برداشت فانتزی از تعطیلی آخرهفته

مهسا مطهر کارشناس حوزه گردشگری در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» با اشاره به اینکه عصر کنونی دوره توجه به فراغت است،‌ می‌گوید: در دنیای کنونی نیاز نیست شهروندان تمام یا ۶ روز هفته و حتی ۵ روز هفته را کار کنند،‌ در این عصر، فراغت و سفر اهمیت دارد،‌ ضمن اینکه ۲ روز تعطیلی آخر هفته می‌تواند به برنامه‌ریزی و در نهایت توسعه گردشگری منجر شود.

او معتقد است از نظر بسیاری از متولیان حوزه گردشگری اوقات فراغت به عنوان یک امر فانتزی دیده می‌شود در حالی‌که این موضوع از ضروریات توسعه بوده و تجربیات جهانی هم آن را تایید می‌کنند. مطهر می‌‌افزاید: در بسیاری از کشورها ساعت‌های کار انعطاف‌پذیر شده‌اند به این معنا که فرد می‌‌تواند زمان خود را برای ورود و خروج از شرکت یا اداره تنظیم کند و این، خروجی عملکرد فرد است که سنجیده می‌شود و مبنای «کار مفید» قرار می‌گیرد. در ایران در حال‌حاضر کسب‌وکارهای آنلاین و استارت‌آپ‌ها چنین سیستمی دارند که نشان می‌دهد چنین سیستمی کارآمدتر است. مطهر در پاسخ به این پرسش که آیا افزایش روزهای تعطیل می‌‌تواند به توزیع مکانی سفر در کنار توزیع زمانی آن منجر شود،‌ عنوان می‌‌کند: در این زمینه باید انگیزه‌های افراد برای سفر را ارزیابی کرد. به‌عنوان مثال شمال یکی از مقاصد سفر تهرانی‌هاست. بخشی از این موضوع به سهولت دسترسی برمی‌گردد اما در کنار آن موضوعاتی مانند تفاوت اقلیم و... هم وجود دارد. پدیده‌ای تحت‌عنوان خانه‌دوم در مناطق نزدیک به شهرهای بزرگ سال‌هاست شکل گرفته و شمال یکی از مقاصد برای کسانی است که درصدد داشتن خانه‌دوم بوده‌اند. دسترسی به شمال برای ساکنان پایتخت راحت است ضمن اینکه افراد می‌‌توانند اوقات فراغت‌شان را در فضای خصوصی‌شان داشته باشند. 

این گروه معمولا گزینه سفر تعطیلات‌شان شمال است و یا با داشتن تمکن مالی بیشتر ترجیح می‌دهند به مناطقی مانند کیش سفر کنند.

این کارشناس گردشگری درباره تعطیلات دو روزه آخر هفته و توسعه فعالیت‌ آژانس‌ها می‌گوید: زمانی که از توسعه گردشگری با افزایش روزهای تعطیل صحبت می‌کنیم شامل تورهای گردشگری هم می‌شود. در عین حال باید توجه کرد که افزایش حضور شهروندان در تورها ارتباط مستقیمی با درآمد و اوضاع اقتصادی آنها دارد. درست است که دو روز تعطیل زمان فراغت زیادی در اختیار شهروندان می‌گذارد اما چنانچه درآمد شهروندان کافی نباشد این امر به افزایش حضور آنها در اقامتگاه‌های بوم‌گردی و... منجر نخواهد شد. 

در این بخش باید به مولفه احساس امنیت اقتصادی توجه کرد. گاه حتی فرد پول کافی در اختیار دارد اما به واسطه احساس ناامنی اقتصادی در آینده ترجیح می‌دهد هزینه سفرش را محدود کند، از این‌رو در تحلیل موضوعات مرتبط با گردشگری باید نگاه جامعی داشت و بتوان آن را از جوانب مختلف بررسی کرد.

در جهان دهه‌هاست موضوع تعطیلات دو روزه آخر هفته در دستور کار قرار گرفته و اجرایی شده است. در دهه 30 میلادی کشورهای اروپایی با در‌نظر‌گرفتن تغییر سبک زندگی که با صنعتی‌شدن در سده نوزدهم اتفاق افتاده بود،‌ دو روز تعطیلی آخر هفته را لحاظ کردند. آنها در سال‌های اخیر باز‌هم به واسطه تغییرات جدیدی که در شیوه زندگی مردم در این کشورها اتفاق افتاده حتی یک قدم جلوتر گذاشتند و «تعطیلات آخر هفته سه‌روزه» را مطرح و اجرا کردند که در عمل نشان داد کارآیی کارکنان بالاتر رفته است. کرونا و پاندمی باعث قرنطینه در سطح جهانی شد و کسب‌‌وکارها و ادارات به سمت دور‌کاری پیش رفتند،‌ بسیاری از سازمان‌ها در این شرایط با تجربه‌ای جدید مواجه شدند که پیش از پاندمی تصوری از بازدهی آن نداشتند. دورکاری که در این دوره رونق گرفت به بسیاری از مدیران نشان داد می‌توان شیوه‌های جدیدی از مدیریت را هم تجربه کرد. تمام این اتفاقات و تغییرات در حالی جهان را تحت‌تاثیر خود قرار داده که مسوولان و متولیان همچنان در ایران یک روز تعطیل جمعه را کافی دانسته و معتقدند افزایش روزهای تعطیل ضرورتی ندارد. از نظر آنها دو روز تعطیلی برایشان یک امر فانتزی است که تنها ساعات کاری را کاهش می‌دهد، در حالی‌که همانطور که مهسا مطهر تاکید کرد؛ افزایش روزهای تعطیل آخر هفته علاوه بر آنکه از ضروریات زندگی مدرن که مبتنی بر توجه به فراغت است، ‌می‌تواند به توزیع زمانی سفر منجر شود، شهروندانی که امکان سفر‌کردن هفتگی را داشته باشند منتظر یک روز تعطیل در روزهای منتهی به جمعه نیستند و تقویم را برای دیدن روزهای تعطیل در ماه‌های مختلف ورق نمی‌زنند تا بر مبنای آن سفرهایشان را برنامه‌ریزی کنند. آنها می‌توانند هر هفته‌ای که بخواهند سفر کنند و همین امر از حجم بار ترافیک شمال و بسیاری دیگر از جاده‌ها خواهد کاست. این امر قادر است به کسب‌وکارهای مرتبط با این صنعت هم تعادل بدهد و آنها تمام توان و انرژی خود را برای ارائه خدمات در معدود‌ تعطیلات تقویم نگذارند و مسافران خود را به شکل دائمی و پایدار داشته باشند که در نهایت به آنها هم قدرت برنامه‌ریزی برای هزینه‌کرد خانوار را می‌دهد. موج چهارم کرونا که پس از نوروز شکل گرفت و بسیاری از مسوولان در گفته‌‌هایشان آن را به گردشگری نسبت دادند، نه به این صنعت که به مدیریت نامناسب سفر در ایران بازمی‌گردد، تا زمانی‌که مردم امکان برنامه‌ریزی سفر را نداشته باشند ما در تعطیلات مناسبتی تقویم شاهد سفرهای تهاجمی به مقاصد گردشگری خواهیم بود که این امر به‌ویژه در دوران کرونا عواقب دردناکی برای شهروندان و فشار بی‌حد به جامعه پزشکی خواهد داشت. از این‌رو به نظر می‌رسد پیش از آنکه شاهد امواج جدید کرونا در ایران باشیم بهتر آن است که برای سایر تعطیلات پیش‌رو تنها از رویکرد سلبی جریمه استفاده نکرده و با تدوین سیاستی که به توزیع زمانی سفر منجر شود هم به سلامت شهروندان کمک کنیم و هم به رونق صنعت گردشگری که در بیش از یک سال گذشته به جرات می‌توان گفت فراتر از توان خود تحت‌فشار قرار گرفته و به‌تبع آن مشاغل جانبی این صنعت نیز در آستانه ورشکستگی هستند و بسیاری حتی ناچار به تغییر شیوه کسب درآمد خود شده‌اند، کمک کنیم.