Untitled-1

 

بررسی قیمت شیر خام در یک دهه اخیر در ایران نیز حاکی از قرار‌گیری نرخ بین ۳۵ تا ۶۰ سنت دلار به ازای هر کیلوگرم است که حاکی از رقابت‌پذیری مناسب این صنعت در کشور است. با این حال، در حالی که تعداد زیادی تولیدکننده بزرگ و کوچک به صورت غیرمتمرکز تولیدکننده شیر خام در کشور هستند، اما خریدار شیر خام شرکت‌های لبنی‌اند که قدرت چانه‌زنی به مراتب بالاتری دارند.

  بررسی شرکت‌های صنعت

سهام حدود 20 شرکت در حوزه زراعت و کشاورزی و صنایع وابسته به آن از جمله دامپروری و مرغداری در بازار سرمایه ایران معامله می‌شود. برخی شرکت‌ها در زمینه تولید مرغ و تخم‌مرغ فعالیت می‌کنند و برخی نیز هلدینگ‌های شرکت‌های فوق هستند. در این بررسی صرفا شرکت‌هایی که متمرکز بر فعالیت دامپروری‌اند مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

در حالی که نسبت قیمت به سود بازار بورس و فرابورس در محدوده 8/ 8واحد قرار دارد، نسبت قیمت به سود شرکت‌های مورد بررسی در محدوده ۱۵ واحد قرار دارد. عمده شرکت‌های این صنعت، از نظر مقیاس جزو کوچک‌ترین شرکت‌های بازار سرمایه محسوب می‌شوند و ارزش بازاری بین ۵۰۰ تا 5هزار ‌میلیارد تومان را در اختیار دارند. از سوی دیگر از آنجا که‌ بخش عمده خوراک دام و داروهای دامی با ارز ۴۲۰۰تومانی تامین می‌شود، انتظار می‌رود با حذف کامل ارز ترجیحی یا افزایش قیمت آن در حالی که بهای تمام شده این شرکت‌ها افزایش می‌یابد، نرخ فروش نیز رشد کند و در مجموع به نفع شرکت‌ها باشد.

بررسی روند بلندمدت حاشیه سود این صنعت (که در بخش عمده‌ای از این دوره فقط یک شرکت در بورس بوده است)‌ حاکی از نوسان شدید حاشیه‌های سود است. حاشیه سود ناخالص بین ۸ تا ۲۳‌درصد نوسان داشته است. بیشترین رشد حاشیه سود ناخالص در دوره جهش‌های ارزی شامل سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ و ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ بوده و در سایر سال‌ها کمتر از میانگین بلندمدت قرار گرفته است. در خصوص حاشیه سود عملیاتی نیز وضع به همین منوال است. بالاترین حاشیه سودهای عملیاتی در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ و ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ و همزمان با جهش‌های ارزی بوده و پس از آن به سرعت به کمتر از میانگین بازگشته است. وضعیت در حاشیه سود خالص نیز همین گونه است. بخش اصلی این حاشیه سود بالا در دوره‌های یادشده، تخصیص ارز یارانه‌ای به این صنعت و شرکت‌های مورد بررسی است. در عین حال، به دلیل استانداردهای حسابداری بهای تمام‌شده دارایی‌های زیستی مولد (عمدتا گاوهای شیری و مولد)‌ به بهای تمام‌شده ثبت می‌شود که ارزش آنها بر اساس دلار ارزان سال‌های قبل‌تر بوده و با پایان عمر آنها عملا با دام‌هایی با نرخ روز جایگزین شده و استهلاک افزایش می‌یابد. انتظار می‌رود در صورت تثبیت نرخ ارز آزاد به همراه افزایش قیمت ارز ترجیحی، شاهد کاهش حاشیه سود این صنعت باشیم، در غیر ‌این صورت امکان تداوم رشد حاشیه سودهای بیش از میانگین همچنان وجود دارد.

  مقایسه شرکت‌ها

نام 12 شرکت مورد بررسی در جدول گزارش آمده که محصول اصلی همه آنها شیر خام است. عمده شرکت‌های فوق با در اختیار داشتن زمین، بخشی از خوراک دام موردنیاز خود را نیز تامین کرده و مازاد آن را به فروش می‌رسانند. «زپارس» در این بخش جزو‌ معدود شرکت‌هایی است که فروش بالایی در نهاده‌های دامی دارد. «زشریف» نیز از معدود واحدهایی در حوزه دامپروری است که واحد فرآوری محصولات لبنی و تولید محصولات مختلف از جمله پنیر و خامه را در اختیار دارد.

به لحاظ نسبت قیمت به سود، پایین‌ترین نسبت P/ E را «زشریف» در اختیار دارد. پس از آن «زفکا» و «زبینا» قرار دارند. در مقابل «زپارس» و «تلیسه» و «زقیام» بالاترین نسبت‌های P/ E را در اختیار دارند.

به لحاظ نسبت قیمت به فروش، «زمگسا»، «زشگزا»، «زشریف» و «زفکا» پایین‌ترین نسبت‌ها را در اختیار دارند. بالاترین نسبت در اختیار «زپارس» است که بیش از سه برابر متوسط بقیه شرکت‌هاست.

به لحاظ سهامداری، بنیاد مستضعفان بیشترین شرکت‌ها را در اختیار دارد و پس از آن شستا قرار گرفته است. «زکوثر»، خیریه همدانیان و دولت نیز هر یک سهامدار عمده یک شرکت هستند.

با تجمیع اطلاعات ارزان‌ترین نماد به لحاظ نسبت قیمت به سود و قیمت به فروش، ارزنده‌ترین نمادهای این صنعت شامل «زشریف» و «زفکا» است.

  ریسک‌ها

صنعت دامپروری در حال حاضر نسبت به میانگین صنایع بازار P/ E بیشتری دارد و از این جهت ریسک اصلاح P/ E به سطح متوسط بازار وجود دارد. البته با لحاظ اندازه کوچک شرکت‌های این صنعت در کنار آثار مثبت حذف ارز ترجیحی، این احتمال وجود دارد که اصلاح P/ E از طریق افزایش سودآوری رخ دهد. از سوی دیگر، حاشیه سود این صنعت در دوره‌های جهش ارزی (مشابه وضعیت فعلی) با رشد بالایی همراه بوده که در صورت ثبات قیمت ارز حاشیه سود این شرکت‌ها تا نصف کاهش یافته است. در این گروه شرکت‌هایی که زمین کشاورزی بالایی در اختیار دارند، کمترین ریسک را در مقابل تغییرات قیمت نهاده‌های دامی دارند که از این جمله می‌توان به شرکت‌های «زپارس»، «زبینا» و «زدشت» اشاره کرد که بیش از هزار هکتار زمین کشاورزی در اختیار دارند.

در مقابل از جمله فرصت‌های شرکت‌های این صنعت، در اختیار داشتن زمین فراوان به ارزش دفتری پایین در این شرکت‌هاست. به جز چند شرکت معدود از جمله «تلیسه»، «زشریف»، «زشگزا» و «زبینا» که تجدید ارزیابی داشته‌اند، سایر شرکت‌ها تجدید ارزیابی در سال‌های اخیر نداشته‌اند و این موضوع یک پتانسیل قابل‌توجه به شمار می‌رود. بررسی صنعت نشان می‌دهد، «زپارس» بیشترین زمین را در میان کلیه شرکت‌های این گروه در اختیار دارد و «زدشت» و «زقیام» و «زمگسا» بیشترین زمین‌ها را به لحاظ مساحتی در اختیار دارند. همچنین «زملارد» با در اختیار داشتن ۲‌میلیون مترمربع زمین در منطقه نظرآباد استان تهران ارزنده‌ترین زمین را در میان شرکت‌های این صنعت در اختیار دارد.