دکتر حسین یاوری* ازجمله مشخصات کشورهای در حال توسعه، اقتصاد تک محصولی و اتکا به یک یا ندرتا چند قلم محدود کالاهای صادراتی است. ضمن آنکه اغلب این گونه ممالک صادرکننده مواد خام نظیر نفت، گاز، پنبه، قهوه، مس کنف و نظایر آن هستند.
متاسفانه تجربیات به دست آمده از بازرگانی بین‌المللی نشان داده، با مختصر کاهش در بهای جهانی این مواد، به یک‌باره تراز پرداخت‌های ممالک صادرکننده این‌گونه مواد دچار عدم موازنه می‌شود و گاه حیات اقتصادی آنها را تهدید به نابودی می‌کند، تجربه تلخ ناشی از کاهش شدید بهای جهانی نفت در چند سال قبل موید این مطلب است.
از طرفی بنیان اقتصادی ممالک در حال توسعه به گونه‌ای است که برای اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی و حتی در مواردی برای تامین حداقل نیازهای خود به ارز احتیاج دارند که این امر در گرو امکان صدور مواد و محصولاتشان به خارج است، لذا توسعه صادرات اعم از صدور مواد خام، کالاهای نیمه‌ساخته و صنایع‌دستی و در نتیجه ایجاد درآمدهای ارزی، از شرایط اساسی توسعه اقتصادی است. در سال‌های اخیر صدور محصولات صنایع دستی نه تنها توسط کشورهای جهان سوم، بلکه توسط برخی از ممالک پیشرفته نیز مورد توجه خاص قرار گرفته، به ویژه کشورهای مهد صنایع‌دستی می‌کوشند تا با اتخاذ تدابیر حمایتی و سیاست‌های تقویتی موجبات رشد و توسعه صادرات صنایع دستی را که یکی از اقلام مهم صادراتی آنها به حساب می‌آید را فراهم کنند.
موفقیت‌های به دست آمده در زمینه صدور گسترده محصولات دستی ناشی از عوامل زیر است:
۱- عدم مشابهت و فقدان جنبه‌ رقابتی فرآورده‌های دست‌ساز یا تولیدات صنعتی کشورهای پیشرفته. در این خصوص باید گفت که کشورهای پیشرفته به عنوان تقاضا کننده مطرح بوده و کشورهای در حال توسعه حکم عرضه‌کننده را دارند. (برخلاف کالاهای صنعتی).
۲- ارزانی نسبی قیمت صنایع دستی به علت پایین بودن سطح دستمزدها در ممالک در حال توسعه.
۳- بالا بودن قدرت خرید «تمایل نهایی به مصرف» مردم در کشورهای پیشرفته و علاقه آنان به خرید و استفاده از اشیای «هنری - مصرفی».
۴- رعایت برخی ملاحظات اجتماعی و سیاسی از طرف کشورهای پیشرفته که موجب تعیین سهمیه و معافیت‌های گمرکی برای فرآورده‌های دستی صادراتی ممالک جهان سوم شده است.
در سال‌های اخیر حجم تجارت جهانی صنایع دستی در سال حدود ۲۵ میلیارد دلار است و کشور چین، به عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده صنایع دستی در دنیا، در هر سال حدود هفت میلیارد دلار از انواع صنایع دستی تولیدی خود را به دیگر ممالک صادر می‌کند. میزان صادرات صنایع دستی ایران نیز حدود ۵۵۰ میلیون دلار (با احتساب صادرات فرش دستباف) بوده است، البته بیشترین میزان صادرات صنایع دستی ایران در سال ۱۳۷۳ با حدود ۷/۱ میلیارد دلار بوده است.
اهمیت تاثیرات فرهنگی هنرهای دستی
در سال‌های اخیر، موضوع جلب گردشگر و توسعه صنعت توریسم که از آن با عنوان «صنعت بدون دود» یاد شده مورد توجه جدی قرار گرفته است. بدیهی است این مهم حتی ضرورت داشت که طی دهه‌های گذشته نیز مورد عنایت قرار گیرد.
نکته حائز اهمیت آن است که در این خصوص ضمن بسترسازی مناسب برای جلب گردشگران خارجی و ایجاد امکانات رفاهی اقامتی، ایاب و ذهاب، نقل و انتقال کالاها و خدمات و برنامه‌ریزی دقیق برای بازدید از اماکن باستانی و آثار دیدنی ‌باید بازدید از مراکز تولید صنایع‌دستی و زمینه‌سازی و برقراری تسهیلات برای عرضه این‌گونه آثار به گردشگران خارجی، یعنی فروش آثار صنایع دستی، که هر یک می‌تواند به عنوان سفیر فرهنگی ایران تلقی شود در دستور کار قرار گیرد. بدیهی است در این زمینه هم باید ارزش‌های فرهنگی و هنری صنایع دستی یعنی حفظ اصالت و کیفیت مطرح باشد تا این‌گونه آثار برای گردشگران خارجی و هنگام بازگشت به کشورشان یادآور سرزمینی باشد که انسان‌های آن معرفت، معنویت و عشق به خدا و گفت‌وگوی راستین بین فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را سرلوحه اعمال، گفتار و کردار خود قرار داده‌اند.
با عنایت به آنچه گفته شد، در بررسی‌های کارشناسی درباره نقش و جایگاه صنایع دستی هرگز نباید به تاثیرات فرهنگی و هنری صنایع دستی بی‌توجه بود و صرفا به مباحث اقتصادی و اجتماعی و بازرگانی صنایع دستی که هر کدام خود حائزاهمیت فراوان و درخور توجهات خاص است، بسنده کرد؛ چرا که بنیان اصلی صنایع دستی بر ارزش‌های متقن و پایدار فرهنگی و هنری آن قرار دارد و با توجه و عنایت به ارزش‌های فرهنگی و هنری، صنایع دستی که به حفظ کیفیت و اصالت آثار از لحاظ نگاره، نقش، رنگ و رنگ‌آمیزی مربوط می‌شود، می‌توان به ماندگاری صنایع دستی اندیشید تا امکان بهره‌گیری از اثرات غیرقابل انکار اقتصادی، اجتماعی و بازرگانی صنایع دستی میسر، مقدور و محقق شود.
* کارشناس صنایع دستی و استادیار دانشگاه‌های تهران، هنر، الزهرا و...