های زنجیره‌ای دوست دارند مشتریان خود را حفظ کنند از این رو سعی کرده‌اند در بسیاری از این آیتم‌ها که موردنظر مشتریان است و در واقع در آن سیستم فروشگاه‌های زنجیره‌ای قابل اجراست، خودشان را خوب ارائه کنند و این اتفاق در حال حاضر افتاده است.

تاثیر ورود بازوی جدید

اما یکی از نقاط عطفی که در سال‌های گذشته در صنعت فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران رخ داده است، ورود بخش خصوصی به این حوزه بوده است. در حال حاضر فروشگاه‌های زنجیره‌ای که با ورود بخش خصوصی متولد شده‌اند، به تعداد زیادی موجود هستند. آنها به راحتی می‌توانند در بازار کالای مورد نیاز را تامین کنند و این موضوع که ورود بخش خصوصی تا چه اندازه در توسعه فروشگاه‌های زنجیره‌ای نقش داشته، باز هم می‌توان به مقوله رقابت اشاره کرد. چون علاوه بر اینکه سرمایه‌گذار به دنبال کسب سهم بیشتری از بازار است، می‌خواهد خدمات بهتری ارائه کند و با سایر برندها رقابت کند که روی پیشرفت این واحدها موثر بوده است.

بزرگ‌ترین چالش؟

با در نظر گرفتن اینکه فروشگاه‌های زنجیره‌ای در سراسر جهان سابقه‌ای نزدیک به سه قرن به خود اختصاص داده‌اند، دارای جایگاه ویژه اقتصادی هستند و هنگام تعیین شاخصه‌های توسعه اقتصادی از آنها به‌عنوان شاخصه‌ای قابل‌اعتماد یاد می‌شود. این در حالی است که بررسی روند فعالیت اقتصادی این‌گونه فروشگاه‌ها در کشورمان بیانگر این نکته است که به‌‌رغم سابقه طولانی دادوستدهای اقتصادی در ایران‌زمین تقریباً جایگاه اقتصادی فروشگاه‌های زنجیره‌ای سابقه نه‌چندان طولانی داشته و همین نکته نشانه‌ای از پتانسیل‌های موجود در سرمایه‌گذاری‌های مختلف این بخش است.

جدای از بحث قوانین و مقررات که به صورت مفصل در بخش‌های قبل به آن پرداختیم، چالش مهمی که در فروشگاه‌های زنجیره‌ای به شدت احساس می‌شود، نبود نیروی انسانی آموزش‌دیده است. در این بحث فروشگاه‌های زنجیره‌ای نیاز دارند که آموزش‌های خوبی برای نیروهای انسانی خود در نظر داشته باشند. ما در بخش آموزش نیروی انسانی که باید در بخش خدمات و فروشگاه‌های زنجیره‌ای کار کند، به صورت متمرکز برنامه‌ای نداریم. البته برخی از دلسوزان این مرز‌و‌بوم به دنبال این هستند که این حوزه اقتصادی را در بخش دانشگاهی جا بیندازند تا بتوان از این مسیر مانع نداشتن نیروی متخصص را کنار زد. اما یک بحث دیگر هم این است که به هر حال املاک در کشور گران است و فعالان بخش خصوصی برای ایجاد توسعه فروشگاه‌های زنجیره‌ای با اجاره‌های سرسام‌آوری که به هر حال از نظر مالی منطقی نیست، مواجه هستند. با این حال این صنعت با توجه به حاشیه سود بسیار پایینی که دارد، یکی از موانع و چالش‌های اصلی که با آن مواجه است، قیمت بالای املاک است که برای شرکت‌ها شرایط را سخت کرده است.