گروه تاریخ اقتصاد- یکی از معاونین هندی گورنر انگلیسی، در استفنایی از من پرسید که آیا همکاری با انگلیسی‌ها در شریعت اسلام جایز است؟
حقیر در جواب نوشتم که این سوال شما نه طرحش از جانب شما به صلاح شما است و نه جواب دادن من به صلاح من است. دوباره نوشت که من خودم به خدمت انگلیسی‌ها مشغول می‌باشم و این سوال را صرفا پرسیده‌ام تا تکلیف شرعی خودم را بدانم. من هم در جواب نوشتم: در نزد فقهای شیعه، بلاخلاف، شغلی که باعث اعانت انگلیسی‌ها باشد حرام است. آن شخص بلافاصله نزد گورنر رفته بود و تقاضای استعفا کرده بود. هرچه گورنر تلاش کرده بود که وی را از این کار منصرف کند نتوانسته بود و حتی وعده افزایش حقوق هم به وی داده بود، اما موثر نیفتاده بود. آن شخص در نهایت، در مقابل اصرار بیش از حد گورنر ناگزیر می‌شود که فتوای مرا به وی نشان دهد. گورنر، داروغه شهر را که یک ایرانی الاصل شیعه بود، نزد من فرستاده بود و یادآوری کرده بود که این کار شما خلاف قانون فرنگ می‌باشد. ضمنا وی از من نیز تقاضای ملاقات کرده بود که من نپذیرفته و رد کردم.
برگرفته از کتاب «شب‌های پیشاور»
سلطان الواعظین شیرازی