یدالله هیودی واحد سبدگردانی و مدیریت دارایی‌ها شرکت تامین سرمایه نوین ضرب‌المثلی می‌گوید: آب رفته به جوی بازنمی‌گردد. نوسان قیمت، ویژگی جدایی‌ناپذیرِ بازار سهام است؛ ولی افزایش پی‌درپی قیمت سهام شرکت‌ها در یک دوره زمانی و کاهش مداوم آن در دوره زمانی بعد از آن، قابل تامل است. بدیهی است در وضعیتی این‌چنین، سرمایه‌گذارانی که به امید کسب سودهای کلان وارد بازار سهام می‌شوند، سرمایه خویش را از دست‌رفته می‌بینند، اعتماد آنها به بازار سهام سلب می‌شود و جلب دوباره اعتماد سرمایه‌گذاران به سادگی میسر نیست. در ‌نتیجه، بازاری که از آن به‌عنوان زندان نقدینگی و از عوامل موثر بر کاهش تورم یاد می‌شود، موجب فرار سرمایه و روانه شدن آن به بخش‌های غیرمولد نظیر بازارهای طلا و ارز می‌شود. ارزش بازار بورس در بازه زمانی ۱۵ دی ۱۳۹۲ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ بیش از ۱۰ درصد کاهش داشته است. طی این مدت، صنایعی نظیر پتروشیمی حدود ۹ درصد، فلزات اساسی ۱۷ درصد، پالایشگاهی ۱۳‌درصد و بانکی‌ها ۱۱ درصد کاهش را تجربه کردند. در این بین، شرکت‌هایی مشاهده می‌شوند که سرمایه سهامداران آنها به شدت کاهش پیدا کرده‌اند. پرسش این است که آیا بازار سهام در دوره صعود مداوم دچار حباب قیمتی شده بود؟ درصورت مثبت بودن پاسخ، آیا راهکار مناسبی برای جلوگیری از آن اندیشیده شده است؟ در دوره فعلی نزول مستمر قیمت‌ها چطور؟ یکی از سازوکارهای مناسب و رایج در بازارهای سهام توسعه‌یافته، انجام عملیات بازارگردانی به‌وسیله شرکت‌های بازارگردان است. هدف اصلی بازارگردانی فراهم‌سازی نقدشوندگی سهم است. درواقع، بازارگردان با خرید و فروش روزانه سهام یک شرکت تلاش می‌کند ثبات و سلامت قیمت سهام یک شرکت و درپی آن، کل بازار سهام را فراهم کند. بازارگردان به‌منظور عملیات خرید و فروش سهم موردنظر باید مقادیر قابل توجهی از آن سهم را در اختیار گیرد. به این منظور، سهامداران عمده، وجوهی را نزد بازارگردان برای تملک سهم موردنظر قرار می‌دهند یا بازارگردان راسا اقدام به تامین وجوه موردنیاز می‌کند. سازمان بورس نیز به‌عنوان مقام ناظر طی این فرآیند همواره ناظر بر عملکرد بازارگردان است. در بورس اوراق بهادار کشور، آیین‌نامه بازارگردانی در اواخر ۱۳۸۳ به تصویب رسیده و از اسفند همان سال بازارگردانی چند شرکت بزرگ به‌صورت آزمایشی اجرایی شد که البته ادامه نداشت. شاید بتوان نبود شرکت‌های تامین سرمایه، ناآشنایی شرکت‌های کارگزاری و سرمایه‌گذاری نهادی از مزایای بازارگردانی، وجود دامنه نوسان و حجم مبنا و عدم اطلاع شرکت‌های مادر و عدم توجه به نقدشوندگی را برخی از دلایل این عدم‌تداوم برشمرد. خلاصه آنکه، خلأ بازارگردانی سهام شرکت‌ها به وسیله شرکت‌های متخصص نظیر شرکت‌های تامین سرمایه در وضعیت فعلی به شدت احساس می‌شود و پیاده‌سازی آن در بازار سهام کشور می‌تواند به نقدشوندگی بیشتر سهام شرکت‌ها و جلوگیری از تلاطم‌های نامعقول آن منجر شود.