سر در ابرها

تبلیغ در رسانه‌ها برای دعوت مردم به بورس، تجدید ارزیابی دارایی شرکت‌ها، آزاد‌سازی سهام عدالت و بحث ‌ای‌تی‌اف بخشی از عملکرد دولت برای جذابیت سرمایه‌گذاری و نیز شناساندن بورس به عامه‌ مردم بود، اما رفتار و دخالت دولت که با سبقه‌ای تاریخی همیشه شکلی بیماری‌زا داشت، این‌بار نیز سبب شد خیلی سریع همه‌چیز شکلی اغراق‌آمیز به خود بگیرد. هجوم مردم و سرازیر شدن پول که گاهی با فروش دارایی‌ها نیز رقم می‌خورد سبب شد گاو نحیف اقتصاد به سرعت چاق شود و بیشتر سهام بازار در زمانی کوتاه شکلی حباب‌گونه به‌خود بگیرند آنچنان که در علم ژنتیک، بیماری متابولیکی حالتی است که ظرفیت‌های بدن تاب پتانسیل‌های ژنتیکی را ندارد، از شناوری پایین سهام شرکت‌ها گرفته تا سامانه معاملاتی، در برابر اتفاقات جدید و بزرگ بورس دوام نیاوردند و دچار چالش شدند.

سرگیجه

در ادامه و در حالی‌که به‌نظر می‌رسید دولت به بیشتر اهداف خود رسیده باشد، اکنون روند بورس معضلی برای حاکمیت و اقتصاد تلقی می‌شد. به این ترتیب سیاست‌های بازدارنده به اولویت جدید دولت تبدیل شد: افزایش شدید شناوری سهام شرکت‌ها، محدودیت اعتباری اشخاص، محدودیت خرید سهام برای صندوق‌ها و بانک‌ها از جمله برنامه‌های جدید دولت برای کنترل بورس شد.

سقوط

رفتار غیرمدیریتی که رشدی رویایی رقم زده بود اکنون سبب سقوطی سهمگین شد. بسیاری از سهام بازار به ناگاه زیر فشار سیاست‌های جدید، دچار تغییر روند قیمتی شدند و افت نگران‌کننده ارزش سهام سبب شد عده‌ای از فعالان بازار و همچنین تازه‌واردها به فکر خروج از بازار بیفتند. همین مساله تشدیدی بر ادامه ریزش شد تاحدی‌که به گواه اغلب کارشناسان، حباب مثبت قیمت سهام رنگ منفی به خود گرفت. در این میان سیاست‌های غلط و آزمایشی سازمان بورس - همچون دوپاره کردن وقت معاملاتی، حمایت‌های محدود از گروهی خاص از سهام، ایجاد فضای چندقطبی در بازار و... - بیش از پیش به هیجان و تنش در بازاری که تازه‌واردهای زیادی در خود می‌دید، دامن زد.

در پیش‌رو

اکنون که سهامداران پس از ریزش قیمتی تاریخی و با وجود رشد عجیب و بسیار سریع بازارهای موازی و افت قابل‌توجه پول ملی هنوز در صف‌های فروش سنگین به انتظار معامله‌ سهام خود هستند، به این موضوع گواهی می‌دهد که نیاز امروز بازار جز بازپس‌گیری اعتماد از دست رفته نیست. سهامداران می‌خواهند مطمئن شوند آنگونه که کالاهای بازارهای موازی قابلیت نقدشوندگی دارند، سهام شرکت‌های تولید‌کننده آنها نیز در بورس قابلیت معامله داشته باشند. بازارگردانی و تغییر دامنه‌ نوسان قیمت سهام از جمله راهکارهای این موضوع می‌تواند باشد. آنچنان که بارها ثابت شده است، برگشت اعتماد به بازار سبب می‌شود کسانی که امروز به تقلا در صف‌های فروش ایستاده‌اند به رغبت در قیمت‌های بالاتر به بازار برگردند. افزایش قیمت ارز و در نتیجه اثر تورمی آن و افزایش ریالی سود و دارایی شرکت‌ها به تنهایی محرکی قدرتمند برای بازگشت تعادل به بازار و چشم‌انداز سبز بازار سرمایه می‌تواند باشد.