سه پیام اقتصادی به خارجی‌ها عکس: سعید عامری، دنیای اقتصاد
گروه بازرگانی-بمانجان ندیمی: نخستین سال بدون تحریم آغاز شده و نگاه فعالان اقتصادی ایران به تغییراتی است که در فضای کسب‌وکار ایجاد خواهد شد. گمانه‌زنی‌ها حکایت از رشد اقتصادی بین 5تا 6 درصد در سال 95 دارد. این در حالی است که برخی از کارشناسان رشدی کمتر را برای سال جاری متصور هستند. در این میان رئیس پارلمان بخش خصوصی کشور آینده‌ای روشن را پیش روی اقتصاد ایران ترسیم می‌کند و اعتقاد دارد با یک شیب ملایم، روند صعودی در اقتصاد طی خواهد شد؛ ولی نباید در مورد رشد اقتصادی برای مردم توهم ایجاد کرد. از سویی وی معتقد است سال 95، سالی دشوار برای بنگاه‌ها خواهد بود؛ چراکه اصلاحات زیربنایی در اقتصاد، هزینه‌هایی را به آنها تحمیل می‌کند و تاثیر مثبت آن به تدریج مشخص خواهد شد؛ بنابراین بنگاه‌ها باید صبور باشند. محسن جلال‌پور در بخشی دیگر از اظهارات خود به توضیح درخصوص شرکای آینده ایران می‌پردازد. همچنین با اشاره به روند آمد و رفت هیات‌های تجاری، درخصوص جزئیات بسته‌های اقتصادی ارائه شده به برخی از کشورها توضیحاتی را ارائه می‌کند. جلال‌پور سخت‌ترین دوران اتاق بازرگانی را دوره هشتم می‌داند؛ چراکه اقتصاد ایران در این دوره در حال حرکت به سوی شفافیت است. در ادامه مشروح گفت‌وگوی «محسن جلال‌پور»، رئیس اتاق بازرگانی ایران را با «دنیای اقتصاد» می‌خوانید.

آقای جلال‌پور با توجه به حساسیت سال 95، به نظر می‌رسد توقع مردم از اقتصاد سال جاری بالا است. شما به‌عنوان رئیس پارلمان بخش خصوصی آینده اقتصاد ایران را در سال 95 چگونه ارزیابی می‌کنید؟ این طرز فکر که امسال سال رشد اقتصادی و رونق خواهد بود، به چه میزان می‌تواند واقعی باشد؟

من برای امسال و سال‌های آینده یک شیب ملایم صعودی و روبه جلو می‌بینم. در کل به نظر من رشد اقتصادی امسال مثبت خواهد بود. اما نه رشد اقتصادی ۸ درصدی را متصور هستم و نه آن جهش آرمانی را؛ بلکه تصور من این است که ما اگر بخواهیم عاقلانه عمل کنیم، باید تحمل و صبر داشته باشیم و باید با کارهای زیربنایی و عمقی پیش برویم تا دوباره به عقب بازنگردیم. ما باید مسیرمان را به درستی اصلاح کنیم. برای این اصلاح به‌طور حتم در اوایل آن صدماتی خواهیم دید. من بارها این مطلب را به همه دوستان هم گفته‌ام که هر تصمیم اشتباهی که بگیریم، برای اصلاح آن باید قسمتی از مسیری را که رفته‌ایم، بازگردیم. این بازگشت سخت‌ترین دوره است و اصلاح امور در اولین مرحله باعث بیرون زدن تمام مشکلات و کاستی‌ها خواهد شد. شما نمی‌توانید در کشور یک کار زیربنایی انجام دهید و همزمان مساله اشتغال را هم حل کنید. تا امروز عمده اشتغال ما مربوط به سازمان‌های دولتی بوده است و ما می‌خواهیم اشتغال را به سمت تولید ببریم. برای این کار ابتدا باید زیر بنای آن را فراهم کنیم و برای این زیربنا باید دولت را کوچک کنیم. دولت بزرگ نمی‌تواند در کشور فضای تولیدی ایجاد کند. اگر شما دولت را کوچک کنید، در ابتدای کار نه تنها اشتغالی ایجاد نمی‌شود، بلکه ممکن است بر ضد ایجاد اشتغال هم حرکت کنید و مجبور به تعدیل نیرو شوید. ازسویی بزرگی دولت، پیچیدگی و بوروکراسی را به دنبال خواهد داشت. باید بوروکراسی را به نحوی برطرف کنیم که امور را در کوتاه‌ترین زمان انجام دهیم. بنابراین به‌طور حتم در اصلاحات، فرودهای جدی خواهیم داشت و امکان دارد در ابتدا مشکلات بیشتری را متحمل بشویم ولی اگر این برهه را بگذرانیم، حتما در مسیر درستی قرار می‌گیریم و این مسیر جدید طی دهه آینده حتما جواب خواهد داد. من اعتقاد دارم که نباید خوش‌بین باشیم که سال ۹۵ همه مسائل ما حل شود. بلکه باید آماده باشیم که در سال ۹۵ سختی‌هایی هم در بخش‌های مختلف متحمل شویم. آثار مثبت حرکت در این مسیر در اواخر سال ۹۵ و سال ۹۶ خود را نشان می‌دهد؛ بنابراین من در مجموع، سال ۹۵ را سال رشد اقتصادی می‌دانم. اگر رشد ما در سال ۹۵ به ۵ درصد برسد، رشد قابل قبولی است و نباید توهم بیشتری برای مردم ایجاد کنیم. در سال ۹۵ مشکلات و مسائلی خواهیم داشت؛ ولی در برخی موارد نیز مشکلات ما کمتر می‌شود. برای مثال در مبادلات بانکی و تعامل با دنیا و آمد و رفت‌ها و قراردادها مشکلات ما کمتر می‌شود. اما در بحث اشتغال به دلیل تغییر ریل اقتصاد برای دستیابی به توسعه پایدار، مشکلاتی خواهیم داشت. ما باید همه این موارد را در کنار هم ببینیم.


شما در صحبت‌های خود مکررا به سرمایه‌گذاری‌های خارجی اشاره می‌کنید. احتمالا بخشی از رشد اقتصادی نیز به میزان جذب سرمایه‌گذار خارجی بر می‌گردد. سال گذشته نیز خیلی از هیات‌ها به ایران آمد و رفت داشتند. اول اینکه براساس برنامه‌ها قرار بود به هر هیاتی که به ایران می‌آید یک پکیج ارائه کنید که مطابق با ظرفیت‌های آن کشور باشد که عملا شاهد اجرایی شدن آن نبودیم یا اگر هم عملیاتی شده آن را رسانه‌ای نکرده‌اید. در واقع تنها یکسری حرف‌های کلی و تکراری مطرح شد. نکته جالب دیگر برخورد شما با هیات‌های مختلف بود. رویکرد شما درباره همکاری با کشورهای مختلف قابل پیش‌بینی نیست. برای مثال کشور بزرگی مانند انگلیس به ایران می‌آید و شما به راحتی می‌گویید که بخش خصوصی ما آمادگی لازم برای همکاری با شما را ندارد و در مقابل کشوری مانند الجزایر به شدت مورد استقبال قرار می‌گیرد یا هیات ترکیه‌ای با اینکه مبادلات تجاری وسیعی با ما دارد، با طعنه و کنایه شما روبه‌رو می‌شود. پشت این برخورد چه طرز فکری وجود دارد؟

پشت این طرز فکر منافع ملی وجود دارد. خوشحالم که این کار را به شکلی انجام داده‌ام که شما به‌عنوان خبرنگار متوجه این تفاوت نگاه شده‌اید. منافع ملی چیزی نیست که بر سر آن معامله کنیم. ما با سه دسته کشور درخصوص سرمایه‌گذاری مذاکراتی داشتیم. یک دسته از کشورها نه تنها در طول 30 سال گذشته، بلکه در طول یک قرن گذشته هیچگاه برای ما قابل اعتماد نبوده‌اند و به نظر همه ایرانیان حق دارند که به این کشور‌ها اعتماد نکنند. کشور‌های آنگلوساکسون‌ از این گروه هستند و باید با اینها برخورد خاص خودشان را داشته باشیم. در همه زمینه‌ها و در همه زمان‌ها این کشور‌ها به بدترین نحو ممکن در ایران ورود پیدا کردند و هرجا که خلأ مشاهده کردند به این کشور ضربه زده‌اند و انگلیس هم جزو این کشورها است. گروه دیگری از کشورها هستند که در قرن‌های گذشته ارتباطات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنها با ایران بی‌طرفانه و غیرمغرضانه بوده است و این کشورها چه در موضع ضعف باشند و چه قدرت، در طول قرن‌ها با ایران ارتباطات محترمانه و بی‌طرفانه داشته‌اند. یکسری از کشورها نیز در طول سال‌های مختلف بنا بر رژیم‌های متفاوت حاکم بر این کشورها، سیاست‌شان با ایران تغییر کرده است. پس وقتی من می‌خواهم با هیاتی مذاکره کنم، قبل از آن خیلی از مسائل را بررسی می‌کنم. من مشاور دارم و این جریانات را به کمک آنها بررسی می‌کنم. دوستان من در امور بین‌الملل نیز مشاوره می‌دهند و ریشه و بنیان مطلب را بیان می‌کنند و من براساس آن تصمیم می‌گیرم که با آنها به چه شکل برخورد کنم. خیلی از برخوردهایی که من با این هیات‌ها دارم، دولت ایران و حاکمیت ایران نمی‌تواند داشته باشد چراکه آنها روابط دیپلماتیک با هم دارند و این روابط بین دولتی به حساب می‌آید.


این موضوع خیلی جالب است که ما در سیستم دولتی خودمان یک نوع برخورد شاهد هستیم و در بدنه بخش خصوصی برخورد دیگری را می‌بینیم.

من برخورد واقعی با این کشور‌ها دارم اما دولتی‌ها نمی‌توانند چنین برخوردی داشته باشند. به‌طور مثال وزارت امور خارجه ما امروز بر اتفاقات منطقه واقف است و می‌داند که پشت پرده مسائل عربستان چه می‌گذرد و همچنین مسائل ترکیه، سوریه، عراق و اوکراین و باقی نقاط جهان را رصد می‌کند. اما آیا می‌توانند این مسائل را ابراز کنند؟ آیا می‌توانند این موارد را در رفتارشان نشان دهند؟ ما باید روابط‌مان با کشورها براساس رابطه دیپلماتیک باشد. ممکن است آنها در دلشان چیز دیگری بگذرد ولی سیاست‌های بین‌المللی‌شان اقتضا می‌کند که به شکل دیگری برخورد کنند اما من این محدودیت را در اتاق بازرگانی ندارم. من خودم را صدای بخش خصوصی ایران و صدای فعالان اقتصادی و تجار ایران می‌دانم. وقتی به ترکیه می‌گویم که شما عرصه زندگی را بر ما تنگ کرده‌اید، مطمئنا نخست‌وزیر ترکیه ناراحت می‌شود چون عملا موضوعی را مطرح می‌کنم که مسوولان وزارت خارجه و دولت ما نمی‌توانند بگویند ولی واقعیت همین است. بالاخره ما باید حافظ منافع ملی و تمدن و ثروت کشورمان باشیم. در پاسخ به موضوع اول که مطرح کردید هم باید بگویم یکسری از اطلاعات از ایران همیشه مشخص است. ما این مطلب را به همه جهان می‌گوییم. پیامی که واقعا خستگی من را رفع کرد، پیامی بود که آقای مارتین شولتز رئیس پارلمان اروپا بیان کرد. روزی که آقای شولتز به ایران آمد مستقیما به اتاق ایران آمد. برای من جالب بود که قبل از آنکه من با مترجم صحبت کنم گفتند که اجازه دهید اول من صحبت کنم. ایشان گفتند که من حامل پیامی برای شما و مردم ایران هستم. من آمده‌ام که بگویم تمام هیات‌هایی که از ایران برگشته‌اند سه پیام را از ایران گرفته‌اند و به من به‌عنوان رئیس پارلمان اروپا منتقل کرده‌اند. قبل از آنکه من بیایم با تمام هیات‌ها که نزدیک به هشتاد هیات اروپایی بودند صحبت کرده‌ام. پیام اول اینکه ایران یک کشور مصرف‌کننده نیست. ایران مستعد جذب سرمایه و تکنولوژی است. پیام دوم اینکه ایران تنها به خودش فکر نمی‌کند و منطقه را می‌بیند و می‌خواهد که یک هاب برای منطقه باشد. پیام سوم هم این بود که قراردادها و توافقات قبلی بین ایران و اروپا دیگر قابل تداوم نیست و باید تعریف جدیدی براساس این روال جدید با ایران داشته باشیم. می‌خواهم بگویم این پیامی که برای خبرنگاران داخلی و مردم تکراری شده، برای خارجی‌ها نهادینه شده است. من سعی کردم که این موضوع را در تمام جلسات عنوان کنم اما این مطلب را برای کشور‌های مختلف به طرقی بیان کرده‌ام که امکانات آنها اجازه می‌دهد. برای مثال من به الجزایر این پیشنهاد را دادم که سه کمیسیون مشترک ایجاد کنند چراکه الجزایر در انرژی و در ساخت و ساز و خدمات فنی مهندسان توانایی دارد. به همین دلیل گفتم که بیایید این موضوعات را با هم مدیریت کنیم. اما این پیشنهاد را مثلا به کشور لهستان ندادم یا با کشور کره‌جنوبی در بخش‌های دیگر مذاکره داشتیم. مطلبی که من در همه جلسات مطرح کردم و همه مسوولان بر آن تاکید دارند، این است که فضای اقتصادی ایران بر مبنای کار مشارکتی و سرمایه‌گذاری و تکنولوژی و با یک نگاه منطقه‌ای است و برای همین ما باید برای روابطمان تعاریف جدیدی داشته باشیم. ما نمی‌توانیم به شکل قبل و به‌صورت نمایندگی، با کشورهای دیگر وارد همکاری شویم. برای این حرفم نیز سه استدلال داشتم؛ یکی اینکه ایران در تحریم‌ها درسی را آموخت که شرایط مصرف‌کنندگی یک شرایط مستحکم و پایدار نیست و دوم اینکه قیمت نفت باعث شده است که ما دیگر مانند سابق مصرف‌کننده نباشیم و سوم اینکه راهبرد نظام ایران که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده و در اقتصاد مقاومتی به ما دستور داده شده است، این تغییر مسیر را از ما می‌خواهد، بنابراین این موضوع را بارها به هیات‌ها گفته‌ام.


پس شما این بسته را برای هیات‌های مختلف دارید ولی آن را رسانه‌ای نمی‌کنید؟

بله کاملا درست است. چند مطلب برای تمام کشورها تکرار شده است. یکی مسائل زیست‌محیطی است که برای کشورهایی مطرح شده که توان اجرای آن را دارند. برای مثال برای کشور الجزایر این مطلب عنوان نمی‌شود. یکی هم بحث دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن که برای مثال کشور سنگاپور برای ما جذابیت داشت. این موضوعات محدودیت‌های اصلی آینده ماست. در جلسه‌ای که با خانم ابتکار داشتم گفتم که فکر نکنید تنها مساله عرق ملی مطرح است. البته این به‌جای خود که من منافع ملی برایم بسیار اهمیت دارد اما اگر ما فضای مناسبی نداشته باشیم، کسب‌وکار معنایی نخواهد داشت. برای مثال ما سرمایه‌گذار را به کشور دعوت کنیم و یک روز هم نتواند به خاطر ریزگردها و آلودگی‌های محیطی در ایران بماند، مشخص است که سرمایه اش را به ایران نمی‌آورد. سرمایه‌گذار به همه این مسائل توجه می‌کند. هوای پاک، خدمات شهری و تفریحی را نیز نگاه می‌کند. پس اگر هوای کشورمان آلوده باشد، بحران آب داشته باشیم و بیمارستان‌های ما پر از بیماران بدون خدمات باشد، انتظار جذب سرمایه‌گذار بیهوده است، بنابراین یکی از عوامل اصلی فضای کسب‌وکار محیط زندگی است. به‌طور مثال، من در این جلسات مساله انتقال آب را که مساله اصلی آینده ما خواهد بود مطرح می‌کنم و در کنار آن به شرکت‌های کره‌ای پیشنهاد می‌دهم که شرکت‌های مشترک برای این پروژه‌ها ایجاد کنیم. به سنگاپوری‌ها می‌گویم که در منطقه ما از تولیدات شما استقبال می‌کنند و برای شما هم حتما این منطقه جذاب خواهد بود. راه ورود به این منطقه این است که پایگاه خود را در ایران را تاسیس کنید چراکه ما حوزه نفوذ فراوانی در منطقه داریم و کالایی که به‌صورت مشترک به اسم ایرانی- سنگاپوری تولید شود بازار مناسبی خواهد داشت.


آیا صنایع مشترک در منطقه موفق می‌شود؟

آیا شما فکر می‌کنید که کره‌ای‌ها به راحتی می‌توانند بازار عراق را بگیرند؟ قطعا جواب منفی است. ولی ما این امکان را داریم. برای مثال در حال حاضر که روسیه با تحریم روبه‌رو شده است، اگر یک کار مشترک با روسیه صورت داده بودیم، قاعدتا حرف اول را در روسیه ما می‌زدیم. بالاخره ایران نفوذ خوبی در منطقه دارد و یک کشور آرمانی به حساب می‌آید. خیلی از کشورهای منطقه نمی‌توانند با کشورهای خارجی همکاری داشته باشند. بنابراین این کشورها به‌عنوان بازار ایران محسوب می‌شوند. چرا که ما در کشوری مثل عراق هزینه‌های زیادی پرداخته‌ایم یا در کشوری مانند افغانستان هزینه زیادی متحمل شده ایم. همچنین در کشور‌هایی مانند سوریه و لبنان نیز شرایط همین شکل است. بنابراین کشور‌هایی که با ایران همکاری کنند می‌توانند به شکلی این بازارها را برای آینده خودشان متصور شوند.


در سال گذشته به جز ورود هیات‌های خارجی، شاهد اعزام تجار ایرانی به کشورهای مختلف بودیم. در این زمینه انتقادات نیز برای انتخاب تجار ایرانی برای حضور در این هیات‌ها وجود داشت. انتخاب افرادی که با شما در سفرهای خارجی همراه هستند به چه شیوه‌ای انجام می‌شود؟

در این مورد باید بگویم که انتخاب افراد پس از اعزام هیات اول از طریق ثبت‌نام اینترنتی در سایت اتاق ایران انجام شد. ما برای هر کشور تعداد خاصی از تجار را می‌توانیم با خود همراه کنیم. اگر تعداد ثبت‌نام‌کنندگان به اندازه ظرفیت ما باشد، همه را به همراه خواهیم برد. اما چنانچه تجار بیشتری خواهان حضور در آن هیات باشند، ما از آنها مستندات می‌خواهیم و کسانی که واقعا برای فعالیت تجاری اقدام کرده‌اند، با استفاده از این مستندات انتخاب می‌شوند.


در حال حاضر به نظر می‌رسد سیاست‌های خارجی کشور با رویکرد اقتصادی پیش می‌رود. نظر شما در این زمینه چیست؟

به نظر من در شرایط جدید باید از این فرصت استفاده کنیم تا تحول اقتصادی را رقم بزنیم. ما امروز اقتدار را در عرصه امنیت و بین‌الملل و نظامی در دنیا داریم و کشور ما یکی از مقتدرترین کشورهای منطقه است. این موضوع را باید به اقتدار اقتصادی تبدیل کنیم که پایدار باشد. امروز پادگان‌ها برای کشورها اقتدار به‌وجود نمی‌آورند؛ این بنگاه‌ها هستند که برای کشورها اقتدار به همراه می‌آورند. امروز دیگر جنگ‌ها در مرزها و پادگان‌ها اتفاق نمی‌افتد. امروز جنگ‌ها در عرصه‌های اقتصادی و بنگاه‌ها اتفاق می‌افتد. بنابراین امروز که ما یک اقتدار خوب و محکم با همت کسانی که در این کشور جان و خون خود را داده‌اند به‌وجود آورده‌ایم، باید این اقتدار را به اقتدار اقتصادی تبدیل کنیم و بدانیم که آینده این کشور در جنگ بین بنگاه‌ها و بازارها و داشته‌های اقتصادی خواهد بود و جنگ آینده دنیا یک جنگ نظامی نیست. این موضوع را وزارت امور خارجه ما باید به‌عنوان علمدار و پرچمدار جمهوری اسلامی در دیگر کشور‌ها مد نظر قرار دهد.

در حال حاضر آقای ظریف نیز اعلام کرده‌اند که سیاست و ساختار وزارت امور خارجه تا به امروز اقتصادی نبوده است و ما این کار را بلد نیستیم. از بخش اقتصادی و به‌خصوص بخش خصوصی خواسته‌اند تا به آنها کمک کنند تا ساختار وزارت امور خارجه به سمت اقتصادی شدن حرکت کند. در یکی از سفرهایمان که تمام سفرا حضور داشتند، آقای ظریف گفتند که یکی از اصلی‌ترین پایه‌های امتیاز‌دهی به سفارتخانه‌های ما عملکرد اقتصادی سفارتخانه‌ها خواهد بود. بنابراین به نظر من درک این موضوع خیلی خوب اتفاق افتاده است؛ اما انجام آن زمان‌بر خواهد بود. آقای ظریف در جایی گفته‌اند که اگر برجام از صد نمره پنج نمره گرفته باشد یا نود و پنج نمره گرفته باشد، مهم این است که ما از این پنج نمره یا نود و پنج نمره در فضای اقتصادی کشور چگونه بهره‌برداری کنیم. مهم تبدیل این موفقیت به یک اقتصاد موفق است. وصل کردن اقتصادمان به اقتصاد جهانی و پویا کردن و مستحکم کردن و پایداری رشد اقتصادی از دیگر اهداف این مسیر خواهد بود.


به نظر شما شریک آینده ایران از میان کشور‌های مختلفی که به ایران آمده‌اند کدام کشور‌ها خواهند بود؟

به نظر من هنوز زود است که در این باره تصمیم‌گیری شود. آنچه مهم است رویکرد خوب دیگر کشور‌ها به سمت ایران است. ما یکسری زیر بنا داریم که در دهه‌های اخیر بیشتر با کشورهای شرقی همراستا شده است. قبل از انقلاب نیز بیشتر با کشورهای اروپایی مشارکت داشتیم. اگر بخواهیم با هوشیاری تصمیم بگیریم، نباید خودمان را به یک قسمت از دنیا وابسته کنیم. باید کشور را در جایگاهی قرار دهیم که هر کشوری خواست ما را تحریم کند، هم خودش متضرر شود و هم ما کمترین تاثیر را بپذیریم. ظرفیت‌های اقتصادی ایران بیشتر با کشورهای اروپایی همخوانی دارد. بنابراین بهتر است اقتصادمان را به این کشورها متصل کنیم.


تاکنون کشوری بوده که با رویکرد جدید ایران مبنی بر سرمایه‌گذاری مشترک روبه‌رو شود و تعجب کند؟

بله. در بازخوردهایی که از حضور کشورها در ایران گرفتیم، برخی از هیات‌های خارجی می‌گفتند آنچه ما از ایران شنیده بودیم با آنچه واقعا در ایران وجود داشت، کاملا متفاوت است. ما فکر می‌کردیم ایران جایی است که از دانش و وضعیت موجود جهان اطلاعات ندارد. اما وقتی به ایران سفر کردیم دیدیم که امکانات و اطلاعات و ظرفیت آنها به شکلی بود که درخواست‌ها و مطالبات آنها بیش از حد تصورمان بود. من فکر می‌کنم که دنیا در همین چند ماه بعد از تحریم به یک تصویر جدید از ایران رسید. پروژه ایران‌هراسی که رئیس‌جمهوری نیز گفتند، واقعا در سطح جهان وجود داشت؛ الان این موضوع به یک دید جدید تبدیل شده است. فکر می‌کنم آخرین بار در برخورد با وزیر تجارت کره‌جنوبی بود که گفتند «بعد از چهار سال به ایران آمده‌ام و با یک فضای جدید روبه‌رو شده‌ام که برای من قابل تصور نبوده است؛ هم برخوردها تغییر کرده و هم ظرفیت‌ها و امکانات کشور ایران بیشتر شده است.» اما یکی از دغدغه‌های اصلی من در حال حاضر این است که این فضایی که ما در مقابل این کشورها برای ایران ترسیم کرده‌ایم، توسط بخش خصوصی جدی گرفته نشود. این فضا نیاز به کار توسط بخش خصوصی کشور دارد و بخش خصوصی باید خودش را برای رویکرد جدید آماده کند. اگر این کشورها به ایران بیایند و ببینند که ما ظرفیت‌های لازم و امکانات نداریم، نتایج مناسبی نخواهیم گرفت.


آمادگی بخش خصوصی در این دوره بسیار حائز اهمیت است. در این خصوص چه اقداماتی انجام داده‌اید؟

من همیشه تذکر می‌دهم و بارها تاکید کرده‌ام که ایران فردا و منطقه فردا متفاوت از امروز خواهد بود. تاکید من این است که بنگاه‌های خود را شفاف کنید و حسابرسی‌های به‌روز داشته باشید و همچنین ارتباطات بین‌المللی را تقویت کنید تا بنگاه‌هایی در سطح بین‌المللی داشته باشیم. این کارها تا حدودی انجام شده است؛ اما هنوز جدیت کافی برای این کار وجود ندارد. طرف‌های مقابل در حال آماده‌سازی هستند. نگرانی من این است که در این شرایط که کشورهای اروپایی متوجه پیام ما شده‌اند، در داخل کشور بنگاه‌های اقتصادی ما خودشان را آماده نکرده باشند. به هر حال اگر این زمینه‌ها فراهم نشود سرمایه‌گذار وارد کشور نمی‌شود و تمام صحبت‌های ما در مواجهه به طرف خارجی، بی نتیجه خواهد ماند.


در گفت‌وگوهایی که با فعالان اقتصادی خارجی داشتیم، آنها مطرح کردند که دغدغه بزرگ آنها برای شناخت شرکت‌های ایرانی و ورود به ایران این است که هیچ اطلاعاتی در سایت‌ها و فضا‌های مجازی از این شرکت‌ها وجود ندارد و نهایتا در سایت آنها یک تلفن و یک آدرس موجود است. این شرکت‌ها شرکت‌های شفافی نیستند و ما نمی‌دانیم که با این شرکت‌ها باید چگونه رفتار کنیم. نظرتان در این خصوص چیست؟

شرکت‌های ما در ۱۰ سال گذشته اصلا نمی‌توانستند شفاف باشند. وقتی اصلی‌ترین کار ما برداشته شدن تحریم‌ها بوده یا کار اصلی ما رد گم کردن بوده است خود به خود به سمت عدم شفافیت قدم گذاشته‌ایم. ایجاد یک فرهنگ شفاف و سالم کار بسیار سختی خواهد بود. در ۱۰ سال گذشته ما به بنگاه‌های خود گفتیم که باید تحریم‌ها را دور بزنند و برای این کار باید با مخفی کاری در دیگر کشور‌ها فعالیت داشته باشند و امروز به آنها می‌گوییم که باید فعالیتی شفاف داشته باشند و با دنیا به‌صورت کاملا شفاف در تعامل باشند. خوب مشخص است که چنین تغییری بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین سخت‌ترین دوران اتاق ایران همین دوره است. در دوره‌ای فعالیت می‌کنیم که می‌خواهیم از یک اقتصاد رانتی به یک اقتصاد شفاف و سالم تغییر مسیر دهیم. ما در حال حرکت از یک فضای گلخانه‌ای به یک فضای باز هستیم. از یک اقتصاد مبتنی بر بودجه‌بندی شرکت‌های دولتی در حال تغییر به سمت فعالیت شرکت‌های خصوصی هستیم و این موضوعات باعث می‌شود که من بگویم در سخت‌ترین شرایط اتاق بازرگانی در حال فعالیت هستیم.


مساله دیگر این است که ما می‌گوییم سرمایه‌گذاران را باید جذب کنیم؛ ولی آیا تولید به همین سادگی رونق خواهد گرفت؟ گفته می‌شود که این روال عادی است که کشور‌ها باید ابتدا در ایران فروش محصول داشته باشند و بعد این موضوع به مونتاژ برسد و در نهایت به تولید منتهی شود. نظر شما در این خصوص چیست؟

من به‌عنوان فعال بخش خصوصی اطلاع دارم که ما زمینه‌های اولیه را گذرانده‌ایم. ما نزدیک به ۸۸ هزار بنگاه در کشور داریم و اینها با وجود کمبودها، پایه و زمینه مشارکت را دارند و نیازی نیست که ما از صفر شروع کنیم. میزان زیر بنای واحد‌های صنعتی ایران امروز از آلمان بیشتر است. پس این ظرفیت وجود دارد. کارگاه‌ها و ساختمان‌ها و سوله‌هایی وجود دارد که در حال حاضر استفاده نمی‌شود. بنابراین ما یک پله جلوتر هستیم. به نظر من نیازی نیست کارمان را از صفر شروع کنیم.

ادامه خبر...