ضرورت بکارگیری مدیریت استراتژیک در سازمان
حسین عبدی* در اجرای مراحل متوالی فرآیند و سیستم مدیریت استراتژیک و پس از طی گام‌های تحلیل عوامل درونی و عوامل بیرونی، شما باید به تدوین استراتژی‌های ممکن بپردازید. برای این منظور متدهای تدوین استراتژی‌ها در چهار حالت کلی SO، WO، ST، WT، پیوند داده‌ می‌شوند و گزینه‌های استراتژی از بین آنها انتخاب ‌می‌شوند.
Strength: نقاط قوت، Weakness: نقاط ضعف، Opportunity : فرصت‌ها و Threats: تهدیدها را شامل می‌شود. پس از تعیین استراتژی‌ها با استفاده از ماتریس SWOT، شما نیاز دارید بدانید از استراتژی‌هایی که تعریف و ارائه شده‌اند کدام‌ها با توجه به شرایط، اقتضائات و موقعیتی که سازمان در آن قرار دارد، مناسب‌تر بوده تا به کار گرفته شوند و اجرا شوند.
به‌عنوان مثال شما می‌خواهید بدانید که اگر سازمان شما به لحاظ عوامل درونی، وضعیت مناسبی دارد، یعنی واجد نقاط قوت بوده و در محیط بیرونی آن هم فرصت‌های مطلوبی وجود دارد، کدام یک از استراتژی‌ها را برای پیاده‌سازی برگزینید. انواع استراتژی‌ها در یک دسته‌بندی عمومی به صورت فهرست وار شامل موارد زیر است.

انواع استراتژی‌ها
استراتژی‌های یکپارچگی
• یکپارچگی عمودی به بالا: یکی از راه‌های اثربخش این است که شرکت اقدام به واگذاری حق الامتیاز کند.
• یکپارچگی عمودی به پایین: شرکت با خریدن و به تملک خود درآوردن شرکت‌های توزیع، پخش می‌کوشد بر مراحل پس از تولید محصول تسلط پیدا کند.
• یکپارچگی افقی: سازمانی، شرکت‌های رقیب خود را می‌خرد و تحت مالکیت خود در می‌آورد.

استراتژی‌های تمرکز
• رسوخ در بازار: به معنی فروش بیشتر به همان مشتریان قبلی است که با شیوه‌هایی چون تبلیغات بیشتر و توزیع بهتر صورت می‌گیرد.
• توسعه بازار: عرضه یا خدمات فعلی یک سازمان در مناطق جغرافیایی جدید است.
• توسعه محصول: افزایش فروش از طریق بهینه‌سازی محصول یا خدمات فعلی و یا ارائه محصول یا خدمات جدید.

استراتژی‌های تنوع
• تنوع همگون: ارائه محصول جدید ولی مرتبط با محصولات قبلی.
• تنوع افقی: ارائه محصول جدید و غیرمرتبط به مشتریان فعلی.
• تنوع ناهمگون: ارائه محصولات جدید و غیرمرتبط با محصولات قبلی.

استراتژی‌های تدافعی
• مشارکت: تشکیل یک سازمان جدید با حمایت و همکاری چند شرکت.
• کاهش : تجدید ساختار فعالیت‌ها و هزینه‌ها به‌منظور جلوگیری از کاهش فروش و سود.
• واگذاری: فروش یک بخش یا جزئی از شرکت.
• انحلال: مفهوم فروش تمامی دارایی شرکت به‌منظور کسب ارزش ملموس آنها است.

نسبی بودن توصیه‌های انتخاب استراتژی‌ها
مطالب و نکاتی که در این مطلب ارائه می‌شوند به صورت راهنمایی بوده و با توجه به شرایط نسبی سازمان‌ها توصیه می‌شوند. مثلا توجه داشته باشید در صورتی که سازمان شما دارای نقاط قوت است و فرصت‌هایی را پیش روی خود دارد، قطعی و الزامی نیست که حتما استراتژی‌های یکپارچگی یا تمرکز را برگزینید، اما به هر حال، خطوط راهنمایی وجود دارند که شما را در ایجاد و تدوین استراتژی‌ها کمک کرده تا راهبردهایی را که برای سازمان، مفید و موثر هستند، برگزینید. این توصیه‌ها و برخی دلایل به کارگیری آنها را در ادامه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

استراتژی‌های مناسب با توجه به موقعیت‌های مختلف ماتریس SWOT
استراتژی‌های SO
در این موقعیت، سازمان توانمندی‌های مختلفی را در اختیار دارد و دارای شایستگی‌های متمایز و مزیت‌های رقابتی است.
شرکت مورد نظر و فرضی ما، امکانات مالی، تجهیزات
سخت افزاری و منابع انسانی ماهر و با انگیزه در اختیار داشته و به لحاظ کارآمدی در استفاده از منابع خود در سطح خوبی قرار دارد. شرایط محیطی برای سازمان نیز مناسب است که این احتمالا به آن معنی است که فروش سازمان در سطح خوبی است و بازار، استقبال گرمی از محصولات سازمان دارد.
اولین توصیه، استراتژی‌های تمرکز با اولویت رسوخ در بازار است، می‌توانید با توسعه فعالیت‌های تبلیغاتی و بازاریابی، فروش محصولات خود را در بازارهای فعلی افزایش دهید. اولویت‌های بعدی استراتژی‌های توسعه بازار و توسعه محصول هستند.
با توجه به نقاط قوت سازمان و مهیا بودن شرایط محیطی، اتخاذ استراتژی‌های تمرکز، باعث می‌شوند که شرایط مطلوب تداوم یابد. در پیش گرفتن این استراتژی‌ها تضمینی است بر ادامه موقعیت مطلوب کنونی شرکت و تثبیت جایگاه آن.
در صورتی که سازمانی یک محصول خاص با فروش خوب دارد، استراتژی تنوع همگون، ریسک‌های تک‌محصولی بودن سازمان را کاهش می‌دهد. به این معنا که اگر تغییر و تحولی در بازار به وجود آید به سازمان آسیب جدی وارد نشود. به زبان دیگر، تمام تخم مرغ‌های خود را در یک سبد قرار نداده اید.
در وضعیت SO، استراتژی‌های هجومی، معمولا توصیه می‌شوند. گسترش فعالیت‌های سازمان و سرمایه‌گذاری در زمینه‌های مختلف برای شرکت‌هایی که در این موقعیت قرار دارند، پیشنهاد خوبی است. حوزه فعالیت‌های سازمان و اندازه و حجم آن را می‌توان توسعه و گسترش داد.
توجه داشته باشید که این استراتژی را با احتیاط به کار ببندید. ضمن حمله کردن به فکر دفاع نیز باشید. استفاده از فرصت‌ها نوعی حمله بوده در حالی که اتخاذ برنامه‌هایی برای تثبیت وضعیت فعلی، نوعی برنامه‌ریزی برای دفاع است.
استراتژی‌های یکپارچگی خصوصا یکپارچگی افقی در این شرایط نیز مناسب هستند. می‌توانید شرکت‌هایی را که در زمینه مشابه، فعالیت می‌کنند، ولی به اندازه شما در کسب و کار خود موفق نبوده‌اند با قیمتی مناسب خریداری کنید و از نقاط قوت خود در به سود رساندن و موفق کردن شرکت خریداری شده استفاده کنید. ضمن آنکه هزینه‌های سربار و ثابت، بر حجم بیشتری از محصولات سرشکن شده و از این طریق هزینه‌های دو سازمان ادغام شده، نیز کاهش می‌یابند، همان‌طور که می‌دانید این از مزایای صرفه‌جویی مقیاس است.
به عنوان مثال، هزینه‌های تحقیق و توسعه، طراحی محصول، بازاریابی و... از مواردی هستند که بر حجم تولید و فروش بیشتر سرشکن می‌شوند و منافع بیشتری را نصیب
سازمان می‌کنند.
در صورتی که صنایع تامین‌کننده و بالادست شما پرسود بوده و رشد پرشتابی دارند یا حوزه تامین مواد اولیه و قطعات نیم ساخته شرکت، مسائل و مشکلاتی دارد، استراتژی‌های یکپارچگی عمودی به بالا مناسب
است.
می‌توانید برخی شرکت‌های تامین‌کننده مواداولیه، قطعات نیم ساخته و حتی شرکت‌های تامین کننده خدمات خود را بررسی و به چشم خریدار، ارزیابی کرده و از بین آنها مواردی را که برای کسب‌و‌کار شما مفیدتر هستند، خریداری کنید و از این طریق بر بازار تامین مواد اولیه رقبای خود نیز تسلط یابید. علاوه بر آن، کاهش هزینه‌های نگهداری موجودی مواد اولیه و دسترسی به مواد اولیه ارزان‌تر باعث می‌شود که محصولات نهایی خود را با قیمت رقابتی‌تر نسبت به دیگر رقبا روانه بازار کرده و از این مزیت رقابتی فوق‌العاده، کمال استفاده را در افزایش سهم خود از بازار ببرید.
همچنین در مواقعی که بازار محصولات صنایع پایین دستی کسب‌و‌کار شما، رشد مناسبی دارند و فعالیت در آن حوزه‌ها سود خوبی را به همراه دارد و همچنین در صورتی که مراحل توزیع، پخش و فروش محصولات شرکت شما به عهده بنگاه‌هایی است که با شما، همکاری مناسبی ندارند، استراتژی یکپارچگی عمودی به پایین، انتخاب خوبی است. با اجرای موفق این استراتژی می‌توانید بر شبکه توزیع و فروش محصولات رقبای خود نیز تسلط یابید.
شرکت‌هایی که در موقعیت SO هستند نباید دست به فعالیت‌هایی بزنند که منجر به از دست رفتن موقعیت مطلوب آنها شود اما این نیز نباید باعث شود که از فرصت‌های موجود استفاده نکنند.
استراتژی‌های ST
با توجه به نامناسب بودن شرایط محیط بیرونی و احتمالا وضعیت نامناسب فروش محصولات شرکت و رشد اندک بازار محصولات سازمان، بهتر است که شرکت به استراتژی‌های تنوع بپردازد، خصوصا تنوع ناهمگون.
کاملا مشخص است که با مزیت‌های رقابتی که سازمان واجد آنها است و اقبال نامطلوبی که در بازار وجود دارد باید که سازمان منابع خود را از برخی فعالیت‌های فعلی بیرون کشیده و در حوزه‌های دیگر به تکاپو بپردازد. توجه داشته باشید که منظور ماجراجویی‌های پرمخاطره نیست بلکه مطالعه سنجیده برای انتقال انرژی به مناطق پربازده‌تر کسب‌وکار و تمرکز روی حصول نتایج مطلوب است.
در صورتی که این استراتژی‌ها با هزینه‌های بسیار همراه است یا به هر دلیل دیگر امکانپذیر نیست سازمان می‌تواند از استراتژی‌های تمرکز و با اولویت توسعه بازار و توسعه محصول استفاده کرده تا به این طریق در بازارهای جدید بتواند محصولات خود را ارائه کرده یا محصولات فعلی خود را با ایجاد بهبود در آنها به بازارهای کنونی دوباره عرضه کند. به صورت کلی نیز می‌توان گفت که سازمان باید سعی کند شایستگی‌های متمایز خود را حفظ کرده و ترجیحا خود را در معرض ریسک‌های بزرگ قرار ندهد.
استراتژی‌های WO
در این موقعیت می‌توانید استراتژی مشارکت را از سری استراتژی‌های تدافعی به کار ببندید و از طریق آن به برخی از استراتژی‌های متمرکز و تنوع برسید. مطالعه کنید که آیا می‌توانید با مشارکت با دیگر بنگاه‌های توانمند و رفع نقاط ضعف خود به وسیله نقاط قوت آنها به ارائه محصولات یا خدمات جدید به بازارها و مشتریان کنونی یا جدید بپردازید؟
البته به جز مشارکت از روش‌های دیگری نیز می‌توانید نقاط ضعف خود را برطرف کنید که البته بستگی زیادی به توان مدیریتی و عملیاتی سازمان شما دارد. به دست آوردن منابع مالی از راه دریافت وام و تسهیلات، خرید تکنولوژی، به کارگیری متخصصان و کارشناسان خبره، جذب مدیران خوشنام و لایق یا بهره‌گیری از مشاوران زبده کسب و کار از جمله رویکردهای اثربخش است.
این شرکت‌ها باید از خود بپرسند با توجه به اینکه بازار مربوط به حوزه فعالیت‌های آنها رشد خوبی دارد چرا آنها موفق نیستند؟
آنها باید عیوب و ایرادهای خود را متوجه شده و به سرعت برطرف کنند. این برنامه‌های تغییر باید در جهتی باشد که نقاط ضعف را برطرف کرده، سازمان را دارای نقاط قوت کند و در ادامه برای سازمان شایستگی‌های متمایزی ایجاد کند و مزیت رقابتی اعطا نماید. در غیر این صورت و عدم دست یازیدن به برنامه‌های تغییر و تحول درجهت بهبود، امکان بهره‌برداری از فرصت‌های بیرونی از دست خواهد رفت، چراکه فرصت‌ها همیشه منتظر نمی‌مانند تا ما زمانی بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
از اولین برنامه‌هایی که سازمان باید نسبت به اجرای آن بکوشد کاهش هزینه و بیرون کشیدن منابع از فعالیت‌هایی است که ضررده بوده یا سود ناچیزی برای سازمان دارند. با اجرای برنامه‌های بهبود، می‌توان از استراتژی‌های متمرکز و تنوع نهایت استفاده را برد. در بازار فعلی، رسوخ کنید و محصول خود را بهبود دهید.
استراتژی یکپارچگی افقی که به صورتی هوشمندانه و با هدف کسب شایستگی‌های متمایز سازمانی که در زمینه مشابه فعالیت می‌کند و قصد خرید آن را دارید می‌تواند مثمر ثمر باشد. این استراتژی احتیاج به منابع مالی زیادی دارد که باید برای تامین آن فکری کرد.
با توجه به مساعد بودن شرایط بازار و با انجام مطالعه امکان‌سنجی و تهیه یک طرح کسب و کار حساب شده، می‌توان ریسک پرداخت منابع و تسهیلات اخذ شده را کاهش داد. همچنین از منابعی که از فعالیت‌های بدون سود بیرون کشیده شده نیز می‌توان جهت تامین منابع اجرای استراتژی یکپارچگی افقی استفاده کرد. در صورتی که توان مدیریتی شرکت برای طراحی استراتژی‌ها و طرح‌ریزی برنامه‌های تغییر و بهبود، کافی نباشد باید به استراتژی‌های مشارکت و حتی واگذاری و انحلال فکر کرد.
استراتژی‌های WT
سازمان‌ها در وضعیتی که واجد توانمندی‌ها یعنی منابع و مهارت‌ها نبوده و به زبان ساده‌تر مزیت‌های رقابتی ندارند و فرصت‌هایی نیز در محیط بیرونی آنها وجود ندارد، باید دست به تغییرات زیربنایی و اساسی بزنند. این تحولات باید به فوریت و در اسرع وقت انجام شوند. این شرکت‌ها باید به سرعت هزینه‌های خود را تا حد زیادی کاهش دهند و منابع خود را در زمینه‌هایی غیر از فعالیت‌های کنونی سرمایه‌گذاری کنند.
انتخاب‌ها و گزینه‌های شما محدود به استراتژی‌های تدافعی هستند که شامل مشارکت، کاهش، واگذاری و انحلال هستند. در صورتی که اوضاع زیاد وخیم نباشد، می‌توانید با مشارکت با سازمانی دیگر و از خط تولید خارج کردن محصولاتی که سودده نیستند گذران وقت کرده و بقای خود را حفظ کنید تا سازمان نقاط ضعف خود را برطرف کرده یا در بیرون، فرصت‌هایی ایجاد و گشایشی حاصل شود.
در صورتی که نتوانید موارد فوق را به عنوان برنامه خروج از بحران به‌کارگیرید، چاره‌ای جز این ندارید که شرکت را فروخته یا به فعالیت و حیات موسسه پایان دهید و آن را
منحل کنید.
*مشاور و مدرس مدیریت و سیستم‌های مدیریت کیفیت
h.abdi.ceo@gmail.com