محمد ملک‌شاهی: هفته‌گذشته، همزمان با هشتمین همایش ملی نخبگان جوان، دکترحسن روحانی با حضور در سالن اجلاس سران سیاست‌های جدید دولت درخصوص توانمندسازی نخبگان را تبیین کرد. اقتصاددانان یکی از عوامل مهم در موفقیت در پرورش نخبگان را توجه به آموزش ابتدایی می‌دانند. داگلاس نورث برنده جایزه نوبل اقتصاد ۱۹۹۳ درباره اهمیت آموزش دبستان‌ها در رشد کشور می‌گوید: «برای درک اینکه آیا جامعه‌ای در آینده به توسعه دست پیدا می‌کند به جای بررسی فناوری‌های آن جامعه که از ظواهر توسعه است، باید میزان خلاقیت، پرسشگری، تحرک، روحیه کار جمعی و تنوع‌طلبی کودکان آن کشور را سنجید. اگر می‌خواهید ببینید کشوری‌ توسعه‌یافته‌ است‌ یا نه،‌ به‌ کارخانه‌ها و صنایع‌ آن‌ نگاه‌ نکنید، کافی‌ است‌ سری‌ به‌ مدارس‌ آن‌ بزنید[...] سرمایه‌های ما در چاه‌های نفت یا در بانک‌ها نیست؛ سرمایه‌های ما در دبستان‌ها نشسته‌اند»، در مدل‌های اقتصادی نیز آموزش را به‌عنوان سرمایه اجتماعی وارد می‌کنند و کمتر مدل رشدی وجود دارد که این نقش را نادیده بگیرد. در این پرونده می‌خواهیم یکی از مشکلات سیستم آموزشی کشور (به‌زعم نویسنده) یعنی نخبه‌پروری را از دید صاحب‌نظران این حوزه مورد بررسی قرار دهیم. جدا کردن دانش‌آموزان از یکدیگر با برچسب‌های مختلف از استعدادهای درخشان گرفته تا نخبه در کشورمان دیده شده است؛ اما آیا این روش، رشد بیشتر این کودکان و کل جامعه را در پی خواهد داشت یا نه؟ در این پرونده سعی می‌کنیم به این دو سوال پاسخ بدهیم که:

آیا جدا کردن نخبگان سرعت رشد مهارت‌های اجتماعی را در ایشان افزایش می‌دهد؟

آیا جدا کردن کودکان به‌عنوان استعداد درخشان و نخبه، در سایر کشورهای جهان نیز انجام می‌شود؟

برنامه‌ریزی جامع در کشور چه پیشنهادهایی برای این معما دارد؟