با این همه اما همواره روندهایی بر گزینش مقاصد از سوی گردشگران موثر است که مورد توجه رفتارشناسان و اقتصاددانان قرار می‌گیرد. در یک مطالعه آینده‌پژوهی که چندی پیش کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران منتشر کرد روندهایی که موجب برگزیدن مقصدی می‌شود یا انگیزه سفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مورد تاکید و بررسی قرار گرفت. بر این اساس، نگرانی در خصوص سلامت و امنیت، مشخصه‌های جمعیت‌شناختی، تصویر و برند مقصد، فناوری، محیط، فردگرایی، فشار زمانی، حرکت از اقتصاد تجربه به اصالت‌گرایی، لذت‌گرایی و در نهایت میل به تجمل‌گرایی از جمله این روندها هستند.

طبق این گزارش، پس از تجربه حملات تروریستی در مقصدهای مختلف، جریان گردشگری و انتخاب مقصد نیز تحت تاثیر قرار گرفت. پیش زمینه نگرانی، مصرف‌کنندگان را در مسیر دو راهی انتخاب می‌گذاشت. با این حال، پس از گذشت زمان، حس آسوده‌خاطری بیشتر شد و مردم به این نتیجه رسیدند که هر آنچه باید اتفاق بیفتد، می‌افتد.  در این خصوص می‌توان به پدیده داعش و تهدیدات آن برای مقاصد و مبادی گردشگری اشاره کرد که نتیجه آن علاوه‌بر کاهش سفرها از کشورهای شمال به جنوب، جریان گردشگری جنوب به شمال در حوزه کشورهای مسلمان‌نشین را نیز از طریق محدودیت‌های اعمال‌شده بر آنها متاثر ساخته است.

از سوی دیگر، در اقتصادهای پابرجا جمعیت پا به سن گذاشته‌اند، نیروهای کار رو به کاهش رفته و اقتصاد به حقوق بازنشستگی تکیه کرده است. جامعه از نظر مشخصه‌های دیگر جمعیت‌شناختی نیز تغییر یافته است؛ نرخ طلاق بیشتر شده، افراد دیر تصمیم به بچه‌دار شدن می‌گیرند و ازدواج‌های مجدد شکل خانه‌داری را عوض کرده است. در آینده، تاکید بیشتر بر تعطیلاتی چند نسلی است که مقصدها را وادار می‌سازد تا مراقب همه افراد، از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها گرفته تا نوه‌ها باشند. به این ترتیب مشخصه‌های جمعیتی می‌تواند بر انتخاب مقاصد موثر باشد.

همچنین طبق این گزارش، مقصدها در آینده به‌روزتر می‌شوند. مقاصد گردشگری نیازمند ارائه محصولی هستند که با مشتری بیشتر ارتباط برقرار کند و مقصدهای «بکر» با اصالت بیشتر توسعه می‌یابند. برند ابزار بازاریابی است که در زمان اشباع بازار، مقصدها را از هم متمایز می‌سازد. از این رو، برندهای مقصد در آینده باید قابل اعتماد، اخلاق‌گرا و پایدار باشد. علاوه‌بر اینها، گردشگر فردا به مدد فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی مانند اینترنت و رزروهای آنلاین آگاه‌تر است و انتخاب‌های بیشتری پیش رو دارد و بر اساس تقاضایش قادر به خرید گزینه‌های سفر است.  طبق گزارش اتاق ایران، آگاهی رو به رشد گردشگر از مسائل محیطی و اجتماعی نیز به جدل میان وجدان و میل به سفر منتهی می‌شود. هدف از ارائه محصولات پایدار سفر و متوازن‌سازی کربن، پر کردن شکاف میان این دو حالت ذهنی است اما مصرف‌کننده در نهایت باید تصمیم بگیرد که بین محیط یا آزادی سفر کدام یک مهم‌تر است.

با این‌همه، چالش اصلی بازاریابی مقصدهای گردشگری، تنوع روزافزون علایق، سلیقه‌ها و تقاضاهای مصرف‌کنندگان است. طبق تحقیق زندگی‌های در حال تغییر از سوی «بنیاد آینده»، سبک زندگی مصرف‌کنندگان امروز هر ۱۸ ماه یک بار تغییر می‌کند، هر سال دوست جدیدی پیدا می‌کنند و هر سال مقصد جدیدی را برای سفر برمی‌گزینند. بنابراین، در این دنیای پیوسته در حال تحول و متنوع، مقصدهای توریستی با توسعه محصولات جدید و شخصی کردن تجربیات باید به نوآوری روی آورند و طبق نگرش و باورهای آنها عمل کنند. علاوه بر اینها فشار زمانی نیز بر انتخاب مقاصد گردشگران آینده موثر است. با روش‌های در حال تغییر کاری و کمرنگ شدن مرزهای سنتی کار و تفریح، روند زندگی به سمت فرار از واقعیت و تن‌آسایی میل می‌کند. وقفه‌های متعدد کاری کوتاه‌تر جای وقفه‌های بلندتر را می‌گیرد و مصرف‌کنندگان در تعطیلات خود به جای تجربه یک تعطیلات بلندمدت‌تر چند چاشت کوتاه فرهنگی را تجربه می‌کنند. گردشگران تعطیلاتی را ترجیح می‌دهند که در زمان کوتاه و پیش از بازگشت به زندگی معمول خود، به آنها از نظر روحی و جسمی ‌انرژی ببخشد.

اما از دیدگاه گردشگری، با بالغ شدن اقتصاد تجربه، مصرف‌کنندگان در پی تجربیاتی واقعی و اصیل‌تر هستند تا تجربیاتی ساختی و کاذب مانند پارک‌های موضوعی و تفریحگاه‌ها. محرک این روند، عواملی مانند دانش‌پژوهی در سطح عالی، مسن‌تر شدن جمعیت، مصرف‌کنندگان آگاه‌تر و دغدغه چگونگی پایان یافتن زندگی‌شان است؛ عاملی که خود به نوعی بر انتخاب مقاصد اثر می‌گذارد. براساس گزارش مذکور، خوش‌گذرانی مهم‌ترین هدف جست‌وجوی بشر است. یکی از اصول گردشگری، تفریح کردن است؛ چه دراز کشیدن در کنار ساحل، چتربازی در نامیبیا یا تفریح در ماکائو باشد. این عامل نیز شکل و نوع انتخاب مقاصد گردشگری را نیز تعیین خواهد کرد. در نهایت، این میل به تجمل‌گرایی است که انگیزه سفر را در گردشگران آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد. امروزه تجمل‌گرایی کمتر در خصوص مادیات است و بیشتر درباره تکامل نفس و زمان. مصرف‌کننده روز به روز از اهمیت تجمل‌گرایی به عنوان یک مفهوم خودکامبخشی آگاه است و همین امر می‌تواند تعیین‌کننده مقاصد سفر باشد.