نام من مموری گانوسس است و این داستان من است. پس از آنکه در ماه نوامبر ۲۰۰۲ دبیرستان را تمام کردم، به عنوان یک دختر جوان به روشنی نمی‌دانستم می‌خواهم پس از آن چه کنم. توان مالی لازم برای ادامه تحصیلاتم را نداشتم، به همین خاطر تصمیم گرفتم به دنبال کار به شهر «سواکوپماند» بروم تا بتوانم هزینه زندگی‌ام را تامین کنم. به مدت دو سال در آنجا زندگی سختی را گذراندم و به کارهای مختلفی پرداختم. مدتی سرایدار مدرسه بودم و مدتی هم به عنوان صندوقدار در یک فروشگاه لباس کار کردم. پس از آن در رستورانی دستیار سرآشپز شدم. در نهایت به این نتیجه رسیدم که زندگی شهری را به اندازه کافی تجربه کرده‌ام، بنابراین به مزرعه خانوادگی‌مان در زادگاه خودم بازگشتم. مدتی در مزرعه ماندم تا بالاخره با جمعیت فعالان محیط‌زیست «خوای-هواس» و مرکز گردشگری «لژگروتبرگ» آشنا شدم.

در آن زمان از فعالیت‌های محیط‌زیستی و اقدامات آنها اطلاعات دقیقی نداشتم، بنابراین سوابق تحصیلی و کاری‌ام را به دفتر حفاظت از محیط‌زیست ارائه کردم به امید آنکه در لژگروتبرگ شغلی بیابم. در ابتدا به عنوان پرستار فرزندان مدیر لژ گروتبرگ، مشغول به‌کار شدم. در آن زمان این تنها موقعیت شغلی موجود بود. پس از آن در سال ۲۰۰۹ کارم را به‌عنوان پیشخدمت در لژ گروتبرگ آغاز کردم. این آغاز آینده‌ای درخشان برای من بود. درباره حفاظت از محیط ‌زیست چیزهای زیادی یاد گرفتم. درباره شیوه همکاری لژ و جمعیت حفاظت از محیط‌ زیست هم آموختم که بسیار جالب بود. یاد گرفتم چطور در کنار جانوران غیراهلی نظیر فیل‌ها زندگی کنم. به عنوان مثال فهمیدم وقتی با فیل‌ها روبه‌رو می‌شویم باید چه کنیم و فهمیدم بسیار مهم است وقتی فیلی می‌آید و منبع آب را تخریب می‌کند، نباید به او شلیک کرد؛ بلکه می‌توان گزارش ماوقع را به جمعیت حفاظت از محیط ‌زیست ارائه کرد و آنها ترتیبی می‌دهند که منبع آب شما تعمیر شود و به فیل هم آسیبی نرسد.

به‌تدریج بیشتر به طبیعت و آنچه به ما عرضه می‌کند علاقه‌مند شدم. در سال ۲۰۱۳ بخت و اقبال به کمک من آمدند تا بورسیه «لژ سافاری آفریقا» را برای تحصیل در مرکز آموزشی کوچکی در آفریقای جنوبی دریافت کنم. تجربه تحصیلم در آفریقای جنوبی بسیار جالب و لذت‌بخش بود. به لطف استادانی که در «کالج گردشگری آفریقای جنوبی» مرا راهنمایی می‌کردند، دانستم که چطور باید به شکل حرفه‌ای از گردشگران پذیرایی کنم. در بازگشت به من پیشنهاد شد به عنوان دستیار مدیر در لژ گروتبرگ مشغول به‌کار شوم. زندگی من به‌طور کلی متحول شده است. چند سال پیش، هنگامی که از مدرسه فارغ‌التحصیل شدم، هرگز تصور نمی‌کردم روزی در جایگاه کنونی‌ام قرار بگیرم. دیگر آن دختر جوان بی‌انگیزه‌ای نیستم که نمی‌دانست بعد از تمام شدن مدرسه باید چه کند. امروز زنی هستم که برای موفقیت در زمینه گردشگری تلاش می‌کنم و از تمام کسانی که در پیشرفت من در این مسیر تاثیرگذار بوده‌اند، سپاسگزارم. با تمام وجودم از آنها که به تحول من کمک کردند، تشکر می‌کنم. این تحول، خانواده و جامعه مرا نیز دگرگون کرد.

امروز من می‌توانم بسیاری از نیازهای خانواده‌ام را برآورده کنم و در جامعه‌ام به‌عنوان سفیر حفاظت از محیط‌زیست شناخته می‌شوم. من نقش خود را در توسعه جمعیت حفاظت از محیط‌‌زیست خوای-هواس به گونه‌ای ایفا می‌کنم که موجب افتخار من است. جمعیت حفاظت از محیط‌ زیست روز به روز قوی‌تر شده است. در این مدت با افزایش آگاهی عمومی در قبال موضوع صیانت از حیات وحش، جمعیت این گونه‌ها به‌طور قابل ملاحظه‌ای بیشتر شده است. گروه حفاظت از محیط ‌زیست برنامه‌های جبران خسارات متعددی برای حل تعارضات حیوانات وحشی با روستاییان در نظر گرفته است. این اقدامات نشان می‌دهند وضعیت به حال خود رها نشده، بلکه به درستی مدیریت می‌شود. در عین حال، خودم را در آینده در قامت یک چهره اجتماعی می‌بینم. قصد دارم به مقابله با شکار کرگدن‌ها کمک کنم. می‌خواهم به جامعه آموزش دهم این حیوانات بی‌دفاع هم درست مانند ما ساکنان این کره خاکی هستند و باید یاد بگیریم یکدیگر را بپذیریم و با احترام و هماهنگی در کنار هم زندگی کنیم.

درباره گردشگری نامیبیا

موضوع صیانت، محور توسعه گردشگری در آفریقاست؛ صیانت از مردم بومی، شیوه‌های سنتی زندگی و نیز حیات وحش. در این قاره پهناور، بسیاری از مردم چرخه حیات را می‌شناسند. صیانت به معنای ارتباطی همه‌جانبه با تمام اشکال زندگی است. در نامیبیا فرصت ساختن آینده‌ای بهتر، بر پایه احترام به گذشته، حفاظت از وضعیت کنونی و بهبود آینده بنا شده است. پذیرش این مدل و کار کردن در قالب آن، آینده‌ای سرشار از افتخار و بهروزی برای فرد و جامعه‌اش دربرخواهد داشت.