نمادهایی که به‌عنوان کانه‌های فلزی دسته‌بندی شده‌اند، شامل «کاما»، «کدما» و «کبافق» بوده و نمادهایی که جزو فلزات اساسی دسته‌بندی شده‌اند نیز شامل «فگستر»، «فتوسا»، «فاسمین»، «فزرین»، «فروی»، «فرآور»، «فسرب»، «زنگان» و «کیمیا» می‌شوند. در مجموع این شرکت‌ها حدود 66.224 تن شمش روی («فاسمین» با تولید 31.434 تن، «فروی» با 9.345 تن و «فگستر» با 8.945 تن جایگاه اول تا سوم) و 387 هزار تن انواع کنسانتره روی، کیک روی، پودر روی و اکسید روی، 8/ 19 هزار تن انواع کنسانتره سرب تولید کرده‌اند.  در مجموع نیز این شرکت‌ها در سال 1399 حدود 60 هزار تن شمش روی، 208 هزارتن انواع کنسانتره، کیک، پودر و سرباره روی و 9/ 15هزار تن انواع کنسانتره سرب به فروش رسانده‌اند. به طور کلی درآمد این شرکت‌ها در سال 1399 برابر با 5158 میلیارد تومان بوده است که «فاسمین» با سهم 32 درصدی، «کاما» با سهم 3/ 14 درصدی، «فروی» با سهم 4/ 10 درصدی و «فسرب» با سهم 5/ 9 درصدی در جایگاه اول تا چهارم قرار داشته و در مجموع بیش از 66 درصد درآمد این شرکت‌ها را به خود اختصاص داده‌اند.

بررسی نسبت قیمت به سود (دنباله‌رو یا TTM)

در حال‌حاضر نسبت قیمت به سود یا همان نسبت (P/ E (TTM‌ در بازار سرمایه ایران در حدود 65/ 10 واحد است. این نسبت می‌تواند معیاری برای ارزندگی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بازار سرمایه نسبت به یکدیگر باشد. بر اساس مقالات علمی پژوهشی، در بازارهای مالی مفهومی به عنوان بازگشت به میانگین مطرح است. این مفهوم به ما می‌گوید، در صورتی‌که نسبت قیمت به سود در یک صنعت بالاتر یا پایین‌تر از میانگین کلی بازار باشد، به مرور زمان میانگین آن به میانگین بازار باز خواهد گشت. همچنین در صورتی‌که شرکتی نسبت قیمت به سود بالاتر یا پایین‌تر از میانگین صنعت آن داشته باشد، به مرور و طی زمان ابتدا به میانگین صنعت خود و پس از آن به میانگین بازار باز‌خواهد‌گشت. در حال‌حاضر میانگین شرکت‌هایی که به‌عنوان صنعت سرب و روی دسته‌بندی شده‌اند، در حدود 71 واحد را نشان می‌دهد. بر این اساس می‌توان به‌طور کلی گفت، شرکت‌هایی که در این صنعت قرار دارند نسبت به بازار گران‌تر هستند، اما در همین صنعت به ظاهر گران در بازار سرمایه، شرکت‌هایی مانند، «کاما»، «فروی»، «فاسمین» و «فگستر» در حال‌حاضر نسبت‌هایی کمتر از میانگین بازار را دارند. اگر نمادهای شرکت‌هایی مانند «کبافق»، «زنگان» و «کدما» که نسبت قیمت به سود بالاتر از 90 دارند را از جامعه آماری خود حذف کنیم، نسبت قیمت به سود میانگین این صنعت به حدود51/ 12 واحد خواهد رسید که در واقع نشان‌دهنده آن خواهد بود که این صنعت در قیاس با کلیت بازار فرق چندانی به لحاظ ارزندگی ندارد.

بررسی نسبت قیمت به فروش (دنباله‌رو یا TTM)

این نسبت که به اختصار P/ S نیز نامیده می‌شود، یکی از نسبت‌هایی است که در بسیاری از موارد تحلیلگران به بررسی آن پرداخته و در کنار نسبت قیمت به سود، بر اساس آن مبادرت به تصمیم‌گیری می‌کنند. در حال حاضر میانگین این نسبت برای بازار سرمایه 70/ 3 مرتبه بوده و برای این صنعت در حدود 80/ 45 مرتبه است.  با توجه به جدول شماره2،‌ در صورتی‌که در این قسمت نیز شرکت‌هایی که نسبت قیمت به فروش خارج از عرفی دارند، مانند نماد «کبافق» و «کدما» را از نمونه خود حذف کنیم، میانگین این نسبت در حدود 67/ 6 واحد خواهد بود که با توجه به طبیعت این صنعت، عددی معقول در قیاس با نسبت‌های بازار خواهد بود. نمادهایی که نسبت قیمت به فروش آنها کمتر از میانگین بازار است، شامل «فگستر»، «فتوسا»، «کیمیا»، «فسرب»، «فاسمین» و «فروی» می‌شود.  بررسی ریسک بازده در این صنعت نشان می‌دهد که شرکت‌هایی مانند «کاما»، «کدما» و «فسرب» به ظاهر ریسکی بیشتر از ریسک بازار را در اختیار دارند، اما در صورتی‌که ریسک نقدشوندگی بازار را نیز مدنظر قرار بدهیم، مشاهده می‌شود که از میان نمادهای این صنعت، دو نماد «کاما» و «فاسمین» بهترین شرایط معامله را در اختیار داشته‌اند. وضعیت نقدشوندگی در سایر نمادها، تعریفی نداشته و می‌توان گفت به سختی معامله می‌شوند. ‌ در جایگاه سومین شرکت نقدشونده نیز‌ «فزرین» با حجم میانگین یک ماهه اخیر بیش از 400 هزار سهمی قرار دارد. بر اساس این گزارش، می‌توان گفت برای یک سال آینده، وضعیت بازار کامودیتی‌ها به نحوی است که قیمت‌ها حداقل در حدود فعلی پایدار خواهد بود و چندان پیش‌بینی کاهش نرخ نمی‌توان برای آن داشت‌ اما در طی سال‌های آینده، هر‌چند روند تقاضا رو به افزایش پیش‌بینی می‌شود، اما با توجه به مازاد عرضه‌های ممکن‌الوقوع، می‌توان انتظار کاهش قیمت با یک شیب ملایم را داشت. نکته حائز‌اهمیت در این صنعت، روند نرخ دلار در بازار داخلی است. با توجه به میانگین بلندمدت تورم که در حدود سالانه 20‌درصد است، همواره می‌توان انتظار داشت، نرخ ارز نیز به همین میزان با رشد همراه شود. در نتیجه می‌توان گفت یکی از صنایعی که قطعا توان پوشش تورم و حفظ ارزش دارایی‌ها را دارد، صنعت سرب و روی خواهد بود. اما در کوتاه‌مدت با توجه به روند معاملات این صنعت و بازار سرمایه، می‌توان گفت برخی از نماد‌ها به لحاظ ارزندگی وضعیت مناسبی دارند و برخی نیز توجیهی برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت ندارند.