سرگذشت گندم، از مصر تا آمریکا

سیف‌الله غفاری- یک هفتم اراضی زیر کشت جهان به زراعت گندم اختصاص دارد. گندم بیش از هر محصول‌ دیگری زمین را اشغال می‌کند و سطح کشت این محصول در جهان تقریبا مساوی کشت دو محصول برنج‌ و ذرت است. قریب ۱۰۰۰۰ نوع از این محصول تاکنون شناخته شده و از این انواع مختلف در سردترین‌ و گرم ترین نقاط دنیا با موفقیت کامل بهره‌برداری می‌شود و حتی در خشک‌ترین نقاط جهان گندم را می‌توان کاشت و برداشت کرد.

ما به خوبی آگاهیم که چه نوع گندمی را اولین نانوای تاریخ به صورت آرد درآورد در مومیایی‌های مصر دانه‌های گندم که با انواع موجود آن در جهان فعلی تفاوت فاحشی ندارد یافت شده‌ است و این امر می‌رساند که از ازمنه قدیم گندم به منظور تغذیه بشر به کار می‌رفته است. ابداع و اختراع‌ کشت گندم در ازمنه ماقبل تاریخ یکی از مهم ترین وقایع و پدیده‌های بشریت به شمار می‌رود.

قبل از اینکه این محصول متداول شود تمام کره خاک با همه منابع آن قادر به فراهم نمودن‌ موجبات زندگی و تغذیه جمعیتی به اندازه کشور اسپانیای فعلی نبود در صورتی که تمام مواد خوردنی آن‌ فسادپذیر بوده و قابلیت ذخیره کردن برای سال‌های قحطی را هم نداشت و روی همین اصل کشت‌ گندم باعث ایجاد مزارع و شهرهای متعدد شده است.در تمام نقاط جهان تاریخ کشت گندم‌ مقارن با تاریخ تمدن می‌باشد. دستیابی بشر به اراضی موجب رشد حس مالکیت شد و چون برای کشت‌ گندم فصل و موقع معینی لازم است کم‌کم بشر به ستاره‌شناسی و تقویم‌نویسی وادار و به این ‌ترتیب علم نجوم و ریاضیات پی‌ریزی شد.

اولین دستگاه اداری عظیم نظیر حکومت‌های ملی امروزه برای نظارت در کانال‌های آبیاری‌ و مزارع گندم در کشور مصر که یکی از قدیمی‌ترین تولیدکنندگان گندم است تاسیس شد... و سرانجام در ۱۸۳۱ میلادی یک دهقان ۲۲ ساله ویرجینیایی‌ انقلابی در تولید گندم ایجاد و اولین ماشین درو را به وجود آورد که یک قرن بعد از آن تاریخ ساعات کاری را که برای درو کردن‌ یک جریب لازم بود از ۶۴ ساعت به ۵/۲ ساعت تقلیل داد. در اثر ازدیاد تولید گندم، راه‌آهن برای حمل گندم درست شد.

در ابتدای قرن نوزدهم زمستان‌های سخت و تابستان‌های سوزان و خشکسالی‌های مهیب موجب کاهش تولید گندم در مغرب آمریکا شد در همین موقع که مزارع گندم دچار ویرانی‌ شده بود یکی از متخصصین دانه‌شناسی وزارت کشاورزی آمریکا به نام مارک کارلتون‌ که مرد باهوشی بود متوجه شد که با وجود خشکسالی در یکی از ایالات روسیه کشاورزان محصول قابل‌ توجهی برداشت کرده‌اند. بر اساس تحقیقات وی معلوم شد که بذر گندم روس‌ها از اجدادشان برای آنها به ارث گذاشته شده است. کارلتون شخصا اکثر دشت‌های وسیع روسیه را زیر پا گذاشت و آنچه می‌خواست به دست آورد.

در حال حاضر (دهه ۱۳۳۰) قسمت اعظم مبلغ ۲۰۰۰ میلیون دلار محصول سالانه گندم آمریکا گندم‌ زمستانه قرمز است که از نسل همان گندمی که کارلتون سوغات آورد باقی مانده است. نظیر این واقعه‌ جالب داستان ویلیام و چارکز ساندرز کارشناس کشاورزی کانادایی است که گندم (مارکیز) آنان به عنوان (بزرگ‌ترین موفقیت در تاریخ نسل گندم) شناخته شده است. داستان مزبور مربوط به یک قرن قبل و چنین است که روزی مردی اسکاتلندی که روی پل ساحلی شهر گلاسکو گردش‌ می‌کرد مشاهده نمود که از یک کشتی لهستانی گندم خالی می‌کنند. وی نزدیک رفته و بدون اراده‌ کلاهش را از دانه‌های گندم پر کرد و این گندم را برای یکی از دوستانش به کانادا فرستاد و وی در بهار سال بعد گندم مزبور را کاشت و البته گندم مذکور چون گندم زمستانی‌ بود و باید در پاییز کشت و در تابستان سال بعد برداشت شود، از بین رفت و تمام خوشه‌های آن فاسد شد جز یک خوشه و در اثر ازدیاد آن یک خوشه که بعدها به نام گندم سرخه فیف معروف شد کلیه مزارع قسمت غربی کشور کانادا از این بذر پوشیده شد. ولی این کشت به سمت شمال کشور پیشروی‌ نکرد و در همان صفحات غربی متوقف شد به این معنی که رطوبت و شبنم زیاد قبل از رسیدن سنبله‌ موجب تولید زنگ شده و آن را فاسد می‌کرد.

خط کمربندی کشت گندم در کانادا منحصر به کمربند باریکی در مرز اتازونی بود تا اینکه‌ ویلیام ساندرز که در راس متخصصین مزارع نمونه قرار داشت به منظور کسب اطلاعات بیشتری برای‌ رفع این نقیصه و ازدیاد سطح کشت شروع به مکاتبه با مقامات مذهبی ممالک شرقی کرد و یکی از کلیساهای هندوستان در جواب او نوشت که در آن کشور بذری به نام گندم سفت و سرخ کلکته وجود دارد که خیلی زودرس است و باید هم این طور باشد چه گندم مزبور در دامنه کوه هیمالیا می‌روید ولی‌ عملکرد آن چندان تعریفی ندارد. بدیهی است نمونه‌هایی هم از این بذر فرستاده شده‌ بود که مورد آزمایش مروجین قرار گیرد. ساندرز توانست که از امتزاج گندم کلکته و گندم موجود در آمریکای شمالی نوع جدیدی به وجود آورد. به تدریج کشاورزان آمریکای شمالی ۳۰۰ میلیون بوشل‌از گندم‌ مارکیز تولید کردند که همه آنها از نسل همان بذر انتخابی دکتر ساندرز بود.بذر مارکیز به رطوبت‌ غلبه می‌کرد و شش روز زودتر از بذر فیف می‌رسید و البته این شش روز تفاوت بین سعادت و شقاوت‌ جهت کشاورزان آن حدود بود.بعدا اسلاف دکتر ساندرز ۲۰ درصد سطح محصول را افزایش‌ دادند که امروزه تنها این افزایش برای خوراک ۱۵ میلیون نفر کافی است. از این تاریخ به بعد کشت‌ گندم توسعه و ترقی یافت و کودشیمیایی ترکیبی و دستگاه پخش‌کننده کود نیتروژن‌ و این گونه‌ وسایل در بالا بردن سطح پروتئین و ماده بیاض البیضی گندم تاثیر بسزایی داشت.

منبع: مجله یغما ،مهر ۱۳۳۶ - شماره ۱۱۱