اتکای شدید درآمدهای دولت به قیمت نفت مانند شمشیر دولبه‌ای عمل کرده است که گاهی درآمدهای دولت را به حد غیرقابل تصوری افزایش داده است و گاه نتوانسته قسمت عمده‌ای از درآمدهای دولت را جامه عمل بپوشاند. در چنین شرایطی مدیریت بحران دولت در هنگام کاهش درآمدهای نفتی از اهمیت زیادی برخوردار است.

از یکسو در شرایط محدودیت هزینه‌های عمرانی و امکان مانور ناچیز در هزینه‌های جاری امکان چندانی برای کنترل هزینه‌ها وجود ندارد و از سوی دیگر، پایین بودن درآمدهای مالیاتی نسبت به تولید ناخالص داخلی، قابلیت چندانی را برای این ابزار سیاست‌گذاری در جهت افزایش درآمدها ایجاد نمی‌کند.

در این پرونده موضوع کاهش قیمت نفت و تاثیر آن در کسری بودجه را بررسی خواهیم کرد. در صورت کسری بودجه چه روش‌هایی برای تعدیل آن وجود دارد.

آنچه مورد اجماع اقتصاددانانی که در این پرونده نظراتشان منعکس شده است، این است که اولا باید دولت گزارشی از منابع و مصارف خود در ۸ ماه اول سال تهیه کند، تا بتوانیم به‌صورت شفاف ببینیم که آیا با کسری بودجه مواجه خواهیم شد یا نه و در ثانی در صورت کسری بودجه، دولت باید تمام تلاش خود را معطوف به آن نماید که از بانک مرکزی استقراض نکند؛ چرا که اثرات بد افزایش پایه پولی و افزایش تورم ممکن است کشور را بیش از پیش در دام رکود تورمی گرفتار کند.

تنها راه‌حل‌های ممکن، به غیر از استقراض، صرفه‌جویی در مصارف و افزایش درآمدهای دولت است. دکتر محمدعلی کاشفی اعتقاد دارد که کاهش هزینه‌ها به تدبیر بلند‌مدت‌تری نیاز دارد و در کوتاه‌مدت عملی نیست. اما وی عقیده دارد که افزایش درآمدها از طریق افزایش قیمت حامل‌های انرژی و همچنین تک نرخی کردن ارز از ابتدای سال آینده، دور از دسترس دولت نیستند.

اما دکتر مصطفی طهماسبی معتقد است که حذف دهک‌های بالایی که یارانه می‌گیرند، از جمله راه‌های کاهش هزینه‌های دولت است که با توجه به وعده‌های مسوولان، حتی در کوتاه‌مدت نیز عملیاتی می‌شود.

در بلند‌مدت نیز بهترین راه‌حل برای پیش نیامدن چنین مسائلی، حرکت به سمت کاهش وابستگی به نفت است که در این زمینه تحقیقات متعددی در علم اقتصاد با کلیدواژه «نفرین منابع طبیعی» انجام شده است و خسرو نورمحمدی پیشنهاد می‌کند باید تمام بودجه حاصل از فروش نفت را به سمت پروژه‌های عمرانی و سرمایه‌گذاری هدایت

کنیم.