استیو جابز یا توماس ادیسون؟  کدام‌یک صاحب نفوذ و قدرت بیشتری بودند؟

مترجم: هوتسا عسکری‌نسب منبع: Forbes «او را می‌توان بنیانگذار جهان مدرن دانست. هیچ‌کس بیشتر از وی در شکل‌گیری فرهنگی و فیزیکی تمدن عصر امروزی موثر نبوده است. بر این اساس، او قدرتمندترین چهره هزاره بود.» این مطلب را می‌توان به آسانی در صدها مقاله‌ای که پس از مرگ استیو جابز در اکتبر سال ۲۰۱۱ درباره وی نوشته شد، یافت. اما در حقیقت این نقل قول، برگرفته از کتاب «قهرمانان عصر: الکتریسیته و انسان» اثر جرالد بیلز در سال ۱۹۹۱ است که راجع به شخصی است که بیش از صد سال قبل از استیو جابز متولد شده است: «توماس ادیسون». پس چه فردی بیشترین تاثیر را بر دنیای فعلی ما داشت؟ بگذارید مقایسه‌ای بین زندگی و کارهای استیو جابز و توماس ادیسون انجام دهیم. استیو جابز: اول شرکت Apple را تاسیس کرد و بعد شرکت پیکسار (استودیوی انیمیشن‌سازی) را راه‌اندازی کرد. سپس، مکینتاش ساخته شده است. اما از همه باشکوه‌تر، مجموعه دستگاه‌های الکترونیکی iDevices است که نحوه زندگی و کار انسان را تغییر داد. (آی دیوایس (iDevice) یک اصطلاح غیررسمی برای تمامی دستگاه‌های الکترونیک شرکت اپل است که با حرف «I» شروع می‌شود. از جمله iPod, iPhone و iPad. این حرف تداعی‌کننده کلمه «من» در ذهن است و حس مالکیت به کاربر می‌دهد.) استیو جابز را پرچمدار عصر دیجیتال می‌نامند و در این مسیر دستاورد او، دومین کار بزرگ در تاریخ کسب‌وکار لقب گرفت.

ادیسون: او ۱۰۹۳ اختراع ثبت شده در ایالات متحده آمریکا دارد. خالق اولین آزمایشگاه تحقیقاتی صنعتی که از آن لامپ الکتریکی، ضبط صدا، تصاویر متحرک و جنرال الکتریک (GE) به وجود آمد.(در سال ۱۸۹۰، توماس ادیسون سود تجارت‌های مختلف خود را جمع کرد و شرکت ادیسون جنرال الکتریک را تاسیس کرد. در همین زمان، شرکت توماس هوستون با رهبری چارلز کافین توانست به تعدادی حقوق ثبتی کلیدی از طریق اکتساب چند شرکت دیگر دست پیدا کند. در نتیجه، جنرال الکتریک در سال ۱۸۹۲ از ادغام این دو شرکت به‌وجود آمد. بسیاری از اختراعات تجاری ادیسون هنوز در GE در جریان تولید است.) در این مقاله به کمک‌های شایان ادیسون به وسایل ارتباطات جمعی، هیچ گونه اشاره‌ای نمی‌شود.

تا اینجا ادیسون و جابز، نسبت به هم برتری نداشتند. هر دو دست به نوآوری بکری زدند که در فرهنگ عامه به یک نماد تبدیل شده‌اند و سال‌ها پس از مرگشان هم از آنها یاد می‌شود. به عنوان یک مخترع، آیا استیو جابز به اندازه توماس ادیسون دارای نفوذ بود؟ در واقع این یک مقایسه اشتباه است زیرا آنها در دوره‌های کاملا متفاوتی از تکامل فناوری زندگی می‌کردند و همین امر، این مقایسه را غیرممکن می‌سازد. وقتی به این موضوع بیندیشیم که چه چیزی این دو را به قهرمانان دنیای اختراعات تبدیل کرده، قضیه برای ما جذاب‌تر و جالب‌تر می‌شود. چگونه استعدادهایشان به یکدیگر شباهت داشته است؟ همانند تمامی نوآوران در تاریخ، هر دو آنها نه‌تنها درک صحیحی از درس‌های عالی موفقیت تجاری داشتند بلکه تمامی موارد را اجرا می‌کردند.

یکپارچه‌سازی نیرو‌ها و ایجاد یک پایگاه انرژی

در فرهنگ عامه، توماس ادیسون بیشتر به‌دلیل اختراع حباب لامپ شناخته شده است. اما در میان مورخان، بزرگ‌ترین دستاورد ادیسون به‌طور گسترده برای ساخت اولین سیستم اقتصادی تولید مرکزی و توزیع روشنایی برق، گرما و قدرت است. در واقع او یک میدان انرژی خلق کرد. ادیسون متوجه شد چگونه ادغام فناوری‌ها، می‌تواند عامل مهمی برای تغییر روش زندگی باشد. دیدگاه جابز هم مشابه ادیسون بود. او رهبری شرکت اپل را برعهده داشت و الگوی کاملا جدیدی را به وجود آورد- به ازای هر کاربر تکنولوژی یک سیستم عملیاتی به وجود آورد، به‌طوری که هر یک از این سیستم‌ها دریچه‌ای بود به دنیای نوآوری‌ها و محصولات. باز هم یک زندگی با روش‌های نوین. در هر دو مورد، خط‌مشی‌ها زمینه‌ای شد برای نوآوری‌های بیشتر.

تمرکز بیشتر بر نیاز بازار تا اختراع

اولین اختراع ادیسون یک دستگاه ثبت رای الکترونیکی عالی بود که بدون نقص کار می‌کرد اما برای او یک شکست کامل به حساب می‌آمد زیرا بسیاری از سیاستمداران او را سرزنش کردند: «این دقیقا همان چیزی است که ما به آن احتیاج نداریم!» اگرچه ادیسون از نتیجه این کار ناامید شد اما بلافاصله متوجه اصل قضیه شد و مصمم شد که از آن پس، هرگز وقت خود را برای اختراع چیزهایی که مورد نیاز مردم نیست و مایل به خرید آنها نیستند، هدر ندهد. هدف او فقط اختراع نبود، بلکه معرفی کالاهایی به بازار بود که مردم واقعا به آنها احتیاج داشتند و از وجود آنها اطلاعی نداشتند. آیا کار توماس ادیسون کمی شبیه به جمله مشهور استیو جابز نیست که می‌گفت: «مشتریان نمی‌دانند به چه چیزی احتیاج دارند.» گوش کردن به صحبت‌های مشتریان در واقع به نوعی شناخت مشکلات آنها است و اگر مشکلات به اندازه کافی روشن و واضح باشند در نهایت منجر به یافتن راه‌حل نوآورانه صحیح می‌شود. اختراعی که در پی یافتن مشکلات باشد اختراع مفیدی نخواهد بود، اختراعات باید براساس مشکلات باشد.

به دنبال ایجاد نوآوری‌هایی باشید که به بشریت خدمت کند

نوآوری کاری است که دیگران مایل به انجام آن هستند و باعث می‌شوند از بزرگ‌ترین فرصت‌ها به بهترین نحو استفاده کنید. هرچند که فرصت‌ها به‌طور ذاتی ارزشمند هستند، اما اگر قدر آنان را ندانیم ما را به سرمنزل مقصود نخواهند رساند. ادیسون با ایجاد شبکه انرژی، چگونگی زندگی مردم را تغییر داد و به معنای واقعی کلمه «چیزهای خوب را وارد زندگی افراد کرد» (شعار تبلیغاتی شرکت جنرال الکتریک).

می‌گویند جابز بر این باور بود که گسترش محصولات شرکت اپل، برای اکثر مردم مفیدتر از کمک به مراکز خیریه بوده است. با افزایش کاربرد روزافزون اینترنت در زندگی روزمره مردم در سراسر جهان، مشخص می‌شود که تا چه اندازه شرکت اپل بر ایجاد فناوری که به انسان خدمت می‌کند، تاثیر داشته است. پرواضح است که ادیسون یا جابز هر دو دارای بلندپروازی انسان‌دوستانه‌ای بودند. پس چه کسی دارای نفوذ بیشتر بود، جابز یا ادیسون؟ مهم نیست که نتیجه نهایی چه باشد، فکر کردن درباره نوآوری‌ها بسیار جذاب است و در آینده شاهد نوآوری‌هایی خواهیم بود که از عملکرد فناوری‌های این دو مرد بزرگ، شخصیت‌های بسیار تاثیرگذار هزاره، الهام گرفته شده است. چگونه می‌توانید این نکات تجاری موفقیت را در نوآوری‌های تجاری شرکت خود به‌کار ببرید؟