با این حال، توسعه اقتصادی و الگوهای اساسی تولید و مصرف ناپایدار دلیل اصلی بحران محیط زیست در وضعیت کنونی جهان در نظر گرفته می‌شود: مشکلات زیست‌محیطی مانند گرم شدن کره زمین، آلودگی هوا، از بین رفتن گونه‌های جانوری-گیاهی و تخریب آب و خاک، به یک نگرانی فزاینده تبدیل شده و حیات زمین و زیست انسانی را تهدید می‌کنند. این خطرات، موجب معکوس شدن دستاوردهای توسعه شده و در پی چنین وضعیتی، بار نامتناسبی از معضلات بر انسان‌ها تحمیل شده که بخش زیادی از آن بر دوش فقرا قرار گرفته است. پاسخ به این تهدیدهای نوظهور جهانی، نیازمند مقابله با یک چالش دوگانه است: پیگیری «توسعه اقتصادی» و «ایجاد ثروت». این دو مساله اما در حالی مطرح می‌شود که مصرف منابع و آلودگی‌های زیست‌محیطی، سراسر سیاره زمین را دربر گرفته و این‌روند با دو عامل یادشده، کماکان ادامه پیدا خواهد کرد. حل این چالش مستلزم یک تحول ساختاری به دور از خط سیر توسعه اقتصادی کنونی به سمت اقتصادی است که در تولید بتواند به تولید کم‌کربن مبادرت کند و همزمان، کارآمد و پاک باشد، و همچنین تقسیم منافع را به روشی عادلانه محقق کند. «سیاستگذاری صنایع سبز» می‌تواند وسیله قدرتمندی برای سیاستگذاران باشد تا بتوانند این تحول ساختاری را تسریع و تسهیل کنند.

سیاست، اقتصاد، استراتژی

«سیاستگذاری صنعتی» به اقدامات دولت برای تغییر ساختار اقتصاد و تشویق و هدایت منابع برای انتقال به بخش‌هایی که برای توسعه آینده، مطلوب تلقی می‌شوند، اشاره دارد. این اقدامات به ویژه در شرایطی در دستور کار قرار می‌گیرد که اصطلاحاً «ناکامی بازار» یا شرایط نامناسب بازار مانع از تغییرات ساختاری لازم برای تغییر روند و حرکت به سمت یک «اقتصاد سبز» فراگیر شده باشد. با این حال، سیاستگذاری صنعتی سبز صرفاً تغییردهنده جهت رویکردهای سیاست صنعتی کنونی نیست و مجموعه اهداف گسترده‌تری را دنبال می‌کند و به مجموعه وسیع‌تری از ابزارهای سیاستی، از جمله سیاست‌های زیست‌محیطی و انرژی متکی است. در قلب سیاستگذاری‌های صنعتی سبز، نیاز به ادغام اهداف مختلف، مانند بهره‌وری، رشد فراگیر و حفاظت از محیط زیست وجود دارد که از طریق مجموعه وسیعی از سیاست‌هایی که قادر به جدا کردن «رشد» از «تخریب» اجتماعی و زیست‌محیطی هستند اقدام می‌کند. بنابراین، سیاستگذاری صنعتی سبز برای استراتژی دولت‌ها در راستای افزایش رقابت‌پذیری در حوزه اقتصاد سبز جهانی ضمن حفاظت از منابع زیست‌محیطی ضروری است. برآوردها نشان می‌دهد تا پایان سال ۲۰۲۱، کشورهای گوناگون در سراسر جهان برای مقابله با آثار و پیامدهای کووید ۱۹، بیش از ۲۰ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری خواهند کرد. شکل‌گیری این تصمیمات مالی بزرگ -و انتخاب صنایع و بخش‌های اقتصادی که دولت‌ها برای پشتیبانی کردن از آنها انتخاب می‌کنند- ساختار جوامع و اقتصاد جهان را برای دهه‌های آینده مشخص خواهد کرد. در عین حال، جهان هنوز با شرایط اضطراری بحران تغییرات اقلیمی روبه‌رو است. در حالی که اثرات

کووید‌۱۹ می‌تواند باعث شود انتشار گازهای گلخانه‌ای ۴ تا ۷ درصد کاهش یابد، با این حال باید اذعان داشت که هرگونه افت اینچنینی را باید موقتی تلقی کرد. در حالی که در این مدت، برخی مقررات زیست‌محیطی به حالت تعلیق درآمده بود اما با کمرنگ شدن پیامدهای کرونا و شروع مجدد فعالیت اقتصادی در جهان، سطح آلودگی هوا در برخی کشورها به سرعت به حالت قبل از وضعیت قرنطینه و توقف بازارها باز خواهد گشت. کشورها باید قاطعانه در برابر بحران‌های زیست‌محیطی ایستادگی کنند، زیرا مقابله با بحران آب و هوایی و کرونا به یک واکنش جمعی و فعال نیازمند است. در چنین شرایطی، یک «انقلاب صنعتی سبز» می‌تواند به تحقق این امر کمک کند. با تکیه بر رویکردهای ایجادشده سیاستگذاری‌های صنعتی برای ارتقای بخش‌های جدید اقتصادی و تسریع در تغییرات اقتصادی ساختاری، سیاست‌های صنعتی سبز و سرمایه‌گذاری در صنایع سبز در حمایت از SDG‌۹ یا اهداف توسعه پایدار می‌تواند تغییر ساختاری لازم برای بهبود اقتصادی، رقابت‌پذیری و زمینه‌سازی برای ایجاد مشاغل جدید را عملیاتی کند. در آوریل ۲۰۲۰، مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول کریستالینا جورجیوا از رهبران جهان خواست تا در پاسخ به کووید ۱۹ هر آنچه در توان دارند را برای ترویج «بهبودی سبز» انجام دهند. با این کار، وی خواستار اقتصادی پایدار و سبز در راستای خروج از بحران جهانی شد.

رشد جهانی صنایع سبز از مناطق

کشورها و مناطقی که در مسیر به دست آوردن «تخصص سبز» قرار می‌گیرند، در حوزه صنایع سبز، حجم قابل توجهی از فعالیت‌های مبتنی بر دانش و فعالیت‌های تخصصی را کسب می‌کنند. با توجه به اینکه برای رسیدن به «اقتصاد سبز» جهانی هنوز راهی طولانی در پیش است، احتمالاً بازار آینده صنایع سبز، بازاری بسیار قابل توجه و بزرگ خواهد بود. پیرو یک منطق اقتصادی محض، تمرکز اولیه طولانی‌مدت تاثیر زیادی بر بزرگ‌تر شدن مقیاس صنایع و افزایش بازدهی آنها دارد. به همین دلیل، غالباً بنگاه‌هایی که خیلی سریع به مقیاس اقتصادی برسند، در آینده، رقبای آنها به سختی می‌توانند به رقابت‌پذیری و هم‌ترازی با آنها برسند. در مقیاس منطقه‌ای و محلی، ریشه گرفتن صنایع سبز می‌تواند موجب افزایش این ‌رویکرد در سایر نقاط و همچنین ایجاد ارتباط و پیوستگی با حوزه‌های دیگر شود که این ‌روند به‌طور مستمر می‌تواند روند پیشرفت صنایع سبز را در کشورها افزایش دهد. همان‌طور که یک تخصص در مقیاس منطقه‌ای شتاب می‌گیرد، سازوکارهای «خودتقویت‌کننده» رشد را حتی بیشتر از قبل، شتاب می‌بخشد. این همان عاملی است که باعث شده است تا صنایع سبز در حوزه‌هایی که در نطفه کاشته شده است، با سرعتی شتابان در اطراف هسته اولیه، پراکنده شوند.

یکی دیگر از منابع مهم توسعه صنایع سبز، ایجاد تنوع در صنایع دیگر بر اساس صلاحیت‌ها و امکانات موجود است. در این راستا، می‌توان به بحث «انشعاب مسیر» در «جغرافیای اقتصادی تکاملی» اشاره کرد، که بیان می‌کند شرکت‌ها معمولاً در حوزه‌هایی دست به افزایش تنوع می‌زنند که از نظر فناوری، با محصولات فعلی آنها مرتبط باشند. بررسی‌ها نشان می‌دهد واحدهای صنعتی که استاندارد صنعت سبز را رعایت می‌کنند در مجموع، هزینه‌های کمتری دارند. این صنایع با صرفه‌جویی‌های تا ۳۰درصدی در هزینه‌های جاری خود می‌توانند محصولی مقرون‌به‌صرفه‌تر ارائه کنند. علاوه بر این، رعایت این استانداردها باعث کاهش هزینه‌های کلی کشور هم خواهد بود. هزینه‌هایی که با رعایت استانداردهای سبز از بین می‌روند، ممکن است هزینه‌های مستقیم یا هزینه‌های مخفی باشند. به عنوان مثال با سبز شدن صنایع، فشار کمتری به بخش‌های بهداشتی وارد می‌شود. از این‌رو می‌توان گفت که حرکت به سمت رعایت این استانداردها باید برای صنایع مختلف کشور یک الزام باشد.

هدف رویکرد صنعت سبز، طراحی محصولات و فرآیندهایی است که میزان استفاده و تولید مواد خطرناک در آنها حداقل باشد. صنعت سبز به دنبال راهی است تا با جلوگیری از آلودگی در مبدأ و استفاده از منابع طبیعی کمتر، از اثر منفی مواد شیمیایی بر محیط زیست بکاهد. صنعت سبز دارای اصول و ضوابطی همچون: سنتز مواد شیمیایی کمتر خطرناک و غیرسمی، جلوگیری از تولید زباله، طراحی مواد شیمیایی ایمن‌تر، حلال‌ها و مواد کمکی بی‌خطرتر طراحی برای بهره‌وری انرژی، استفاده از مواد خام تجدیدپذیر، کاهش مشتقات، استفاده از کاتالیزورها، طراحی محصولات شیمیایی به گونه‌ای که در پایان عملکرد شکسته شده و به مواد بی‌ضرر تخریب شده و در محیط باقی نمانند، است. در اقتصاد سبز، رشد اقتصادی و اشتغال توسط سرمایه‌گذاری‌های دولتی و خصوصی با هدف کاهش آلودگی و گازهای گلخانه‌ای، افزایش منابع (انرژی، مواد و آب) بهره‌وری و جلوگیری از، از دست دادن سرمایه‌های طبیعی و خدمات زیست‌بوم هدایت می‌شود. این صنعت دارای مزایایی همچون: مزایای اقتصادی، نوآوری و رشد بیشترو افزایش تکاپو، مزایای اجتماعی، اشتغال بیشتر، افزایش درآمد و توانمندسازی، مزایای زیست‌محیطی، استفاده از منابع کارآمدتر و آلودگی کمتر است. چالش‌های آینده ما به دلیل نیازهای مستمر محیطی، اقتصادی و اجتماعی به منابع باعث شده تا خواستار فناوری‌های کارآمدتر و بی‌خطرتری در فرآیندهای شیمیایی و محصولات صنعتی باشیم. فناوری زیستی با به‌کارگیری ارگانیسم‌های زنده و سیستم‌های زیستی همسو با شیمی سبز با ابداع فرآیندها و واکنش‌های جدید چنین چالش‌هایی را برطرف می‌کند. در همین حال، شرکت‌های خودرو‌سازی بزرگ جهان در برنامه‌های خود به دنبال کم کردن ردپای کربن در کل خط تولیدی خود هستند. روند مشاغل و صنایع سبز با توجه به اهدافی که در بالا به آنها اشاره شد نشان می‌دهد که با افول گرایش به سوخت‌های فسیلی، صنایع سبز با سرعت بیشتری در حال رشد هستند که همین مساله موجب شده است تا مشاغل مرتبط به صنایع سبز نیز افزایش یابد. داده‌های آماری نیز نشان می‌دهد هرچه به لحاظ کیفی، این صنایع اصطلاحاً سبزتر باشند (یعنی استانداردهای این حوزه را بیشتر رعایت کنند و فعالیت پایدارتری داشته باشند)، با رشد بیشتر و اشتغال افزون‌تری مواجه خواهند بود. طی دهه گذشته این رابطه عمدتاً تابعی از سیستم‌های حمل‌ونقل، سیستم‌های آب و فاضلاب و خدمات مدیریت پسماند بوده است که هم سبز هستند و هم سریع‌تر رشد می‌کنند. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که به ازای هر درصد افزایش در شدت سبز بودن صنایع (به معنی رعایت استانداردهای این حوزه)، حدود ۲/ ۰ درصد رشد اشتغال سالانه به وجود آمده است. یافته‌های مرکز PEW در ایالات متحده در گزارش خود در ژوئن ۲۰۰۹ با عنوان «اقتصاد انرژی پاک: توانمندسازی مشاغل و سرمایه‌گذاری در سراسر آمریکا» نشان می‌دهد که مشاغل مرتبط با انرژی‌های پاک، تقریباً ۵/ ۲ برابر سریع‌تر از دیگر مشاغل در اقتصاد این کشور رشد کرده‌اند. علاوه بر آن، همچنین بین شدت سبز بودن صنایع یک کشور و اینکه چقدر توانسته است از رکود اقتصادی رهایی پیدا کند نیز، رابطه کمی مثبتی وجود دارد. به‌طور کلی، هرچه اقتصاد و صنایع یک کشور سبزتر باشد، در وضعیت رکود نیز بهتر ظاهر می‌شود (اهمیت ۸۵درصدی).

زیرساخت‌های سبز

بخش «تولید»، بزرگ‌ترین منبع شغلی سبز در یک اقتصاد خصوصی است و نقشی محوری در صنایع و اقتصاد سبز ایفا می‌کند. این مساله تا حدودی به دلیل اندازه خود بخش تولید است و تقریباً دو برابر سبزتر از اقتصادهای خصوصی گسترده‌تر است. بخش تولید حدود ۴/ ۲۰ درصد از مشاغل سبز در صنایع سبز را تشکیل می‌دهد. مجموعه مزایای مادی و اجتماعی صنایع سبز در جهان، روندی را به وجود آورده است تا بسیاری از صاحبان سرمایه، به ویژه گروه‌هایی که برخی دغدغه‌های زیست‌محیطی و توسعه پایدار را مدنظر دارند، به سوی سرمایه‌گذاری در صنایع سبز گام بردارند، حوزه‌های پیشرو در این بخش که می‌تواند به عنوان بنیان‌هایی برای صنایع بزرگ نیز در نظر گرفته شود شامل برخی فعالیت‌های صنعتی خاص است که در زیر به مهم‌ترین آنها اشاره خواهد شد.

زیرساخت‌های بادی

تعداد مزارع آسیاب بادی در مناطق مختلف جهان به‌طور پیوسته در حال افزایش است به شکلی که اقتصادهای بزرگ جهان مانند اروپا، ایالات متحده، استرالیا و حتی آفریقای جنوبی سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای بر روی این منبع ارزشمند به عنوان منبع انرژی تجدید‌پذیر ترجیحی یا مکمل انجام داده‌اند. سرمایه‌گذاری بر روی این حوزه فقط به تولید و فروش انرژی به‌دست‌آمده از آن محدود نمی‌شود، بلکه فناوری ساخت و طراحی توربین‌های بادی نیز یکی از مهم‌ترین محصولات تجاری است که دانش آن به کشورهای مختلف فروخته می‌شود و همزمان زیرساخت‌های صنعتی کشورهای سرمایه‌گذار را نیز ارتقا می‌بخشد؛ یک ارتقای سبز! با اینکه در حال حاضر هنوز تعداد کمی از کشورها به بخش کوچکی از انرژی تولیدشده از باد اعتماد می‌کنند، برخی دیگر از کشورهای پیشرو به سادگی علاقه‌مند به استفاده از نیروی باد هستند. بعضی از کشورها حتی بیش از حد انرژی بادی تولید می‌کنند به عبارت دیگر، آنها به معنای واقعی کلمه آنقدر انرژی تولید می‌کنند که حتی نمی‌دانند چگونه باید از همه آن استفاده کنند. بر همین اساس، یا دست به صدور آن می‌زنند یا صنایع دیگری با انرژی رایگان راه‌اندازی می‌کنند.

صنعت مدیریت پسماند

اگرچه فرهنگ بازیافت از مبدأ، امروزه توسط بسیاری از افراد در حال اجرا و گسترش است اما این حوزه در قالب یک صنعت سبز، به‌رغم اهمیت فراوانی که دارد، مغفول مانده است. آنچه در ابتدا در محل‌های دفن زباله رها می‌شد اکنون در تولید بسیاری از محصولات جدید، مفید تلقی می‌شود. در نتیجه، بسیاری از موارد دوباره در چرخه تولید، مورد استفاده قرار می‌گیرند. این وضعیت بدان معنی است که «بازیافت» و مدیریت پسماندها در حال تبدیل شدن به یک تجارت پررونق است که می‌توان با صنعتی کردن آن، علاوه بر کسب سود، ارتقای فناوری را نیز به دست آورد.

صنعت حیات؛ آب

آب یک منبع طبیعی مشترک و مهم است که برای بقا، حیاتی است و یک بازیگر حیاتی در صنایع سبز به‌شمار می‌رود. با این حال، از گذشته تا به امروز، نگرانی‌هایی در مورد کمبود منابع آب آشامیدنی در جهانی که با افزایش جمعیت روبه‌رو است وجود داشته است. معنای این مساله آن است که فرصت‌های زیادی برای سرمایه‌گذاران در حوزه‌های جمع‌آوری، تصفیه و توزیع آب به عنوان یکی از حیاتی‌ترین و بنیادین‌ترین صنایع سبز در جهان کماکان وجود دارد. پروژه «سد سه دهانه» که بر روی رود یانگ‌تسه در چین ساخته شده و نیروگاه برق‌آبی آن تا چندی پیش، بزرگ‌ترین نیروگاه جهان به شمار می‌رفت نمونه‌ای درخشان از اهمیت صنایع سبز در حوزه آب است و امکان استفاده از فناوری‌های عظیم، زیرساخت‌های نوآورانه و همچنین مصرف‌کنندگان تمام‌نشدنی، اهمیتی برابر با اهمیت انرژی را نشان می‌دهد.

انرژی خورشیدی

همان‌طور که همه می‌دانیم، از انرژی خورشیدی برای تامین‌ انرژی ساختمان‌ها و خانه‌ها و همچنین گونه‌های مختلفی از چراغ‌ها و حتی لوازم خانگی استفاده می‌شود. با کاهش در دسترسی به سوخت‌های فسیلی و افت مصرف این قبیل سوخت‌ها در آینده نزدیک، چشم‌انداز صنایع وابسته به انرژی خورشیدی روشن‌تر به نظر می‌رسد و این حوزه صنعتیِ سبز، گزینه‌ای مناسب برای کسانی است که می‌خواهند در یکی از ۱۰ صنعت برتر سبز سرمایه‌گذاری کنند.

شرکت‌های تولیدکننده پنل‌های انرژی خورشیدی برای خانه‌ها یا برخی کارخانه‌ها و مکان‌هایی که از این پنل‌ها بهره می‌برند، سریعاً فناوری در این حوزه را پیشرفت داده‌اند. افزایش مصرف انرژی خورشیدی موجب شده است که تولیدکنندگان برجسته پنل‌های خورشیدی نوآوری در این صنعت سبز را با سرعت بیشتری افزایش دهند.

 مجموع یافته‌های این حوزه نشان می‌دهد که سیاستگذاری سبز، توجه به پتانسیل‌های منطقه‌ای و ارائه طرح‌های تشویقی به سرمایه‌گذاران و صاحبان صنایع و از سوی دیگر، هم‌افزایی و هم‌راستایی طبیعی صنایع سبز با محیط زیست به خوبی قادر است تا شکوفایی این حوزه را تسریع ببخشد. این شکوفایی آثار اقتصادی و اجتماعی بزرگ و پایداری در پی دارد که می‌تواند کشورهای مختلف جهان به ویژه کشورهای در مسیر توسعه را به توسعه پایدار توام با شکوفایی اقتصادی  رهنمون کند.