مترجم حسین مظاهری منبع: manageronline.it اجرای یک طرح استخدام نیاز به تلاش مضاعف مدیر در جهت جذب و استخدام بهترین استعدادهای موجود دارد. این راهکارها که هدف آنها به نوعی برآورده کردن نیازهای مدیریتی شرکت است به دو دسته درونی و بیرونی قابل‌طبقه‌بندی هستند. استراتژی‌های استخدام درونی استراتژی‌های درونی عبارتند از بازنگری مجدد کارمندانی که قبلا به استخدام شرکت درآمده‌اند و بررسی مجدد استعدادهای آنها برای به کار گرفته شدن در پست‌های جدید و کمک به استحکام و ثبات بیشترشرکت است. مدیری که نسبت به سطح استعداد و کارآیی کارمندان خود شناخت کافی داشته باشد به راحتی می‌تواند اشخاصی را که برای به کار گرفته شدن در پست‌های جدید تجربه و صلاحیت دارند را شناسایی کند. جنبه مثبت این روش که نباید نادیده گرفته شود این است که به کار گرفتن کارمندان در پست‌های مختلف به آنها انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر و نمود بهتر خواهد داد. به این معنی که آنها تمام توان خود را برای بهره بردن از موقعیت‌های حرفه‌ای جدید و ارتقای سطح و مقام خود در شرکت به کار خواهند گرفت. استراتژی‌های استخدام بیرونی در این نوع استراتژی مدیر باید اشخاصی را که از خارج شرکت برای به دست آوردن پست‌های جدید کاندید شده‌اند، ارزشیابی کند. برای بخش‌هایی که به تجربه کمتری نیاز دارند، وی می‌تواند انتخاب خود را از میان کسانی که به تازگی فارغ‌التحصیل شده‌اند انجام دهد. اما برای پست‌های با اهمیت بیشتر قطعا باید تجربه کاندیدای مورد نظر بررسی شود. پس از این طبقه‌بندی به بررسی چگونگی بهبود روند استخدام کارمندان می‌پردازیم. چگونه می‌توان بهترین گزینه ها را از میان مصاحبه‌های انجام شده انتخاب کرد؟ اولین نکته‌ای که باید در نظر گرفته شود این است که طرح پرسش‌ها باید به گونه‌ای باشند که بر ماموریت اصلی شرکت یا برنامه‌ای که در ذهن مدیر است متمرکز باشند و باید از طرح پرسش‌های بیهوده و پراکنده خودداری کرد. کسی که مسوولیت انجام مصاحبه را دارد باید آموزش لازم برای این کار را فراگرفته باشد؛ چراکه باید قادر به ارزشیابی افراد مختلف در سطوح متفاوت باشد. دومین نکته کلیدی این است که ایده‌های مدیر باید به طور واضح برای فرد مصاحبه شونده بیان شوند و در مقابل اهرم‌های انگیزه‌ای در فرد مصاحبه شونده هم باید به خوبی شناسایی شوند. مدیر باید مشخصه‌های مورد نیاز خود را خلاصه کرده و در اختیار فرد مصاحبه کننده قرار دهد تا در میان کاندیداها به جست‌وجوی این مشخصات بپردازد. سومین نکته این است که مصاحبه نباید فقط به صورت شفاهی انجام شود. یک مدیر باید قابلیت‌های کاندیدای مورد نظرش را به صورت عملی مشاهده کند. برای مثال می‌تواند یک یا چند روز به صورت آزمایشی او را استخدام کند تا از نزدیک به مقایسه قابلیت‌هایی که در مصاحبه شفاهی بیان شده‌اند و آنچه که در عمل انجام می‌دهد، بپردازد. چهارمین نکته این است که یک مدیر باید وظیفه انجام مصاحبه را به افراد مختلفی واگذار کند. برای گزینش کاندیدای برتر نمی توان فقط به دقت و احساس یک پرسشگر اعتماد کرد. واگذاری انجام مصاحبه به افراد مختلف قطعا نتیجه بهتری در انتخاب برترین شخص از میان مصاحبه شوندگان خواهد داشت.