دولت علی امینی

شاه ایران که تصور می‌کرد با انتصاب تکنوکرات‌های جدید خود را از وجود سیاستمداران قدیمی قاجار رها کرده بود، تجربه خوبی به دست نیاورد. دکتر علی امینی که سفیر ایران در آمریکا بود و توانسته بود با برخی مقام‌های ایالات متحده آمریکا دوست شود، همان نخست‌وزیری شد که ریشه در قاجار داشت و شاه ناگزیر شد او را در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۰ مامور تشکیل کابینه کند. علی امینی پیش از این سابقه وزارت دارایی در دولت‌های قبلی را داشت و اندکی از جسارت را می‌شد نزد او دید که با برخی فرامین شاه مخالفت کند. امینی روز ۱۶ اردیبهشت دولت خود را به شاه معرفی کرد که شامل افراد و مناصب زیر بود:

۱- دکتر علی امینی نخست‌وزیر

۲- حسین قدس نخعی، وزیر امورخارجه

۳- سپهبد علی‌اصغر نقدی، وزیر جنگ

۴- سپهبد صادق امیر عزیزی، وزیر کشور

۵- عبدالحسین بهنیا، وزیر دارایی و گمرکات و انحصارات

۶- نورالدین الموتی، وزیر دادگستری

۷- مهندس هوشنگ سمیعی، وزیر پست و تلگراف و تلفن

۸- مهندس جمال گنجی، وزیر راه

۹- دکتر حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی

۱۰- دکتر عبدالحسین طبا، وزیر بهداری

۱۱- عطاءالله خسروانی، وزیر کار

۱۲- هادی اشتری، وزیر مشاور

۱۳- مهندس غلامعلی فریور، وزیر صنایع و معادن

۱۴- دکتر علی‌اصغر پورهمایون، وزیر بازرگانی و وزیر مشاور

دکتر علی امینی در شروع فعالیت دولت، برنامه‌ای اصلاحی ارائه کرد که منجر به دستگیری و زندانی کردن گروهی از رجال قدیمی و نظامی‌ها شد. علاوه بر این، در این دوره فرمان انحلال مجلس شورای اسلامی و سنا نیز صادر شد که به تظاهرات شهروندان منجر شد. روز ۲۸ مرداد ۱۳۴۰ اولین فعالیت آشکار جبهه ملی به صورت میتینگ آغاز شد. اعتصاب کارمندان اداره تلگراف از یک طرف و تحصن ۳۸ نفر از مدیران جراید که امتیاز جریده آنها لغو شد، کار را بر دولت امینی سخت کرد. تبلیغات ضدایرانی شوروی دوباره آغاز و سیاست خارجی ایران را درگیر کرد. همزمان با مخالفت جمعیت‌های سیاسی بر سر مساله انتخابات دانشگاه نیز ناآرام شد. اصلاحات ارضی در این روزها در دستور کار دولت بود و تشکیل انجمن ایالتی و ولایتی و دادن حق رای به زنان، موجب ناخرسندی مالکان و نیروهای مذهبی شد.شاه ایران در این دوره از عمر سیاسی خویش و با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا را نیز پشتیبان خود کرده بود، در مقابل جاه‌طلبی‌های غیرمعمول علی امینی ایستادگی کرد. درخواست‌های امینی برای تصویب لایحه بودجه‌ای مطابق میلش با مخالفت‌های شاه مواجه شد. در این دوره از زندگی سیاسی ایران، از احزاب ملی و حزب توده خبری نبود و مجادله سیاسیون به درون حاکمیت کشیده شد.

مجادله درون دولت حتی به استعفای عبدالحسین بهنیا در ۲۴ دی‌ماه ۱۳۴۰ منجر شد که او به دلیل مخالفت با اصلاحات ارضی استعفا کرد. علاوه بر این وزیر صنایع و معادن نیز در دی‌ماه استعفا کرد و علی امینی را در تنگنا قرار داد. جهانگیر آموزگار، تکنوکرات ایرانی نیز که آرام‌آرام در درون هیات حاکم جا می‌افتاد در تیرماه به وزارت بازرگانی منصوب شد. دولت امینی در این شرایط بود که روز ۲۶ تیرماه ۱۳۴۱ استعفا کرد.