نقش محدودیت‌ها در «صف نشینی»

امیرحمزه مالمیر معاون ناشران و امور اعضای شرکت بورس تهران قبل از سال ۸۲، با توجه به وضعیت شرکت‌ها و حجم بازار محدودیت دامنه نوسان اعمال می‌شد و این دامنه بسته به نسبت قیمت به درآمد هر سهم شرکت متفاوت بود، در اوایل سال ۸۲ باتوجه به اعتقاد مدیران وقت به حداقل اعمال محدودیت‌ها، برای مدتی محدودیت‌ها برداشته شد که نتیجه‌ آن تغییرات قیمتی بسیار بالای شرکت‌ها بدون توجه به وضعیت عملکردی آنها بود و سپس سقف قیمتی اعمال شد و پس از همفکری با اهالی بازار سرمایه و مدیران وقت سازمان، محدودیت حجم مبنا اعمال شد. باتوجه به شرایط زمان و وضعیت اقتصادی کشور و محدودیت‌های بین‌المللی و وضعیت عملکرد شرکت‌ها، اعمال محدودیت دامنه‌ نوسان و حجم مبنا طی سالیان اخیر هم دارای مزایایی بوده و هم در پاره‌ای از اوقات مشکلاتی را فراهم کرده است که برخی از کارشناسان ایجاد پدیده‌ صف‌نشینی را ناشی از اعمال همین محدودیت‌ها ذکر می‌کنند. در حالی که به نظر می‌رسد پدیده‌ صف نشینی ناشی از تحلیل سطحی از وضعیت شرکت‌هاست و اتفاقا اعمال محدودیت باعث می‌شود که از هیجانات یکباره کاسته شود.

بارها دیده‌ایم که برای زمان اندکی سهام شرکت با صف فروش و پس از چند دقیقه با صف خرید همراه می‌شود و اتفاق با اهمیت و قابل توجهی نیز در این بین روی نداده است.

در هر حال به نظر می‌رسد که می‌توان اعمال یا عدم اعمال محدودیت دامنه‌ نوسان و حجم مبنا را به‌طور جداگانه مورد بحث و بررسی قرار داد. کارکرد حجم مبنا بیشتر در خصوص قیمت پایانی است و کارکرد اعمال محدودیت دامنه‌ نوسان تغییرات قیمتی طی روز است. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی در صورتی‌که آزادی عمل بیشتری طی روز برای سهامداران قائل شویم تا نسبت به انجام معامله مبادرت کنند مناسب‌تر باشد ولیکن باید پذیرفت که حجم معاملات پایین نمی‌تواند مبنای تغییرات قیمت سهم شرکت‌ها باشد بنابراین در خصوص اعلام قیمت پایانی حتی افزایش حجم مبنا می‌تواند کارکرد شفاف‌تری را به همراه داشته باشد. در ضمن در حال حاضر «بورس» و«سازمان» به دنبال ارائه‌ طرحی هستند که اعمال محدودیت برای برخی از شرکت‌ها را به حداقل ممکن برسانند که فعلا تحت عنوان شرکت‌های فهرست شده در بازار برتر در دست بررسی است و در آینده‌ نزدیک جزئیات بیشتری در این‌خصوص منتشر خواهد شد.

برخلاف نظر برخی از کارشناسان، که علت فرسایشی شدن ریزش بورس را اعمال برخی از محدودیت‌ها توسط بورس و سازمان می‌دانند، دلیل ریزش بورس را در عدم تحلیل درست از وضعیت شرکت‌ها، خوشبینی بیش از اندازه به توافق ژنو به نحوی که تصور بر این بود که تمام مشکلات در یک دوره‌ زمانی کوتاه رفع خواهد شد و برخی تصمیمات اعمال شده که عملکرد شرکت‌ها را دچار نوسان کرد و همچنین عدم نقدینگی کافی در بازار می‌توان یافت و در صورت عدم اعمال برخی از محدودیت‌ها شاهد بحرانی می‌شدیم که شاید کلیت بازار سرمایه را از بین می‌برد ولیکن به‌نظر می‌رسد در حال حاضر اعتماد به بازار برگشته و بازار می‌تواند با ثبات و آرامش، راه خوبی را در پیش بگیرد.

با این حال به سرمایه‌گذاران توصیه‌ می‌کنیم که راه تعادل را در پیش بگیرند و به دور از هرگونه افراط و تفریط و بر پایه‌ تحلیل از اوضاع شرکت‌ها و اطلاعات مالی منتشره و تصمیمات کلان اقتصادی کشور و همچنین آثار وقایع بیرون از کشور و اثرات آنها برای کوتاه‌مدت و بلند‌مدت صنایع و شرکت‌ها به انجام معامله روی بیاورند و از تصمیمات هیجانی و بدون تحلیل خودداری کنند.