دنیای اقتصاد: مرکز آمار ایران تحولات مربوط به بازار کار در پاییز را منتشر کرد. «دنیای اقتصاد» در گزارشی روند حرکت این بازار را در دو بازه فصلی و سالانه بررسی کرده است. بررسی فصلی حاکی از آن است که نرخ بیکاری پس از آنکه یک فصل تک‌رقمی را در تابستان تجربه کرد در انتهای پاییز مجددا به مدار دورقمی بازگشت. عواملی که موجب شده نرخ بیکاری در فصل سوم سال دورقمی شود، در افزایش نرخ مشارکت و ریزش سهم اشتغال بخش کشاورزی در مقایسه با فصل قبل قابل ردیابی است. بنا بر گزارش مرکز آمار ایران در فصل سوم سال، ۱۷۵ هزار و ۲۲۰ نفر به میزان جمعیت فعال اقتصاد اضافه شده است. این در حالی است که در تابستان گذشته از جمعیت فعال کشور کاسته‌شده بود. در کنار افزایش جمعیت فعال، کاهش اشتغال در بخش کشاورزی نیز دیگر عامل موثر در رشد نرخ بیکاری بوده است. با وجود آنکه در دو بخش صنعت و خدمات ۳۹۶ هزار شغل جدید در پاییز ایجاد شده است، اما به‌دلیل کاهش ۴۸۶ هزار شغل در بخش کشاورزی در این فصل، نرخ بیکاری تغییر جهت داده است. با وجود آنکه تغییرات فصلی از افزایش نرخ بیکاری در پاییز خبر می‌دهد، روند سالانه کاملا علامتی مقابل آن را نشان می‌دهد. در مقیاس سالانه میانگین جمعیت شاغل نه تنها افزایش داشته، بلکه از سرعت رشد منفی ایجاد اشتغال نیز کاسته شده است.

آخرین تحولات شاخص‌های بازار کار ایران منتشر شد

تصویر پاییزی بازار کار

گروه تحلیل - مهدیه شادرخ: مرکز آمار ایران گزارش فصل پاییز نتایج آمارگیری نیروی کار را منتشر کرد. بررسی روند شاخص‌های بازار کار ایران به‌ویژه نرخ بیکاری و اشتغال بیانگر این است که طی یک سال گذشته، با وجود کاهش اشتغال،‌ نرخ بیکاری (میانگین سالانه) روند نزولی خود را همچنان ادامه داده است. موضوعی که نشان می‌دهد در کنار نرخ بیکاری، آمارهای دیگر اشتغال مثل «تعداد شاغلان» و «نرخ مشارکت» را نیز برای بررسی تحولات بازار کار باید مدنظر قرار داد.

آمارها نشان می‌دهد با وجود کاهش نرخ بیکاری، روند ایجاد شغل در اقتصاد در ایران نیز در سه فصل نخست سال جاری نسبت به سه فصل نخست سال گذشته، «منفی» بوده و کاهش بیکاری، عمدتا به دلیل کاهش «نرخ مشارکت» (نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت) رخ داده است. هرچند پس از حذف اثرات فصلی، میانگین سالانه تعداد شاغلان در فصل پاییز در مقایسه با فصل تابستان، با افزایشی نسبی مواجه بوده است. یکی از نکات گزارش جدید اشتغال مرکز آمار، اشاره به این موضوع است که بیش از ۳۸ درصد شاغلان در ایران، بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار می‌کنند که بیش از حد ۴۸ ساعتی در نظر گرفته شده در استاندارد جهانی «کار شایسته» است.

۱. آخرین تحولات شاخص‌های نیروی کار

براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران در پاییز سال ۱۳۹۳ عمده‌ترین تحولات شاخص‌های نیروی کار به شرح ذیل بوده است:

نرخ مشارکت اقتصادی در پاییز ۹۳ رشد ۱/۰درصدی نسبت به فصل تابستان داشته و به ۳/۳۷ درصد رسیده است. نرخ بیکاری نیز از ۵/۹ درصد در تابستان امسال به ۵/۱۰درصد افزایش یافته است. نرخ بیکاری جوانان ۲۴-۱۵ سال نیز از ۹/۲۲ درصد در تابستان ۹۳ با رشد حدود ۳ درصدی به ۷/۲۵ درصد افزایش یافته است.

سهم بخش‌های مختلف از اشتغال

اما در مورد سهم بخش‌های مختلف اقتصادی در اشتغال نیز شاهد تغییراتی بوده‌ایم. سهم بخش کشاورزی در اشتغال از حدود ۱۹درصد به ۸/۱۶درصد کاهش یافته است. سهم بخش صنعت و خدمات نیز از ۶/۳۳ درصد در تابستان ۱۳۹۳ به ۴/۳۴ درصد در پاییز ۹۳ و سهم بخش خدمات نیز از ۴/۴۷ درصد به ۸/۴۸ درصد افزایش یافته است.

کار زیاد ۳۸ درصد از شاغلان

آمارهای درج‌شده در گزارش جدید مرکز آمار از شاخص‌های اشتغال کشور در پاییز سال جاری، بیانگر این است که از کل تعداد شاغلان کشور (افراد ۱۵ ساله و بیشتر)، بالغ بر ۳۸ درصد از آنان بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار می‌کنند. گزارش منتشر شده در توضیح این شاخص یعنی «نسبت افراد با ساعت کار بیش از ۴۹ ساعت»، اضافه کرده است که «این شاخص که یکی از نماگرهای کار شایسته است، نشان می‌دهد در کشور سهم زیادی از شاغلان بیش از حد استاندارد کار می‌کنند.»

در این زمینه، بررسی‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد در سال‌های اخیر، شاخص «ساعت کار» به‌عنوان یکی از نماگرهای معرف «کار شایسته» در سطح جهان مطرح شده است. عبارت «کار شایسته» نیز نخستین بار از سوی دبیر کل سازمان بین‌المللی کار (ILO) مطرح شد و تعریف آن، به صورت «فرصت‌هایی برای زنان و مردان جهت به دست آوردن و حفظ کار خوب و سودمند از لحاظ اقتصادی در شرایط آزادی، برابری، امنیت و وقار انسان» بیان شد.

در این زمینه، بررسی‌های صورت گرفته بیانگر این است که «تعداد ساعات کاری بیش از حد» (بیش از ۴۸ ساعت) برای سلامت جسمی و روانی افراد و به تبع آن، سلامت جامعه مضر است و تعادل بین کار و زندگی افراد را بر هم می‌زند. این پدیده، اغلب به دلیل نامتناسب بودن «دستمزدهای پرداختی» بروز می‌یابد و یکی از پیامدهای نامطلوب آن نیز «کاهش بهره‌وری در کل اقتصاد» است.

به همین دلیل نیز، سازمان بین‌المللی کار در نخستین قطعنامه خود، تصریح کرد که میزان ساعت کار هفتگی افراد شاغل، نباید بیش از ۴۸ ساعت باشد.

۲. تداوم روند نزولی نرخ بیکاری

نرخ بیکاری (میانگین سالانه) طی دو سال اخیراز روند نزولی مداومی برخوردار بوده، به نحوی که از ۸/۱۲ درصد در تابستان ۱۳۹۱ به ۳/۱۰ درصد در تابستان ۱۳۹۳ کاهش یافته است و در فصل پاییز ۱۳۹۳بدون تغییر، رقم ۳/۱۰ درصد را ثبت کرده است. به‌طور طبیعی انتظار می‌رود سیر نزولی نرخ بیکاری، بیانگر بهبود اوضاع اشتغال در بازار نیروی کار باشد؛ اما آیا روندهای اشتغال این موضوع را تایید می‌کند؟

۳. صعود و نزول اشتغال

جمعیت شاغل نیروی کار (میانگین سالانه) از بهار سال ۱۳۹۱ از حدود ۲۰میلیون و۴۶۰ هزار نفر طی یک روند صعودی تا تابستان ۱۳۹۲ حدود یک میلیون نفر افزایش داشته و به ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر رسیده است، اما از تابستان سال ۱۳۹۲ روند میانگین جمعیت شاغل نیروی کار نزولی شده و تا یکسال بعد یعنی تا تابستان سال ۱۳۹۳،به حدود ۲۰ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر کاهش یافته است، البته در فصل پاییز سال جاری اوضاع اشتغال بهتر شده و با رشد ۶/۰ درصدی به بیش از ۲۱میلیون نفر رسیده است.

روند ایجاد اشتغال (در سال منتهی به هر فصل نسبت به مدت مشابه سال قبل) نیز نشان می‌دهد که از پاییز سال ۹۱ روند ایجاد اشتغال صعودی شده و در اوج خود در تابستان ۱۳۹۲ به حدود یک میلیون نفر شغل رسیده است، اما پس از آن این روند کاهشی شده، به‌طوری که در زمستان سال ۹۲ تنها حدود ۲۰۰ هزار شغل جدید ایجاد شده است. این روند کاهشی در سال بعد نیز ادامه داشته، به‌طوری در بهار سال ۱۳۹۳ روند ایجاد اشتغال منفی شده و در تابستان سال ۱۳۹۳ حدود ۷۰۰ هزار شغل از دست رفته است. در پاییز ۹۳ از این رقم منفی کاسته شده وتعداد شغل‌های کاهش یافته در این فصل به حدود ۴۷۰ هزار شغل تقلیل یافته است.

۴. واگرایی میان اشتغال و بیکاری

بررسی روند میان نرخ بیکاری و میزان اشتغال نشان می‌دهد که اگر چه روند نزولی نرخ بیکاری تا تابستان ۱۳۹۲ با روند صعودی اشتغال همخوانی دارد،‌ اما از پاییز ۱۳۹۲ روند نرخ بیکاری با روند اشتغال همخوانی ندارد. در حالی که روند نزولی نرخ بیکاری ادامه یافته است، اما اشتغال با کاهش همراه شده است. سوال این است که عامل این واگرایی میان نرخ بیکاری و اشتغال چه بوده است؟

نرخ بیکاری متاثر از دو عامل جمعیت فعال و جمعیت شاغل است، به نحوی که افزایش جمعیت شاغل اثر کاهنده بر نرخ بیکاری و افزایش جمعیت فعال اثر افزاینده بر نرخ بیکاری دارد.

طی یک سال اخیر میزان جمعیت شاغل نه تنها افزایش نیافته، بلکه با کاهش نیز مواجه شده است. بنابراین عامل اصلی موثر بر کاهش نرخ بیکاری را باید در کاهش در برآورد جمعیت فعال جست. برآورد جمعیت فعال نیز خود تابعی از جمعیت بالای ۱۰ سال و برآورد نرخ مشارکت نیروی کار است. کاهش نرخ مشارکت، ازطریق کاهش جمعیت فعال به کاهش نرخ بیکاری خواهد انجامید.

میانگین جمعیت فعال نیروی کار نیز از بهار سال ۹۱ با مقدار ۲۳ میلیون و ۳۸۰ هزار نفر با روندی صعودی به مسیر خود ادامه داده، به‌طوری که تا تابستان سال ۹۲ این مقدار به اوج خود رسیده و عدد ۲۴ میلیون و ۳۴۰ هزار نفر را تجربه کرده است، اما از تابستان سال ۹۲ میانگین جمعیت فعال نیروی کار طی یک روند نزولی تا یک ‌سال بعد یعنی تابستان سال ۹۳ به ۲۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر رسیده است، اگرچه در فصل پاییز سال ۱۳۹۳ این رقم افزایش یافته و به ۲۳ میلیون و ۴۶۰ هزار نفر رسیده و نسبت به دوره قبل رشد ۷/۰درصدی را تجربه کرده است.

بنابراین در حالی که انتظار می‌رفت کاهش جمعیت شاغل طی یک سال اخیر به افزایش نرخ بیکاری بیانجامد، کاهش جمعیت فعال به قدری شدید بوده که این اثر را خنثی کرده و در نهایت کاهش نرخ بیکاری را از پاییز ۱۳۹۳ تاکنون رقم زده است. بر این اساس به نظر می‌رسد نرخ بیکاری به تنهایی تحولات بازار کار ایران را به خوبی منعکس نمی‌کند و علاوه بر آن باید آمار اشتغال را زیر نظر داشت.

رازگشایی از بیکاری پاییزی

رازگشایی از بیکاری پاییزی

رازگشایی از بیکاری پاییزی

رازگشایی از بیکاری پاییزی

رازگشایی از بیکاری پاییزی