دو چالش توریسم خلیج‌فارس

پژوهشی با عنوان «بررسی و تحلیل بازارهای گردشگری شهرهای ساحلی خلیج‌فارس» که توسط یاسر صالحی حیدرآباد و رامین رضایی‌شهابی انجام شده در این زمینه تاکید می‌کند چنانچه برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری صحیح در زمینه گردشگری شهرهای ساحلی صورت گیرد و با ایجاد تعامل مناسب بین مسوولان و نهادهای درگیر در این زمینه، به توسعه جاذبه‌ها، زیرساخت‌ها و تسهیلات پرداخته شود و فعالیت‌های ترویجی و تبلیغی مناسب و متناسب با نوع گردشگران انجام گیرد، همچنین فرهنگسازی مناسب میان افراد بومی و آموزش نیروی انسانی در فعالیت‌های بخش گردشگری به منظور ارائه خدمات کارآمد صورت گیرد و علاوه برآن، مسوولان محیطی مناسب برای گردشگران با توجه به نیازها و خواسته‌های آنها ایجاد کنند و هزینه‌های سفر و اقامت را برای گردشگران کاهش دهند، در این صورت می‌توانند موجبات رضایت گردشگران و افزایش مدت اقامت آنها را فراهم آورند. بدین تریب سهم بازار گردشگری خلیج‌فارس افزایش خواهد یافت.

در این میان، انتخاب جزیره کیش به‌عنوان یکی از قطب‌های گردشگری کشور، قرار داشتن سواحل خلیج‌فارس در محورهای گردشگری، برخورداری شهرهای منطقه از تاریخ و فرهنگ بسیار کهن و همچنین آثار بازمانده تاریخی، وجود جاذبه‌های خاص تاریخی و طبیعی در منطقه، قرارگیری منطقه در مسیر اروپا- خاورمیانه- آسیای‌شرقی، طبیعت منحصر‌به‌فرد خلیج‌فارس و وجود جاذبه‌های طبیعی بسیار زیبا، عبور چندین رود و رودخانه در منطقه و در نهایت بهره‌مندی از منطقه آزاد اقتصادی از جمله ویژگی‌های گردشگری منطقه خلیج‌فارس به‌شمار می‌روند.

چنین ویژگی‌هایی اگرچه می‌تواند پتانسیل توسعه گردشگری را برای مناطق ساحلی خلیج‌فارس به همراه داشته باشد اما به باور محققان، تحقق آن چندان هم آسان نیست. طبق پژوهش مذکور توسعه گردشگری در خلیج‌فارس با دو چالش عمده روبه‌روست؛ چالش اقتصادی و چالش سیاسی.  براین اساس، یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که از نظر اقتصادی توسعه توریسم در منطقه با آن مواجه است، عدم رغبت بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری در این صنعت است. بخش خصوصی به دلیل نبود تضمین مالکیت، عدم سودآوری، حمایت‌های کم و غیرمستمر دولتی، آنی بودن سیاست‌ها و روش‌های اجرایی و ناپایداری مدیریت‌ها در امر سرمایه‌گذاری، تمایلی برای سرمایه‌گذاری نشان نمی‌دهد. در همین حال، بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» نیز نشان می‌دهد آن بخشی از سرمایه‌گذاری‌هایی که در گردشگری کیش و قشم نیز به‌عنوان اصلی‌ترین مقاصد گردشگری خلیج‌فارس پیش از این صورت گرفته، اغلب با نارضایتی سرمایه‌گذاران همراه بوده است.

پژوهشگران در تحقیق گفته‌‌شده ابراز کرده‌اند نوسان قیمت‌ها و بی‌ثباتی اقتصادی منطقه همانند سایر نقاط کشور از دیگر تنگناهایی است که توسعه توریسم را با مشکل مواجه می‌سازد و این مشکل برنامه‌ریزی توریست‌ها را برای مدت زمان اقامت و هزینه‌های توریستی تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در واقع ساختار اصلی توریسم برپایه دو عامل عرضه و تقاضا استوار است که ثبات اقتصادی و ثبات قیمت‌ها و پایین بودن نرخ تورم در هر دو این عوامل اثر می‌گذارند. توزیع عادلانه درآمد ملی، سطح رفاه جامعه و احساس امنیت (اجتماعی و اقتصادی) بیش از هر عامل دیگری در تقاضای توریسم مهم خواهد بود.  اما با وجود تاثیرات اقتصادی بسیار مثبت توریسم، در عین حال این صنعت می‌تواند تبعات منفی نیز برای جامعه میزبان داشته باشد؛ بورس بازی بر روی زمین به علت ایجاد تجهیزات توریستی و در نتیجه افزایش قیمت‌ها، اثر تورمی هزینه‌های توریسم که به افزایش قیمت‌ها منجر می‌شود، نابرابری‌های ناحیه‌ای که ممکن است توسعه توریسم آن را در یک ناحیه خاص تشدید کند.

از سوی دیگر، چالش‌های سیاسی نیز به شکلی دیگر سد راه توسعه گردشگری سواحل ایرانی خلیج‌فارس می‌شوند. طبق این پژوهش، به دلیل اینکه سیستم حکومتی در ایران و به‌تبع آن سیستم برنامه‌ریزی حالت متمرکزی دارد و تعیین استراتژی‌های توسعه صنعت توریسم در مرکز کشور صورت می‌گیرد، مناطق جذاب گردشگری و به خصوص منطقه خلیج‌فارس در این زمینه با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستند. به دلیل تمرکزگرایی شدید در سیستم سیاسی کشور، توریسم در سال‌های اخیر محدود به چند کلان‌شهر مطرح نزدیک به مرکز نظیر اصفهان و شیراز بوده و شهرهای منطقه خلیج‌فارس در این زمینه مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند.  در نتیجه به نظر می‌رسد مهم‌ترین چالش سیاسی فراروی توسعه صنعت توریسم در منطقه تمرکزگرا بودن سیستم سیاسی کشور و عدم حمایت دولت از سرمایه‌گذاری‌ها در زمینه توریسم در منطقه است.

بازنگری در قوانین و مقررات سیاسی کشور و تغییر نگرش سیاستمداران و تصمیم‌گیران ملی و منطقه‌ای و محلی به توریسم، به ویژه‌توریسم بین‌المللی ضروری می‌نماید. محققان در این پژوهش، در راستای نتایج حاصل و تحلیل یافته‌ها، راهکارها و پیشنهادهای مختلفی را جهت توسعه هرچه بیشتر صنعت گردشگری برای نهادهای فعال در حوزه گردشگری و مدیریت مقاصد شهرهای ساحلی خلیج‌فارس ارائه می‌کنند. به باور آنها، توجه به امر بازاریابی در صنعت گردشگری؛ توانمندسازی بنگاه‌های فعال در صنعت گردشگری با کاهش تصدیگری دولت و واگذاری امور اجرایی به بخش خصوصی با اولویت در توسعه زیرساخت‌ها و توانمندسازی شرکت‌های مرتبط با صنعت گردشگری؛ ایجاد بینش مشترک و نگرش سیستمی در ذی‌نفعان صنعت گردشگری؛ شناساندن جاذبه‌ها و امکانات گردشگری استان به‌عنوان مقاصد گردشگری با استفاده از برنامه‌های تبلیغی و ترفیعی مناسب و شرکت فعالانه در جشنواره‌ها، نمایشگاه‌ها و سمینارهای گردشگری؛ اتخاذ استراتژی حمایت، هدایت و نظارت در مورد بخش خصوصی برای حضور در بازارهای گردشگری و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های شهرهای ساحلی؛ ایجاد و توسعه عملکردهای گردشگری متناسب با توان اکولوژیکی منطقه و نهایتا تقویت فعالیت‌های وابسته به گردشگری می‌تواند به پیشبرد فعالیت‌های گردشگری سواحل ایرانی خلیج‌فارس کمک کند.