مهدیس مدنی کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی توریسم کوهنوردها و طبیعت‌گردها نامش را زیاد شنیده‌اند. تنها خانه رسمی هندوییسم، کشور معابد و بتکده‌های بزرگ و کوچک. نپال، سرزمینی شبیه به هیچ کجا! منظره‌ای که در بدو ورود گردشگران به نپال پشت درهای فرودگاه تریبهاون (فرودگاه بین‌المللی کاتماندو) در انتظار آنها نشسته است، فقر است. فقری که در تمام کوچه‌ها و خیابان‌های این کشور قدم می‌زند و قبل از مردم نپال با تو چشم در چشم می‌شود. اما شاید چیزی که باعث غیرمنتظره بودن این فقر می‌شود لبخند افسران پلیس حاضر در فرودگاه باشد.

برخورد صمیمانه و لبخند آرام‌بخش آنها بیشتر نوید یک محیط آرام را می‌دهد. معادله ذهنی که با بوق‌ پی‌درپی ماشین‌ها در خیابان به کلی به هم می‌ریزد. در نپال می‌توانید قدرت چانه‌زنی‌تان را امتحان کنید. اینجا می‌توانید حتی قیمت هتلی را که رزرو کرده‌اید با چک و چانه کم کنید. توصیه مسافران باتجربه به تازه‌کاران این است که اگر بتوانید با چانه زدن قیمت کرایه تاکسی را به نصف قیمت پیشنهادی راننده برسانید، معامله منصفانه‌ای کرده‌اید! از آنجا که عمده درآمد روزانه مردم در اینجا از گردشگری است، تعجب نکنید اگر همه جا برای فروش محصولاتشان شما را دوره کنند و بخواهند تا از آنها چیزی بخرید. مساله‌ای که سفرنویس وب‌سایت «وطن ما» درباره آن ما را به اشتباه انداخت، او می‌نویسد: «در کنار میدان یک مغازه‌دار ما را دعوت کرد که در جلوی مغازه‌اش بنشینیم تا برایمان شیر چای بیاورد. بر اساس رفتار مغازه‌دارها حدس زدم که یا می‌خواهد برای چای پول بگیرد یا قصد فروش اجناسش را دارد. اما تصور من اشتباه بود! او فقط می‌خواست باهم حرف بزنیم. مردی بود بسیار مهربان و دوست داشتنی.»

اما به‌جز فقر حضور زنان نیز در این خیابان‌ها چشمگیر است. نکیسا نورایی در سفرنامه‌اش می‌نویسد: «نکته جالب حضور زنان در تمامی مشاغل اجتماعی است، حتی زن رفتگر هم دیدم. بیشتر مغازه‌ها را زنان اداره می‌کردند و بیشترین پلیس‌های راهنمایی و رانندگی که دیدم زن بودند. درصد بالای اشتغال زنان در کشور سنت‌زده در حال رشدی مانند نپال به نظرم تناقض جالبی داشت.» در آیین هندو زنان در پله دوم و بعد از مردان قرار می‌گیرند و شاید بتوان گفت تنها فقر توانسته بر این اعتقادات فائق آید و زنان را وارد اجتماع کند. با این وجود هنوز زنانی که توانایی و دانش کافی دارند تا به عنوان راهنمای تورهای کوهنوردی و کوه‌پیمایی در صنعت گردشگری مشغول به‌کار باشند از انحصاری که آقایان در این شغل دارند گلایه می‌کنند. اما به‌جز فقر و حضور اجتماعی زنان، نکته دیگری نیز به چشم گردشگران می‌آید، نکیسا نورایی آن را این‌گونه وصف می‌کند: «مردم نپال در همان غذاخوری‌های کثیف و خیابان‌های آلوده و پر از سر و صدا شاد هستند، بستنی می‌خورند و با چه انرژی سرشاری با هم صحبت می‌کنند و با صدای بلند می‌خندند. دعوای مردم را با هم ندیدم. لبخند، جزئی از صورت آفتاب‌سوخته و فقرزده یک نپالی است و می‌توان دید که شاد بودن در فقیرانه‌ترین شرایط اجتماعی هم امکان‌پذیر است.»

همه اینها در کنار کوه‌ها، رودهای خروشان، جنگل‌ها و دشت‌های سرسبز نپال، از این کشور چندین و چند خدایی، رازی ساخته که برای کشف این راز باید تا جای ممکن به آن نزدیک شد.