چیا چاره خواه* بخش شانزدهم شما بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید پول لازم دارید. مقدار سرمایه‌ای که برای شروع نیاز دارید یک مساله حیاتی است. بیشتر اوقات هزینه‌ها بیشتر از آن چیزی است که برایش برنامه‌ریزی کرده‌اید. لازم است که توانایی مالی پوشش مواقع بحرانی و سرمایه‌ای به‌عنوان پشتیبان داشته باشید.
همچنین شما برای تامین سرمایه می‌توانید از اقوام ثروتمند خود یا سرمایه‌گذاران فرشته بهره بگیرید، اما توجه داشته باشید به ازای هر جذب سرمایه ارزش سهم شما کاهش می‌یابد. کسب‌وکار خود را به گونه‌ای طراحی کنید که زود به پول برسد. یعنی مانند شرکت‌های بزرگ که برنامه‌های طولانی‌مدت برای بازدهی مالی دارند رفتار نکنید. شما شرکت کوچکی هستید و لازم است سریع به درآمد برسید. برای آن برنامه‌ریزی 6 ماهه لازم دارید.
همیشه قرارداد ببندید. هنگامی که جوان و پر انرژی هستید یک استارتاپ را تشکیل می‌دهید و براساس تعهدی که بین دوستان هم تیمی خود دارید کار را جلو می‌برید. در ابتدا همه چیز بر اساس دوستی و احساسات مثبت بنا نهاده شده است.
این زمانی است که کار ساختار مشخصی پیدا نکرده است. اما به مرور که کارها جلو می‌رود و پیشرفت یا حتی ورشکستگی حاصل می‌شود انسان‌ها هم ممکن است تغییر کنند. سوءتفاهم مساله‌ای است که بسیار در کارهای تیمی به وجود می‌آید. لذا اکیدا توصیه می‌شود برای حالت‌های بغرنج برنامه‌ریزی و پیش‌بینی کنید و از هم اکنون آنها را به صورت توافقاتی روی کاغذ بیاورید. خصوصا مسائل مالی باید روشن و شفاف باشد. توافقات خود را با افراد تیم مکتوب سازید. نقش‌ها- مسوولیت‌ها- مالکیت‌ها و جزئیات مالی را مشخص و مکتوب کنید. به یاد داشته باشید پول خیلی چیز‌ها را تغییر می‌دهد. اگر این موارد روشن باشد آنگاه هر فرد حدود انتظارات و اختیارات و مسوولیت‌های خود را خواهد دانست و راحت‌تر با واقعیت کنار خواهد آمد.
قرارداد مکتوب خصوصا به افرادی که نقش آنها نامحسوس و مبهم است انگیزه زیادی می‌دهد. برای رسیدن به بهترین‌ها امیدوار باشید اما برای بدترین‌ها برنامه‌ریزی کنید: این یک استراتژی منطقی است. تمامی حالات و پیشامدهای ممکن را پیش‌بینی کرده و برای آن برنامه‌ریزی کنید. اعم از اینکه یک ریال هم درآمد نداشته یا فروش خوبی داشته باشید. سعی کنید با دیدگاه بدبینانه و موشکافانه پیشامدهای ممکن را حدس بزنید. از امضا نکردن مجوز توسط یک مقام دولتی تا دلایل و برهان (منطقی و غیرمنطقی) که پشت آن است.
این فقط یک پیش‌بینی احتیاطی نیست. در واقع زمانی که شما خود را در دنیای واقعی تصور می‌کنید و سعی می‌کنید تمام حالات پیش آمده را حدس بزنید آنگاه به مرور این مهارت را پیدا خواهید کرد که بهترین پیش‌بینی‌ها را انجام دهید. پیش‌بینی‌های خود با پیشامدهای واقعی را بسنجید تا مهارت تشخیص‌تان بالا رود. کم‌کم مشکلات اولویت دار و گلوگاهی را تشخیص داده و برای آن نیروی بیشتری صرف ‌کنید.
شبکه بسازید! از تنهایی بپرهیزید! ایزوله نباشید. هنگام شروع کار منابع مختلفی از قبیل تولیدکنندگان و تامین‌کنندگان مختلفی در اطراف ما قرار دارند. استارتاپی که بتواند ارتباط شبکه‌ای با منابع اطراف خود برقرار کند، موفق‌تر است. این یعنی یکپارچه‌سازی خود با منابع اطراف اعم از تولیدکنندگان یا تامین‌کنندگان. در اطراف ما پتانسیل‌ها و نیروهای مختلفی وجود دارند.
ایده پرداز موفق می‌تواند هم افزایی مثبتی با پتانسیل‌های اطراف خود برقرار نماید که باعث نفع طرفین باشد. مهارت یکپارچه‌سازی و شبکه‌سازی با منابع اطراف نیاز به مهات‌هایی دارد که اکتسابی هستند. مهارت حسابداری خود را تقویت کنید. با اعداد و ارقام بیشتر آشنا شوید. ماشین حساب جیبی همراه خود داشته باشید. سعی کنید هر هزینه و سودی را محاسبه کنید. انواع هزینه‌های شروع و ادامه کسب‌وکار را شناسایی کنید. بسیاری از این هزینه‌ها پنهان هستند و نیاز به مهارت و تجربه در برآورد آنها دارند.
مصاحبه با کارآفرینان تازه کار نشان داده که برآورد درستی از هزینه‌ها ندارند. آنها خیلی خوشبینانه به موضوع نگاه می‌کنند. هنگامی که از آنها سوال می‌شود که چقدر سرمایه نیاز دارند؟ هیچ‌کدام نمی‌توانند، عدد تقریبی را اعلام کنند. برای همین موفق به جذب سرمایه لازم هم نخواهند شد.
بزرگ‌ترین هزینه پنهانی که در شروع کسب‌وکار (خصوصا کسب‌وکار اینترنتی) باید دیده شود، همانا زمان است. اینها برآورد شما را تصحیح خواهد کرد. آنگاه تصور درستی از سرمایه مورد نیاز پیدا خواهید کرد و قاعدتا در مذاکره با سرمایه‌گذار موفق‌تر خواهید بود. اگر هزینه‌ها را خوب نبینیم، آنگاه تصور خوشبینانه‌ای از سود خواهیم داشت. این باعث می‌شود که دست و دلباز شده و مبالغی را که به ظاهر سود هستند به راحتی هدر دهیم.
آیا می‌توانید سرمایه‌گذار را قانع کنید؟ برای شروع کار توصیه نمی‌شود از سرمایه‌گذارها کمک بگیرید. اما باید همیشه این آمادگی را داشته باشید که ایده خود را برای یک شخص سوم که نقش فرضی سرمایه‌گذار دارد، تشریح کنید. باید ایده شما حتی اگر نیاز به سرمایه هم نداشته باشد، بتواند به صورت فرضی یک سرمایه‌گذار سختگیر را راضی کند. توصیف شما باید متقاعد کننده و جذاب باشد. بر روی آن تمرین کنید. زمانی که سعی می‌کنید آنچه را در ذهن دارید به روی کاغذ بیاورید قسمت‌های جدیدی از مغز شما به کمک می‌آیند و سعی می‌کنند به ذهن شما رنگ واقعیت بدهند. از لغات بهترین استفاده را ببرید و ایده خود را بنویسید. ممکن است نوشته شما خیلی کمتر از آنچه در ذهن خود داشته‌اید، شود. این یک ضعف است. ایده‌ای می‌تواند موفق شود که غنای خود را در نوشته‌های مکتوب هم نشان دهد.آنگاه می‌توانید بر روی آن چانه‌زنی کنید و آن را بهتر و غنی‌تر سازید، حتی اگر این کار را یک نفره انجام می‌دهید.
پی‌نوشت:
مجموعه «ایده تا اجرا» مشتمل بر ۱۷ نوشته گام به گام شامل راهنمای عملی و مرحله به مرحله است تا بتوان ایده‌های موفق را پیدا کرده یا اگر ایده خامی در سر دارید، پرورش داده و به آن رنگ واقعیت بدهید.
*info@hamfekri.com