مهدی حیدری قیمت دلار در بازار داخلی در ۶ ماه گذشته کمتر از ۱۰ درصد رشد داشته است، این در حالی است که با توجه به تقویت ارزش دلار در بازارهای جهانی، قیمت دلار در برابر یورو بیش از ۱۸ درصد، در مقابل پوند انگلیس و لیر ترکیه حدود ۱۲ درصد، در برابر ین ژاپن حدود ۱۵ درصد و در برابر دلار کانادا حدود ۲۰ درصد رشد داشته است. نتیجه آنکه در همین مدت نرخ یورو در بازار تهران حدود ۸ درصد کاهش داشته و مابقی ارزها نیز روند کاهشی داشته‌اند. افزایش شدید قیمت دلار نسبت به سایر ارزها در شرایطی است که اغلب کشورهای ذکر شده نرخ تورم و بهره‌ای کمتر یا نزدیک به نرخ تورم و بهره در آمریکا دارند.

در‌صورتی‌که تفاوت نرخ تورم و بهره در ایران و آمریکا حدود ۲۰ درصد است؛ بنابراین رشد قیمت دلار در کشور ما، باید بسیار بیش از کشورهای ذکر شده می‌بود. عدم افزایش متناسب قیمت دلار و کاهش حدود ۸ درصدی قیمت یورو در حالی اتفاق می‌افتد که با کاهش شدید قیمت نفت؛ بنابراین منابع ارزی دولت، کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند استفاده بهینه از این منابع است. جالب آنکه در واقع بخشی از کاهش جهانی قیمت نفت یا طلا به تقویت ارزش دلار نسبت داده می‌شود و افزایش قیمت دلار در ایران متناسب با بازارهای جهانی، می‌توانست این اثر را تعدیل کند. یکی از دلایل کاهش قیمت یورو و سایر ارزهای غیر وابسته به دلار، مبنا قرار گرفتن قیمت دلار به جای قیمت سبدی از ارزهای جهانی به‌عنوان مبنا در سیاست‌های تنظیم بازار ارز بانک مرکزی بوده است. قیمت دلار در اذهان عمومی نیز به‌عنوان مبنای ارزش پول ملی قلمداد می‌شود در صورتی‌که با توجه به ساختار تجارت خارجی کشور و نقش مهم شرکای تجاری ایران در اروپا و آسیا، واحد پولی این کشورها اهمیت بالایی در مصارف ارزی کشور دارند.

باید توجه داشت که نسبت قیمت ارزهای جهانی ثابت نیست و به‌طور مشخص در ماه‌های اخیر تلاطم بالایی در این بازارها مشاهده شده است. برای مثال در کمتر از یک ماه گذشته ارزش فرانک سوئیس حدود ۱۵ درصد افزایش یا ارزش روبل روسیه حدود ۲۵ درصد کاهش یافته است (در برابر دلار). عوامل متعددی می‌توان برای تلاطم در بازار ارزهای جهانی برشمرد، اما آنچه در اینجا مدنظر است تمایز نرخ دلار به‌عنوان یکی از ارزهای مهم جهانی و نرخ ارز به‌عنوان ارزش نسبی پول ملی نسبت به سایر واحدهای پولی در دنیا است. تمایز این دو در شرایط فعلی که ارزش دلار به طور کم‌سابقه‌ای افزایش یافته و از طرف دیگر منابع بودجه دولت به‌شدت کاهش یافته بیش از هر زمانی جلب توجه می‌کند.

در باب سیاست تثبیت نرخ ارز فراوان بحث شده و اشکالات متعددی برای آن عنوان شده که شوک ارزی دو سال قبل یکی از نتایج آن بوده است، اما فارغ از درستی یا نادرستی این سیاست، اجرای صحیح هر روش مدیریت ارزی مستلزم توجه به قیمت‌های جهانی ارز و تشکیل سبدی از ارزهای مختلف به‌عنوان مرجع و مبنای سیاست‌های مدیریت نرخ ارز توسط بانک مرکزی است. بدیهی است دلار به‌عنوان یکی از ارزهای مهم جهانی و واحد پول بین‌المللی وزن بالایی در این سبد خواهد داشت، اما ضرورت دارد که قیمت سایر ارزها نیز در آن منعکس شود.

*دانشجوی دکترای فاینانس، مدرسه اقتصاد استکهلم