مترجم: سید حسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com

روسکو رئیس بخش مهندسی در یک شرکت مهندسی سیستم‌ها است که اخیرا قرارداد بزرگی را با شرکت یوساب منعقد کرده است. بر اساس این قرارداد، مسوولیت ساخت سیستم‌های آتش نشانی و اطفای حریق شرکت یوساب به شرکت متبوع روسکو واگذار شده است. در متن قرارداد منعقد شده بین دو شرکت، یک بند گنجانده شده بود که بر اساس آن شرکت فروشنده سیستم آتش نشانی باید آزمایش‌های اضافی مربوط به ایمنی سیستم را پیش از فروش آن به شرکت خریدار انجام دهد تا سیستم به‌طور کامل و درست کار کند.

براساس متن قرارداد، شرکت فروشنده موظف به پرداخت کلیه هزینه‌های مربوط به انجام این تست‌ها بود که باید در آزمایشگاه شرکت انجام می‌شد. با این همه، در یکی از روزهای قبل از تحویل سیستم مذکور به مشتری، مدیرعامل آن شرکت، روسکو را احضار کرد و به او گفت که به علت وجود مشکلات عدیده مالی بهتر است از انجام دادن تست‌های پرهزینه مربوط به ایمنی سیستم اطفای حریق خودداری کند و سفارش شرکت یوساب را بدون انجام آنها تحویل دهد. بر این اساس، روسکو موظف می‌شد بدون انجام این تست‌ها اوراق مربوط به انجام آنها را تایید و رسما اعلام کند که سیستم به فروش رسیده تمام تست‌های ایمنی را با موفقیت پشت سر گذاشته است. در پایان این گفت‌وگو، مدیرعامل با لحنی هشداردهنده و قاطعانه به روسکو اعلام کرد که در صورت امضا نکردن تاییدیه‌های تست ایمنی او را اخراج خواهد کرد.

اکنون روسکو در شرایط بسیار سخت و پیچیده‌ای قرار دارد، چرا که از یک‌سو نمی‌تواند خواسته مدیرعامل را برآورده سازد و حیثیت حرفه‌ای و شغلی خود را زیر سوال ببرد و از سوی دیگر، نمی‌خواهد شغل خوبی که در شرکت دارد را از دست بدهد. به عبارت بهتر او باید بین منافع و آینده کاری خود از یک‌سو و عمل به وظایف کاری و اخلاقی یکی را برگزیند. در ساعات اولیه پس از شنیدن این جملات از مدیرعامل، روسکو تصمیم گرفت به اصول اخلاقی و حرفه‌ای‌اش پایبند بماند و به خواسته غیراخلاقی مدیرعامل عمل نکند، حتی اگر از شرکت اخراج شود. اما به این فکر کرد که حتی پس از انجام این کار شجاعانه، فردی که جایگزین او در شرکت خواهد شد به راحتی فرم‌های تاییدیه را امضا خواهد کرد و آب هم از آب تکان نخواهد خورد و سیستم اطفای حریق بدون انجام تست‌های تکمیلی به خریدار تحویل خواهد شد. پس چرا باید دست به کاری بیهوده می‌زد که تنها نتیجه‌اش بیکار شدن او خواهد بود؟

راستی اگر شما به جای روسکو بودید، چه می‌کردید؟ آیا به خواسته مافوق‌تان گردن می‌نهادید و اخلاقیات را فراموش می‌کردید یا اینکه از خیر کار کردن در شرکت تان می‌گذشتید؟ چالش دیگری که ذهن روسکو را آزار می‌دهد این است که آیا او باید در صورت اخراج شدن از شرکت سکوت اختیار کند و این پیشنهاد شرم آور مدیرعامل را مسکوت بگذارد یا اینکه آن را علنی کرده و علیه مدیرعامل و هیات‌مدیره‌ای که باعث بیکار شدن او شده‌اند، شکایت کند؟

پیشنهاد مدیران اخلاق‌گرا

اصول اخلاقی و حرفه‌ای در کار به ما حکم می‌کند که در برابر هر خواسته غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای که بر ما تحمیل می‌شود بایستیم و به هیچ عنوان از آنها تبعیت نکنیم، حتی اگر به قیمت از دست دادن شغلمان تمام شود. گردن نهادن به خواسته‌های غیراخلاقی مافوق شاید در کوتاه‌مدت باعث حفظ شغل یا مزایای دیگری برای ما شود، اما در بلندمدت موجب خدشه دار شدن شخصیت و انسانیت ما شده و همچنین ما را تحت پیگرد قانونی قرار خواهد داد. در مورد روسکو بهترین واکنش در برابر پیشنهاد شرم‌آور مدیرعامل عبارت خواهد بود از ایستادگی در برابر آن و امضا نکردن تاییدیه‌ها و در صورت اخراج شدن از شرکت هم باید مراتب را از طریق مراجع قضایی پیگیری کند.

منبع: مجله Ethical Management