هما سادات گوشه
عضو هیات رئیسه اتاق ایران و ایتالیا
برداشتن تحریم‌ها به مثابه گشوده شدن دروازه‌ای است که پیمودن فاصله بین اقتصاد ایران و اقتصاد بخش عظیمی‌از جهان را آسان می‌سازد. اینکه چگونه، در چه زمان، با چه سرعت و چه گام هایی‌ از کدام طرف یا از هر دو سو این پل پیموده شود، به درجه آگاهی ‌و اشراف طرفین از آنچه می‌خواهند و آنچه شدنی است، وابسته است. اقتصاد ایتالیا نیز روزهای پررونقی را نمی‌گذراند و رکود عمومی ‌اقتصادی ‌حاکم بر اروپا، در ایتالیا با شدت بیشتری‌ حس می‌شود. بنابر این صنایع ایتالیا بسیار مشتاق و نیازمند دستیابی‌ به بازار‌های پررونق و جدید هستند.

شرایط برای ‌شرکت‌های‌ بزرگ ایتالیایی که در فعالیت‌های‌ مشخصی‌ نام‌آورند متفاوت است. به عنوان مثال در صنایع فولاد، دانیلی که هم نامور است و هم پیشینه حضور قدیمی ‌و خوش‌نام در صنایع فولاد ایران دارد‌، قطعا از برداشتن موانع جهانی حضور در بازار ایران بسیار سود خواهد برد و صنایع فولاد ایران نیز از این حضور بهره‌مند خواهند شد. اما زمانی‌که به صنایع کوچک و متوسط می‌رسیم، شرایط این چنین نیست زیرا با وجود اشتیاق و نیاز اکثر آنان به حضور در ایران، ‌شرایط اقتصادی‌ آنان به گونه‌ای‌ است که نمی‌توانند به سادگی ‌وارد سرمایه‌گذاری‌ ارزی‌ در کشور پرفرصت و در عین حال پرریسک ایران شوند؛ ایران نیز طالب حضور بدون سرمایه‌گذاری‌ آنان نیست. نزدیک کردن این دو نیاز در هر دو طرف و هدایت آن به سمت و سویی‌ که منافع هر دو طرف را در حد مطلوب و امکان‌پذیر تامین کند، ناشدنی ‌نیست ولی ‌اشراف کامل به توانمندی‌ها و مزایای‌ حضور دو طرف کنار یکدیگر را می‌طلبد و به آگاهی کامل از موانع حرکت روان و سریع در محیط کسب و کار ایران نیز وابسته است. چنین اشراف و آگاهی ‌مجالی فراهم می‌آورد تا با برنامه مناسب و تدبیر، ‌امکان حضور و همکاری‌ طرفین ایرانی ‌و ایتالیایی‌ و تامین منافع هر دو طرف فراهم شود. استفاده از امکانات تامین مالی ‌شرکای ‌ایتالیایی در اجرای‌ طرح‌ها، در ساز و کاری‌ جدید، می‌تواند کمکی باشد به حضور ایتالیایی‌‌ها توام با منابع مالی‌ مورد نیاز سرمایه‌گذاری‌ در ایران. در این مورد شاید یکی ‌از هنرهای ظریف ایرانی این باشد که از این نیاز و تمایل شرکت‌های ‌ایتالیایی ‌برای‌ حضور در ایران در دو زمینه زیر نیز استفاده شود: یکی در نوسازی صنایع فعال و متوقف نشده کشور، به خصوص صنایع نساجی و کالاها و لوازم خانگی و دیگری در استفاده از سرمایه‌گذاری‌های نیمه رها شده با هدف تسریع در اجرای پروژه‌های جدید. در این مقطع زمانی اندیشیدن و سرمایه‌گذاری برای‌کسب سهم بیشتری‌ از بازار ایتالیا از محل افزایش صادرات غیرنفتی، مشتقات آن و کالاهای‌ غیر سنتی‌ را انحراف از مسیر اصلی‌ برنامه همکاری مورد نیاز می‌دانم هر چند که در موارد معدود و در ارتباط با برخی کالاهای مشخص‌، اطمینان دارم تا دو سال آینده این اتفاق خواهد افتاد.

اگر بتوانیم با استفاده از موقعیت جغرافیایی ‌ایران در برنامه‌ریزی‌ها، سرمایه‌گذاری‌هایی‌ برای‌ دستیابی‌ بیشتر به بازار‌های منطقه تعریف کنیم که همکاری ‌و مشارکت ایران و ایتالیا در احداث یا راهبری واحد‌های تولیدی در ایران به افزایش صادرات محصولات صنعتی‌ و کالا‌های مصرفی تولید شده بینجامد، گام‌های اولیه همکاری را محکم و بلند برداشته‌ایم و منافع هر دو طرف را به مناسب‌ترین شیوه ممکن تامین کرده‌‌ایم. روشن است تحقق همه آنچه قلمی شد در گرو وجود فضای سلامت در همکاری‌ و تعاریف شفاف از حقوق و مسوولیت‌های‌ طرفین است تا در بستر قوانین و مقررات ناظر بر راهبری‌ سرمایه‌گذاری‌‌های مشترک، چرخ واحد‌های تولیدی‌ با سرعت مورد انتظار به حرکت درآید. هم اکنون در قانون جلب و حمایت سرمایه‌گذاری‌ خارجی، تضمین امکان خارج کردن اصل سرمایه شرکای‌ غیر ایرانی و سود‌های ناشی‌ از فعالیت واحدی‌که سرمایه‌گذاری ‌خارجی‌ در آن صورت گرفته، دیده شده ولی‌ فراموش نشود که معمولا در واحد فعال و موفق، ‌شریک خارجی به خارج ساختن سرمایه اولیه نمی‌اندیشد ولی آیا در تضمین امکان تداوم فعالیت و رقابت سالم نیز قوانین و مقررات موجود حامی‌ جلب سرمایه خارجی ‌هست؟