سفر به سرزمین  شریک راهبردی دوره تحریم

سفر روحانی به سرزمین هند که یکی از شرکای راهبردی ایران در دوران تحریم بوده است، نشان داد که زمینه و اراده برای توسعه همکاری‌های تهران و دهلی‌نو بیش از گذشته فراهم شده است. آن‌گونه که رئیس‌جمهوری اسلامی ایران پیش از انجام سفر به هند به آن اشاره کرد، یکی از مسائل مهم برای دو کشور مساله ترانزیت است که توسعه بندر چابهار و اتصال هند از این طریق به آسیای مرکزی و افغانستان برای این دو بازیگر فعال در عرصه منطقه‌ای دارای اهمیتی راهبردی است.  ایران و هندوستان به‌دلیل اشتراک‌ها و تعاملات فرهنگی و علمی روابط تاریخی خوبی دارند و زبان فارسی به سبب اینکه برای چند قرن زبان رایج در شبه‌قاره هند بود، نقش موثری در مناسبات سیاسی و اقتصادی دو کشور داشته است.  اهمیت مشترکات فرهنگی موجب شد رئیس‌جمهوری اسلامی ایران در نخستین مبدأ سفر به هند به حیدرآباد برود و با مسلمانان این منطقه و جنوب هند دیدار و گفت وگو کند.

حوزه فرهنگ که پایه رابط دو کشور است در بیش از یک دهه گذشته با تنوع‌بخشی در مناسبات ایران و هند، دهلی‌نو و تهران را در مسیر همکاری‌های راهبردی قرار داده است. مناسبات راهبردی هند و ایران، دارای ماهیتی اقتصادی است و دهلی‌نو برای دسترسی‌های بیشتر منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای نگاه ویژه به موقعیت ژئواکونومیک ایران دارد. بر همین اساس در سال‌های گذشته توسعه همکاری هند و ایران در «اقتصاد دریایی» با امضای قرارداد همکاری برای توسعه بندر چابهار به نقطه عطفی در همکاری راهبردی دو و چندجانبه آنان تبدیل شده است. بندر اقیانوسی چابهار، حلقه وصل ترانزیت «شرق و غرب» و «شمال و جنوب» است و این موقعیت حساس جغرافیایی ایران، دهلی‌نو را به سمت همکاری بلندمدت و پایدار با تهران سوق داده است.  هند از طریق بندرچابهار به منطقه مهم آسیای مرکزی و افغانستان متصل خواهد شد و این کریدور دریایی اقتصادی نقش مهمی در رفع نیازهند به انرژی دارد.

تضمین امنیت انرژی برای هند دارای جایگاهی حیاتی است و به همین دلیل، دهلی‌نو باهدف تنوع‌بخشی به روابط تجاری خود، سرمایه‌گذاری در «ابر پروژه» توسعه بندر چابهار را در دستور کار قرار داده و علاقه‌مند به گسترش همکاری‌ها با تهران در بخش‌های مختلف است. بنا به این ملاحظه راهبردی است که نخست‌وزیر هند در ماه مه‌۲۰۱۶ با سفربه ایران، ۱۲ توافق‌نامه همکاری بین دو کشور به‌ویژه در زمینه ترانزیت و انرژی با مقامات ایرانی به امضا رساند. ظرفیت کنونی بندر چابهار بارگیری هشت و نیم میلیون تن کالا است که قرار است به ۱۵ میلیون تن برسد و این مساله نشان از اهمیت بندر اقیانوسی چابهار به‌عنوان پل دسترسی هندوستان به کشورهای آسیای مرکزی و مستقل مشترک‌المنافع دارد. هند که برای انتقال کالا به افغانستان از طریق خاک پاکستان با محدودیت‌های گسترده مواجه است از طریق بندر چابهار امکان دسترسی به افغانستان را پیدا می‌کند. بندر چابهار از طریق زمینی به زرنج افغانستان و سپس به کابل متصل خواهد شد.

هند که در فهرست کشورهای نوظهور اقتصادی قراردارد تلاش می‌کند با دسترسی به کریدورهای ترانزیتی در منطقه از جمله بندر چابهار که می‌تواند کالا و محصولات هندی را به سهولت و گستردگی به مقاصد صادراتی برساند، از رقابت با چین عقب نماند. به‌خصوص آنکه چین در چارچوب پروژه بزرگ بین‌المللی «یک کمربند-یک جاده» قرار است اقتصاد خود را به تاثیرگذارترین اقتصاد در دنیا تبدیل کند که اگر چه هدفی بلند پروازانه و جاه‌طلبانه توصیف شده اما نرخ رشد اقتصادی و پایداری شاخص‌های اقتصاد کلان چین، این هدف را ممکن ساخته است. با وجود حضور هند و چین در گروه بریکس در کنار روسیه، برزیل و آفریقای‌جنوبی، اما روابط سیاسی و اقتصادی پکن و دهلی‌نو به سبب منازعه تاریخی ارضی و رقابت‌های استراتژیک با تنش‌هایی همراه است. از نظر دولت هند، پروژه «یک کمربند- یک جاده» که کریدور اقتصادی چین و پاکستان هم در ذیل آن تعریف می‌شود، تهدیدی برای منافع و امنیت هند است.

البته این دیدگاه وجود دارد که با وجود تاثیرات اقتصادی پروژه «یک کمربند - یک جاده» بر اقتصاد کشورهای در مسیر اجرای این پروژه، دلیل اصلی مخالفت‌های هند با این ابرطرح،رونق اقتصادی چین و نفوذ گسترده همه‌جانبه این کشور درمنطقه است که می‌تواند توان رقابت‌پذیری دهلی‌نو را کاهش دهد. بنا بر این وجود نگرانی مهم دهلی‌نو از طرح‌های اقتصادی منطقه‌ای چین است که موقعیت ژئواکونومیک ایران برای هند به جهت تسهیل و امکان‌پذیری دسترسی هند به مناطق دیگری از جهان و از جمله آسیای مرکزی و قفقاز بسیار حائز اهمیت است و با وجود فشارهای آمریکا، دولت راستگرای مودی در هند نتوانسته ازهمکاری راهبردی با ایران چشم‌پوشی کند. هند که حفظ نرخ رشد اقتصادی بالای ۶ درصد را هدف‌گذاری کرده علاوه بر همکاری در بخش ترانزیت به‌خصوص در چارچوب پروژه بندر چابهار، ایران را یکی از منابع تامین انرژی خود می‌داند که نقش آن را در اقتصاد ملی خود مهم می‌داند.

اگرچه در سال‌های اخیر دولت هند پس از بروز مشکل برای اجرایی شدن طرح انتقال گاز ایران به هند از طریق پاکستان که به خط لوله صلح معروف است، خط لوله تاپی را برای تامین گاز از مبدا ترکمنستان و با عبور از افغانستان و پاکستان جایگزین کرده است، اما با طرح توسعه بندر چابهار و سرمایه‌گذاری هند در این پروژه، امکان انتقال نفت، گاز و میعانات گازی از ایران به هند به‌عنوان بخش عمده‌ای از منبع تامین انرژی برای این کشور با صرفه اقتصادی قابل‌ملاحظه مهیا شده است. گسترش روابط راهبردی هند و ایران با وجود فشارهای آشکار و پنهان آمریکا به‌خصوص در پروژه توسعه بندر چابهار نشان می‌دهد که مناسبات تهران و دهلی‌نو بر خلاف گذشته، با تکانه‌های بازیگران فرا منطقه‌ای مانایی خود را حفظ خواهد کرد، زیرا هند علاوه بر تبدیل شدن به یک مشتری دائمی برای انرژی صادراتی ایران، به‌دلیل سرمایه‌گذاری و برنامه برای توسعه آن در ایران، حاضر نیست به راحتی این همکاری‌ها را بنا به سلایق کشوری ثالث تغییر دهد.