سازمان ملل همچنین هشدار داده است که اگر بنادر اوکراین که به دلیل جنگ بسته شده‌اند، بازگشایی نشوند، میلیون‌ها نفر در جهان با خطر گرسنگی مواجه خواهند شد. در هشت ماه قبل از جنگ، حدود ۵۱ میلیون تن غلات از هفت بندر دریای سیاه در اوکراین صادر می‌شد. اختلال ناشی از جنگ باعث شده است که قیمت صادرات گندم و ذرت بیش از یک‌پنجم افزایش یابد. مدیر اجرایی برنامه جهانی غذا تاکید کرده است که سیلوهای غلات اوکراین پر است، در همین حال ۴۴ میلیون نفر به سمت گرسنگی حرکت می‌کنند. فائو هشدار می‌دهد قیمت مواد غذایی همچنان بسیار بالاست و امنیت غذایی جهانی را به چالش می‌کشد. بر اساس گزارش بانک جهانی نیز، اختلال ناشی از جنگ در اوکراین به افزایش شدید قیمت کالاها از گاز طبیعی گرفته تا گندم و پنبه در جهان منجر خواهد شد. بانک جهانی در گزارش خود هشدار داده است که در نتیجه این جنگ، بسیاری از غذاها با افزایش شدید قیمت مواجه خواهند شد. شاخص قیمت مواد غذایی سازمان ملل متحد در حال حاضر نشان می‌دهد که این قیمت‌ها در بالاترین سطح خود از زمان ثبت آنها در ۶۰ سال پیش است.

تاثیر جنگ بر کشاورزی در اوکراین

محاصره شدن شهرهای کلیدی، بمباران‌های شدید و منزوی شدن مردم، زنجیره تامین محلی و ملی را در اوکراین دچار اختلال کرده است. بسیاری از مردم در اوکراین با کمبود شدید مواد غذایی، آب و انرژی روبه‌رو هستند. اگر این وضعیت تداوم داشته باشد، سوءتغذیه در سطح اوکراین به وضعیت اضطرار می‌رسد و امنیت غذایی در این کشور با بحران مواجه خواهد شد. فراتر از شیوع ناامنی غذایی در اوکراین، تهاجم روسیه به اوکراین، از طریق محدودیت‌های دسترسی فیزیکی و آسیب به خانه‌ها، دارایی‌های تولیدی، زمین‌های کشاورزی، جاده‌ها و سایر زیرساخت‌های غیرنظامی، به یک چالش بزرگ و روبه وخامت امنیت غذایی‌ منجر‌شده و به‌طور قابل‌توجهی معیشت را در طول فصل رشد کشاورزی مختل کرده است. اختلال در برداشت زمستانه و کاشت بهاره، در دسترس نبودن نیروی کار کشاورز به دلیل مهاجرت یا مبارزه، کمبود سوخت، اختلال در زنجیره تامین مواد، رها شدن زمین‌های کشاورزی و عدم دسترسی به آنها، آسیب به محصولات کشاورزی به دلیل فعالیت‌های نظامی، تخریب زیرساخت‌های سیستم غذایی، بسته شدن بندرها، تعلیق عملیات خرد کردن دانه‌های روغنی و اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های صدور مجوز صادرات برای برخی محصولات زراعی و غذایی، باعث اختلال در تولید و صادرات بسیاری از مواد غذایی از این کشور شده است. ۲۰ تا ۳۰ درصد از مناطق زیر کشت غلات زمستانه، ذرت و تخمه آفتابگردان در اوکراین یا بدون برداشت باقی می‌مانند یا در بهار امسال کاشته نمی‌شوند. عملکرد این محصولات نیز به دلیل کمبود کود و آفت‌کش، احتمالاً تحت تأثیر نامطلوب قرار می‌گیرد. با توجه به روند حملات روسیه تاکنون، مشخص نیست که با پیشرفت درگیری‌ها در اوکراین، امکان برداشت محصولات، کاشت محصولات جدید یا حفظ تولیدات دامی وجود داشته باشد یا خیر؟

علل و موانع بحران غذایی

جنگ روسیه علیه اوکراین تنها یکی از عوامل تاثیرگذار بر بحران فعلی غذا در جهان است. در ادامه علل ریشه‌ای این بحران را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

افزایش قیمت جهانی مواد غذایی: گرانی که موجب کاهش دسترسی فقرا به غذا و پیدایش بیش از صد میلیون نفر فقیر جدید شده است «سونامی گرسنگی» نامیده شده است. افزایش قیمت غذا در جهان دارای دو فاز تدریجی و ناگهانی است. علل افزایش تدریجی قیمت جهانی غذا کاهش ذخایر استراتژیک به دلیل پیشی گرفتن مصرف نسبت به تولید، کاهش توجه جهانی به تحقیقات کشاورزی و در نتیجه تثبیت روند رشد و بهره‌وری تولید طی سه دهه گذشته و رشد اقتصادی تعدادی از کشورهای در حال توسعه آسیایی و آفریقایی است. علل افزایش ناگهانی قیمت محصولات کشاورزی کاهش ارزش دلار آمریکا، شرایط بد اقلیمی در برخی از کشورهای بزرگ صادرکننده محصولات کشاورزی نظیر خشکسالی در استرالیا و برخی کشورهای اروپایی، سیل در چین و بنگلادش، خشکی در کامبوج و ویتنام و طوفان در آمریکای لاتین و کارائیب است.

تغییرات جوی و گرم شدن کره زمین: تغییر اقلیم و افزایش دما اثراتی روی چرخه آب‌وهوا و فرآیند کشاورزی دارد که از عمده‌ترین آنها می‌توان به تاثیر افزایش دما بر عملکرد محصولات اشاره کرد که باعث کاهش تولیدات اغلب محصولات به استثنای پنبه، نیشکر و گیاهان گرمسیری خواهد بود و از طرفی افزایش دما موجب افزایش پتانسیل تبخیر مستقیم آب و کاهش منابع آب و افزایش نیاز گیاهان خواهد شد که تمامی این اثرات تهدیدی است بر امنیت غذایی و در خاتمه اینکه رشد اقتصادی کشورها و افزایش درآمد سرانه در کشورهای در حال توسعه بر الگوی تقاضا و گرایش به تولید محصولات باغبانی و سبزی و صیفی اثرگذار بوده و افزایش تقاضای این گروه محصولات، امنیت غذایی را تهدید می‌کند. اطمینان از دسترسی و تحقق امنیت غذایی با شرایط فوق با تردیدهای جدی مواجه بوده و رفع آن مستلزم اتخاذ تصمیمات مناسب برای حمایت‌های اصولی و سرمایه‌گذاری‌های کافی و مناسب در بخش کشاورزی کشورهاست.

تخریب منابع طبیعی: در نیم‌قرن گذشته حدود دو میلیارد از ۷/ ۸ میلیارد هکتار اراضی کشاورزی، مراتع دائمی و جنگل‌ها تخریب شده است که بیش از ۸۰ کشور جهان را تحت تاثیر قرار داده و بیش‌از ۳۰ کشور جهان با تخریب اراضی خشک و بیابان‌زایی مواجه‌اند. تخمین زده می‌شود که ۵ تا ۱۰ میلیون هکتار به‌طور سالانه غیرقابل برگشت می‌شوند. طی چند سال گذشته به‌طور سالانه ۸/ ۰ درصد از جنگل‌های نواحی گرمسیری جهان برای دیگر مصارف تبدیل شده است. کشاورزان فقیر از این اراضی برای کشاورزی استفاده می‌کنند تا غذایشان را تامین کنند و این به معنای آن است که دوسوم جنگل‌زدایی جهانی در این محدوده زمانی اتفاق افتاده است. وضعیت خوب اقتصادی و معیشتی و تغذیه بیش‌از یک میلیارد مردم جهان در اثر تخریب اراضی نامتناسب شده است.

کاهش اراضی زیرکشت: توزیع اراضی درجهان بسیار نامتوازن است. در هفت کشور آرژانتین، برزیل، کلمبیا، بولیوی، آنگولا، کنگو و سودان ۵۰ درصد از اراضی مستعد زیر کشت قرار دارد. در خاور نزدیک و شمال آفریقا ۷۸ درصد و در جنوب آسیا ۹۶ درصد اراضی مناسب زیر کشت رفته است. در چند کشور خاورمیانه بیلان اراضی منفی است. تامین آب و انتقال و توزیع آن در اراضی جدید برای هر هکتار از اراضی به‌طور متوسط حدود ۳۳۰۰ دلار هزینه دارد و هزینه‌های بهبود آبیاری نیز حدود یک هزار دلار در هر هکتار است. جدا از امکان‌پذیری تامین آب، تامین این هزینه برای گسترش اراضی جدید در کشورهای در حال توسعه از چالش‌های جدی کشاورزی آینده است و به علاوه افزایش تولید نیاز به گسترش تحقیقات و فناوری‌های جدید دارد که نیازمند سرمایه‌گذاری‌های مورد نیاز به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار است.

جهانی‌شدن اقتصاد و نظام‌های تولید: جهانی شدن و گستردگی وابستگی‌های اقتصادی باعث شده است که تصمیم‌گیری‌های فعالیت‌های کشاورزی نه‌تنها در سطح ملی، بلکه حتی در سطح یک مزرعه نیز متاثر از تحولات و تغییرات اقتصاد جهانی و روندهای آن ‌باشد. نظام‌های تولید نیز به میزان زیادی تحت تاثیر پدیده جهانی شدن قرار دارند. با توجه به روند متغیر این الگوها، نظام‌های تولید کشاورزی الزاماً باید انعطاف‌پذیری زیادی جهت تطبیق و پذیرش آنها داشته باشند.

فرسایش منابع پایه و بحران‌های زیست‌محیطی: گذشته از صدمه‌های ناشی از تخریب محیط‌زیست بر حیات انسانی، از دیگر پیامدهای ناشی از تخریب منابع طبیعی در اثر به‌کارگیری الگوهای نامناسب تولیدی، می‌توان به ناپایداری نظام‌های تولید و بهره‌برداری کشاورزی و از بین رفتن منابع پایه و در نتیجه تحدید امکانات تولیدی اشاره کرد. محصولات کشاورزی تولیدشده در کشاورزی مدرن مبتنی بر روش‌های انقلاب سبز منشأ بسیاری از مشکلات برای سلامتی انسان هستند که تداوم تولید به این شیوه را غیر‌ممکن کرده است. کاهش این بحران‌ها و مشکلات مستلزم سرمایه‌گذاری بیشتر و اتخاذ رهیافت‌های نوین از سوی بخش کشاورزی و حمایت مراجع فرابخشی در این خصوص است.

تاثیر بحران غذا در خاورمیانه

با توجه به محرک‌های ناامنی غذایی، هر منطقه‌ای از جهان ممکن است تحت تاثیر این پدیده باشد اما با توجه به ویژگی‌های جغرافیایی، قومیتی و سیاسی وسعت این مساله در برخی از کشورها به مراتب بیشتر است. بنابر گزارش بانک جهانی، ناامنی غذایی در خاورمیانه و شمال آفریقا یک چالش روبه رشد است. البته بحران‌های عراق، سوریه و یمن نقش زیادی در این امر داشته است. در جایی‌که درگیری وجود دارد، مانند یمن و سوریه، وضعیت بدتر است. سازمان ملل تخمین می‌زند که تعداد یمنی‌هایی که در سال ۲۰۲۱ از ناامنی غذایی رنج می‌برند، به ۲۴ میلیون نفر (۸۳ درصد از جمعیت) رسیده است که ۲/ ۱۶ میلیون نفر به غذای اضطراری نیاز دارند. جنگ در سوریه پیامدهای ویرانگری داشته است؛ بیش از ۱۲ میلیون سوری در ناامنی غذایی قرار دارند که فقط در سال ۲۰۲۰، ۵/ ۴ میلیون نفر افزایش داشته است. در عراق افزایش ناامنی غذایی، ناشی از درگیری‌های متناوب و نوسان قیمت جهانی نفت بوده است، به‌طوری‌که امروزه بیش از چهارمیلیون عراقی به کمک‌های بشر‌دوستانه نیاز دارند. بر اساس شاخص گرسنگی جهانی افغانستان در رتبه نهم در دسته‌بندی کشورهای جهان است که در ناامنی غذایی شدید به سر می‌برند. افغانستان در حال‌حاضر در بحران جهانی غذا قرار دارد. این شرایط با حمله طالبان تشدید شد به‌گونه‌ای‌که میلیون‌ها شهروند این کشور مجبور خواهند شد بین مهاجرت و گرسنگی یکی را انتخاب کنند. بحران غذایی مصر در سال ۲۰۰۸ و افزایش قیمت مواد غذایی در نتیجه آن ناآرامی‌های داخلی و درگیری‌ها را تشدید کرد.

مجمع جهانی اقتصاد کمبود آب را به عنوان «بزرگ‌ترین تهدید» برای منطقه مطرح کرده است. بیش از ۶۰ درصد جمعیت منطقه دسترسی بسیار محدودی به آب آشامیدنی دارند و ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی آنها در برابر تنش آبی آسیب‌پذیر است. کمبود آب که تعدادی از کشورها ازجمله ایران، عراق، یمن و الجزایر را در سال ۲۰۲۱ تحت تاثیر قرار داده است، به نوبه خود دسترسی به منابع مورد نیاز برای تولید را محدود می‌کند. در بخش‌های کشاورزی سنتی از آنجا که منطقه به طور فزاینده‌ای خشک می‌شود، احتمالاً تولید محصولات کشاورزی در برخی کشورها کاهش می‌یابد و در این میان ایران، عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس در معرض خطر ویژه هستند. کشاورزی بزرگ‌ترین بخش مصرف‌کننده آب در خاورمیانه است؛ بنابراین انتظار می‌رود بیابان‌زایی و شوری آب با نابودی زمین‌های کشاورزی ناامنی غذایی در این منطقه را تشدید کند. تولید گندم، یکی از مواد غذایی مهم در خاورمیانه، درحال‌حاضر تحت تاثیر منفی افزایش امواج گرما و خشکسالی قرار گرفته است؛ روندی که تهدید می‌کند برای سایر محصولات و منابع غذایی نیز اتفاق بیفتد. نیمی از مواد غذایی خاورمیانه و شمال آفریقا وارداتی است و در کشورهای شورای  همکاری خلیج فارس به ۹۰ درصد افزایش یافته است.

به همین دلیل تهاجم روسیه به اوکراین فشار بیشتری را برای اقتصادها و جمعیت کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که واردکننده خالص غذا و سوخت هستند، مانند مراکش، تونس و مصر ایجاد کرده است. مصر بزرگ‌ترین واردکننده گندم در جهان است که بیشتر آن را از اوکراین و روسیه وارد می‌کند. به این ترتیب جنگ روسیه و اوکراین یک تهدید جدی برای امنیت غذایی مصر و تهدیدی برای تشدید سوءتغذیه و اتکا به کمک‌های خارجی در یمن است. چالش‌های آبی تشدید‌شده با تغییرات اقلیمی احتمالاً تاثیر منفی بر سکونت جمعیت و عملکرد محصول در منطقه خواهد داشت و این امر باعث افزایش کمبود غذا و وابستگی به واردات مواد غذایی اساسی و مهاجرت می‌شود. ناامنی غذایی در کنار عوامل دیگر مانند تغییرات اقلیمی و درگیری‌ها انگیزه بیشتری برای مهاجرت به منظور تنوع بخشیدن به درآمد خانوار، دسترسی به غذا و مقاومت در برابر شوک‌های اقلیمی فراهم می‌کنند. این امر می‌تواند هم مهاجرت روستا به شهر و هم مهاجرت بین‌المللی را افزایش دهد. علاوه بر این با توجه به هزینه‌های بالا و همچنین کمبود فرصت‌های درآمدی و شرایط نامطلوب سفر، خود اقدام به مهاجرت نیز می‌تواند باعث ناامنی غذایی شود.

منابع:

۱- میرعباسی، سید‌باقر؛ اسفندیاری، چنگیز (۱۳۹۱)، نقش سازمان ملل در تحقق امنیت غذایی در جامعه جهانی، علوم غذایی و تغذیه، سال نهم، شماره ۲.

۲- ابراهیم‌گل، علیرضا (۱۳۸۷)، حق غذا پیش شرط تحقق سایر حقوق، مجله حقوقی بین‌المللی، سال ۲۵، شماره ۳۹.

25