مالکیت سرلوحه  اندیشه کاتوزیان

دکتر علی اکبر گرجی ازندریانی دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی امیرناصر کاتوزیان استاد و اندیشمند بی‌نظیر عرصه علم حقوق در ایران را می‌توان استادی در سطح جهانی به شمار آورد، چه آنکه او بی‌تردید به لحاظ دانش و بینش حقوقی یکی از وزنه‌های بلندپایه در ایران و دنیا قلمداد می‌شود؛ فردی که فقدانش برای جامعه علمی کشور جبران‌ناپذیر است. ایشان را که از دانش حقوق و کمالات اخلاقی غنی و در اوج بود می‌توان صاحب اندیشه و فتوا در حوزه علم حقوق نامید؛ به بیان دیگر تلاش پرثمر و طولانی او شرافت تازه‌ای را به حقوق بخشید. ویژگی ممتاز ناصر کاتوزیان در دوران حیاتش، در این نکته نهفته است که هیچ‌گاه، شرافت حقوق و عدالت را به رذالت‌های سیاسی، اقتصادی و اداری نفروخت؛ موضوعی که باید درس آموزه‌ای برای همه باشد. با این همه اما نکته‌ای که می‌توان از لحاظ علمی این بزرگمرد برشمرد، چند ویژگی ممتاز اوست که بزرگ‌ترین آن را می‌توان تلفیق حقوق مدرن با سنت‌های فقهی و حقوقی دانست؛ اندیشمندی که از یک سو دغدغه ملی، دینی و درون‌گرایانه را در خود می‌پروراند و از دیگر سو، نمی‌توانست عقب‌ماندگی در حقوق سنتی را تاب بیاورد، به‌گونه‌ای که خود در مقدمه کتاب مسوولیت مدنی، به این ویژگی که گام‌های خود را بر شانه‌های بلندقامت سنت فقهی می‌نهد و بر آینده چشم می‌دوزد، می‌بالد. ویژگی دیگر اما تلفیق نظم موضوعه با عدالت و حقوق طبیعی است؛ اندیشه‌های کاتوزیان اندیشه‌هایی است که به‌سمت عدالت و تحقق آن گرایش دارد؛ مفاهیمی که حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی و سیاسی افراد را تحت پوشش قرار می‌دهد، چنانچه در نگاهی کلی، اندیشه‌های کاتوزیان را می‌توان پلی به حقوق موضوعه و ارزش‌هایی چون عدالت دانست. به تعبیری اگر بخواهیم گوهری را در اندیشه‌های حقوق عمومی ایشان درنظر گیریم، رویکرد ایشان به حقوق بشر و آزادی‌ها و کرامت انسان‌ها در نظر و عمل قابل ذکر است. او چیره دست در عرصه حقوق مدنی، استاد در عرصه حقوق عمومی و مولف نوشتار متعهد در دهه ۶۰ برای نگارش قانون اساسی است. این را می‌توان نشانگر آن دانست که کاتوزیان از شخصیتی جامع‌الاطراف برخوردار بود، همچنانکه این شخصیت و آثار بر جای‌مانده از او را می‌توان روشنی‌بخش عرصه حقوق در کشور خواند. از یاد نبریم که کاتوزیان تنها مرد تئوری و نظریه نبود؛ او علاوه‌بر سبقه حقوقی، مسوولیت روشنفکرانه و اجتماعی بزرگی را برای خود قائل بود، چه آنکه در حوادث مربوط به انقلاب اسلامی و بسیاری از نقاط حساس تاریخی، به مشارکت فعال در دانشگاه‌ها پرداخت. او همانند بسیاری از اندیشمندان حقوق بشر، اعتقاد به اینکه مالکیت یک حق طبیعی است را در سرلوحه اندیشه‌های خود داشت. در این باره می‌توان به دفاع جانانه او به این مقوله در اندیشه‌ها و آثارش اشاره کرد. آنچه در پایان این نوشتار قابل ذکر است، این نکته است که اکتفا به این مقدار در توصیف و تشریح اندیشه‌های بلند او بسیار‌بسیار اندک است و در این ظرف نمی‌گنجد.