غفلت از درآمد ابنیه تاریخی وقفی در نگهداری آنها

حال آنکه میراث طبیعی هم از حیث اهمیت در ردیف میراث فرهنگی است و چه بسا به سبب وضعیت امروزین محیط زیست، حفظ میراث طبیعی اولی‌تر و ضروری‌تر باشد.» وی تاکید کرد: «از سویی، تفکیک میراث فرهنگی و میراث طبیعی از یکدیگر امکان‌پذیر نیست و تقسیم‌بندی‌های اعتباری که به تفکیک اجزا و عناصر میراث فرهنگی و طبیعی می‌انجامد، ناظر بر مسائل و ملاحظات مدیریتی است.»نظری خاطرنشان کرد: «امروزه صورت ناملموس و غیرمادی میراث فرهنگی، میراث مستند، میراث دیداری و شنیداری میراث زمین‌شناسی، ژئوپارک‌ها نیز اجزای جدایی‌ناپذیر میراث فرهنگی محسوب می‌شود. پاسداری و مدیریت میراث فرهنگی و طبیعی باید با نگاه جامع‌الاطراف صورت پذیرد و به ماهیت آثار و روابط آنها توجه کرد وگرنه بخشی از ارزش‌های آثار مغفول و مهجور خواهد ماند.» به اعتقاد این مقام مسوول، مدیریت سنتی وقف، مصداق بارز چنین رویکرد و نگاهی است. میراث وقف مشتمل بر میراث مستند، میراث طبیعی، میراث ناملموس و ملموس است که رابطه‌ای منسجم با اجتماعات انسانی نشات یافته دارد.

وی تصریح کرد: «به رغم آنکه ‌بسیاری از آثار تاریخی منقول و غیرمنقول موقوفه نیز هستند و وقف‌نامه‌ای دارند یا داشته‌اند که در آن برای تامین بودجه تعمیر و نگهداری عین موقوفه، پیش‌بینی‌هایی شده است،‌ متاسفانه در مدیریت فعلی این گونه آثار به وقف‌نامه و مصارف و نحوه مدیریت آن توجهی نمی‌شود و بدتر اینکه متولیان حفاظت این گونه آثار از وجود وقف‌نامه و سازوکار مدیریتی و منابع مالی موقوفات بی‌خبرند.» مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی با ذکر مثالی تصریح کرد: «مثلا سهم عایدات وقف مسجد جامع اصفهان در تعمیر و نگهداری آن مجهول است و حفظ و مدیریت این اثر ارزشمند که ثبت جهانی شده، عمدتا با بودجه‌های دولتی صورت می‌گیرد؛ درحالی‌که این مسجد ‌باید موقوفات متعددی داشته باشد. باید دید در پرونده ثبت جهانی این اثر و سایر موقوفات مانند قنات‌ها و میدان نقش جهان چقدر به این موضوع توجه شده است.»