قربانیان ایرانی ممنوعیت ورود

سی ان بی‌سی

حالا دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا شده و تنها چند روز پس از روی کارآمدن وحشت مخالفان را به واقعیت بدل کرده است اما شاید برای مردمی که به او رای داده‌اند، ترامپ همان رئیس‌جمهوری است که دقیقا در حال عملی کردن کارهایی است که در کمپین‌های انتخاباتی خود وعده آنها را داده بود. این ممکن است برای مردمی که عادت کرده‌اند نامزدهای سیاسی به حرف‌های خود پایبند نباشند، امتیازی بسیار بزرگ به حساب بیاید. با وجود اینکه شواهد نشان می‌دهد ترامپ راستگوترین مرد عالم نیست، طرفداران او که از عکس ها، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های ترامپ هیجان زده شده‌اند، بدون شک به قول‌های او اعتقاد پیدا کرده‌اند و احتمال تحقق وعده‌های او را بسیار جدی می‌دانند. یکی از این وعده‌ها تعلیق مهاجران و غیرمهاجرانی است که از کشورهای اسلامی خاص وارد آمریکا می‌شوند. این کشورها شامل عراق، به دلیل تهدید حضور گسترده داعش و عناصر آن؛ سوریه که به محل اختفای داعشی‌ها و گروه‌های تروریستی تبدیل شده؛‌ سومالی که محل اجتماع گروه‌های تروریستی است؛ یمن که می‌شنویم القاعد در آن حضور فعالی دارد؛ لیبی، یک کشور شکست خورده که در آن سفیر آمریکا کشته شد؛ سودان که در آن مسیحیان بیرون رانده شدند و کشور مستقل خود را تشکیل داده‌اند و در نهایت ایران است.

جدای از ظلم و بی‌رحمی که تصمیم ممنوعیت ورود به آمریکا برای مهاجران و پناهندگان از مناطق جنگ زده- به خصوص خانواده‌هایی که از هم جدا شده‌اند و امیدوار بودند در آمریکا به هم ملحق شوند- به همراه دارد، به دلایل زیادی کشوری که بیشترین آسیب را از این محدودیت می‌بیند و در عین حال بر خود آمریکا نیز تاثیر منفی می‌گذارد، ایران است. اول، در حال حاضر بیش از یک میلیون ایرانی آمریکایی وجود دارد و احتمالا حدود یک میلیون نفر هم در آمریکا اقامت دائم (گرین کارت) دارند که اولین موج آنها مهاجرانی بودند که پس از انقلاب ایران، در سال ۱۹۷۹ وارد آمریکا شدند. اکثر -اگر همه آنها این گونه نباشند- نسل اول و دوم مهاجران ایرانی به آمریکا، در ایران خانواده‌هایی دارند که معمولا در فرصت‌های مختلف به آنها سر می‌زنند یا بالعکس آنها به آمریکا می‌آیند. اجرای این قانون به معنی آن است که آنها نمی‌توانند دختران و پسران خود را ببینند یا دختران و پسران کوچک قادر به دیدن پدربزرگ و مادر بزرگ خود نیستند.

دوم، ایرانیانی که به سواحل ما می‌آیند، چه از طریق یک فرآیند صحیح مهاجرت آمده باشند و چه به‌صورت گردشگر یا با ویزای دانشجویی و با هدف تحصیل، عموما از موفق ترین و کارآمدترین مهاجران به کشور هستند. (این به معنای تعریف بی‌جهت نیست؛ مهاجران ایرانی به‌طور سنتی و در اغلب موارد از رفاه زیادی برخوردار نبوده و رانت یا کمک خاصی هم دریافت نمی‌کنند و درآمد بالاتر از متوسط آنها به دلیل عملکرد مثبت آنها بوده و به معنای کمک بیشتر مالیاتی آنها به خزانه دولت است.)

دانشگاه‌های ایران در علوم و حوزه‌های مختلف در کلاس جهانی هستند و ایرانیانی که مقاطع تحصیلات تکمیلی را در دانشگاه‌های ما می‌گذرانند، در بسیاری از موارد می‌توانند در بازار کار، در بخش مهندسی و سایر علوم به کار مشغول شوند. حرفه‌هایی که توسعه آنها در سال‌های اخیر بر دوش مهاجران بوده و آمریکا را تبدیل به رهبر نوآوری‌های فنی کرده بود. اینکه «آمریکای بزرگ را دوباره احیا کنیم» به معنی آن است که شما باید امکان مهاجرت داشته باشید. وقتی می‌گویید «دوباره»، یعنی قبلا در دوره‌ای شما بزرگ بوده‌اید و آمریکا قبلا و در حال حاضر نیز ملتی است که از مهاجران ساخته شده است. البته ایرانی‌ها تنها مهاجرانی نیستند که به آمریکا کمک کرده‌اند- بسیاری دیگر در این امر نقش داشته‌اند- اما ایرانی‌ها در میان هفت کشور تحریم شده در طرح ترامپ، بزرگ‌ترین اقلیت آمریکا هستند.

نظم جدید فراتر هم می‌رود، با ممنوعیت آشکاری که بر ایرانی‌ها وضع شده، یک تاجر یا صاحب کسب و کار ایرانی که در آمریکا فعالیت می‌کند، نمی‌تواند برای اداره کار خود وارد آمریکا شود. این در شرایطی است که جذابیت‌ها و فرصت‌های کسب و کار قانونی بسیاری بین ایران و آمریکا وجود دارد، از این جمله می‌توان به خاویار، پسته و حتی فرش ایرانی اشاره کرد و تصمیم اخیر اجازه استفاده از این فرصت‌ها را هم محدود می‌کند. از این رو ممکن است ایران دوباره معترض شده و این تصمیم را نقض مستقیم برجام بداند. (در حالی که ایران اخیرا اولین هواپیمای ایرباس را در فرانسه تحویل گرفته، بر اساس این قانون خلبانان ایرانی نمی‌توانند برای تحویل فیزیکی هواپیماهای بوئینگ وارد خاک آمریکا شوند.) اگر سرو صداها و اعتراضات ایرانی‌ها زیاد شود (مانند اتفاقی که در مورد بازیگر زن فیلم نامزد جایزه اسکار ایرانی افتاد و او در واکنش به تصمیم ترامپ، حضور در مراسم را تحریم کرد) و گروه‌های طرفدار حقوق مدنی در آمریکا نیز به این اعتراض بپیوندند، ممکن است با احتمال کمی موقتا این محدودیت برداشته شود، اما به یک شرط: اینکه کشورهای مذکور در این بازه ۹۰ روزه باید «اطلاعات مناسب و کافی» از شهروندانی که قصد سفر به آمریکا را دارند، به وزارت امور خارجه و وزارت امنیت داخلی آمریکا بدهد- به عبارت دیگر این به آن معنا است: «لطفا در مورد شهروندانی که خود شما فکر می‌کنید یک تهدید برای ما (ایالات متحده) است یا ما را دوست ندارند و کسی که ما نباید مجوز حضور در کشورمان را به او بدهیم را مثل موش به ما معرفی کنید».