توسعه رهبری سازمانی  در شرکت‌های جهانی

مترجم: مینا افروزی منبع: Emerald Group Publishing Limited استراتژی شرکتی خیلی سریع‌تر از توسعه رهبری در بسیاری از شرکت‌ها تکامل یافته است؛ که همین مساله باعث به وجود آمدن بسیاری از مشکلات مدیریتی شده است: در این شرایط ممکن است شرکت‌ها به اندازه کافی برای رشد بازارها رهبر سازمانی نداشته باشند، یا فاقد رهبرانی باشند که شایستگی‌های جهانی مورد نیاز را دارد. جوردی کانالز (Jordy Canals) محقق و مشاور موسسه IESE یک چارچوب مفهومی را برای کمک به شرکت‌ها در جهت به وجود آوردن طرح‌های جدید رهبری پیشنهاد می‌دهد. این چارچوب بر اساس برنامه‌های توسعه رهبری جهانی در بسیاری از شرکت‌های جهانی طرح‌ریزی شده است. در زیر، ۵ وظیفه اساسی مدیران عامل تعریف شده است، همراه با چهار کلید شایستگی برای رهبری یکپارچه. هماهنگی توسعه رهبری نسبت به استراتژی شرکتی پیشقدم است و استراتژی آن به شرح زیر است. کانالز همچنین تاکید می‌کند که تعهد مدیران عامل کلیدی است برای تشکیل طرح‌های موفق رهبری جهانی.

پنج دستورالعمل برای رهبران جهانی

با توجه به اینکه رهبران جهانی، برخلاف رهبران داخلی، باید افراد را در سطح جهانی هدایت کنند، کانالز وظایف معتبر مدیران عامل در همه فرهنگ‌ها را مشخص می‌کند و آنها را به پنج وظیفه اساسی تقسیم می‌کند.

۱- ماموریت و مقصود. مدیران عامل باید براساس پایه و اهداف شرکت ارتباط برقرار کنند. این وظیفه مخصوصا برای سازمان‌های جهانی که تلاش دارند کسب‌وکارهای مختلفی که در گوشه کنار دنیا پخش شده‌اند را یکپارچه سازند، ضروری است.

۲- استراتژی. رهبران جهانی باید دیدگاهی از آینده شرکت را توسعه دهند. دیدگاهی که واضح و عقلایی باشد و بتواند انتظارات بالا را با توانایی‌های شرکت هماهنگ سازد. تفکر استراتژیک به معنای انتخاب است و رهبران جهانی با انتخاب‌های بیشتری نسبت به مدیران داخلی رو به رو می‌شوند.

۳- اجرا. طبق استراتژی صنفی و ماموریت اساسی، رهبران سازمانی عملگرا و موظف به انجام کارها هستند. اجرا همچنین شامل طراحی سازمانی نیز می‌شود: تمرکز بر اینکه چه کسی چه کاری انجام می‌دهد و کجا و نظارت بر سیستم‌های عملگرایی رسمی و غیررسمی و سیستم‌های کنترل مدیریت از وظایف آنها است.

۴- یکپارچگی. در سازمان‌های جهانی، یکپارچگی افراد با سابقه‌های گوناگون در بخش‌های مختلف کسب‌وکار، وظایف و مناطق جغرافیایی، واجب است. مدیران عامل باید به شرکت‌های جهانی کمک کنند که در کنار هم قرار بگیرند و مانند یک تیم باهم کار کنند. درک تفاوت‌های فرهنگی و کار کردن در کنار افرادی که از کشورهای مختلف هستند در شرکت‌های جهانی بسیار مهم‌تر از شرکت‌های داخلی است.

۵- رهبری و توسعه. توجه مقاله از این پس بر این است که رشد رهبران آینده مخصوصا در سازمان جهانی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. رهبران جهانی آینده باید قادر به‌کار کردن در سراسر دنیا باشند.

چهار صلاحیت برای رهبران جهانی

کانالز ادعا می‌کند که شایستگی‌های رهبران روی وظایفی که انجام می‌دهند، تاثیرگذار است. او استدلال می‌کند که برنامه‌های توسعه رهبری، نباید فراموش کند که هدف اصلی یادگیری و توسعه این است که رشد حرفه‌ای و عملکرد رهبران را در هر وظیفه‌ای که نسبت به آن متعهد هستند، بهبود بخشد.

کانالز از چارچوبی که شامل چهار صلاحیت اصلی مورد نیاز برای رهبران جهانی است؛ استفاده می‌کند.

۱- دانش: شامل اطلاعات، اندیشه‌ها، الگوها و ایده‌هایی که رهبران جهانی باید داشته باشند یا به آنها نیاز دارند، است که شامل الگوهایی برای شناخت سراسر دنیا و آشنایی با کشورهایی که سیستم‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مختلفی دارند، می‌شود.

۲- توانایی‌ها: این مورد شامل تحلیل و ترکیب، حل مشکلات، تصمیم‌گیری، عملگرایی، رهبری، مدارا کردن با پیچیدگی‌ها و ابهامات و طراحی سازمانی است.

۳- مهارت‌های میان فردی. مهارت‌های میان فردی به رهبران کمک می‌کنند که مدیریت کنند، تعهد داشته باشند و به افراد انگیزه دهند و عدالت، احترام، ارتباط، کار تیمی، آزادی، حساسیت فرهنگی و قدردانی برای تنوع را وارد رابطه‌های خود با افراد کنند.

۴- نگرش‌ها: اینها ویژگی‌های شخصی هستند که عملکرد و رفتار رهبران را شکل می‌دهند و اساس رابطه‌های آنها را با دیگران معلوم می‌کنند. بر پایه مزیت‌های قدیمی، الگوی کانالز به یکپارچگی، فروتنی، خودآگاهی، کنترل خود، قدرت و اعتدال در رفتارهای رهبران توجه می‌کند.

مفاهیمی درخصوص طرح‌های رهبری جهانی

کانالز می‌گوید: «توسعه رهبری جهانی یکی از اولین نیازها برای موفقیت درازمدت شرکت‌های جهانی است و باید از مهم‌ترین برنامه‌های مدیران‌عامل باشد.»

او می‌گوید: درحقیقت موفقیت طرح‌های رهبری جهانی وابسته به تعهد مدیران عامل است. این به آن معنی است که نه‌تنها مدیرعامل باید در برنامه‌ها حضور داشته باشد، بلکه باید نقش مهمی نیز در طراحی و برنامه‌ریزی طرح‌ها داشته باشد و در آخر آنها را ارزیابی کند.

مدیریت خوب کمک می‌کند که از هماهنگی ماموریت‌های شرکت، فرهنگ، استراتژی و طرح‌های توسعه رهبری اطمینان حاصل کنند. مدیران اغلب از الگوهای کسب‌وکارها و رقابت آنها با یکدیگر سخن می‌گویند. کانالز در این باره معتقد است که: «ما باید الگویی از رهبری جهانی را در نظر بگیریم که کمک می‌کند شایستگی‌های مورد نیاز استراتژی شرکت توسعه یابند.»