علی‌اصغر شالبافیان عضو هیات علمی دانشگاه سمنان الگوها و اقدامات موفق- چه کوچک و چه بزرگ- را باید شناخت و شناساند. در مقطع کنونی، گردشگری کشور ما بیش از پیش به الگو قرار دادن اقدامات موفق نیاز دارد. به نظرم واکاوی عوامل موفقیت تیم مذاکره‌کننده گردشگری در تلاش برای کسب میزبانی کنوانسیون جهانی راهنمایان گردشگری در سال ۲۰۱۷ از این قبیل است. همان‌طور که می‌دانیم جمعی از راهنمایان گردشگری ایران توانستند با حضور در کنوانسیون جهانی راهنمایان ۲۰۱۵ در پراگ، راهنمایان کشورهای دیگر را مجاب به حضور در ایران برای دو سال بعد کنند؛ امری که می‌تواند پیامدهای مثبت بسیاری برای کشورمان به همراه داشته باشد. از این موضوع نباید به راحتی عبور کرد و از قابلیت تامل و درس‌آموزی آن نباید غفلت کرد. اصولا یکی از آفات مواجهه با پدیده‌های بیرونی- فارغ از خوشایند بودن یا نبودن- تقلیل آنها به‌گونه‌ای است که توجهات از پیام مرکزی آن پدیده منحرف شود و لایه‌های بیرونی آن به صورتی مقطعی مورد توجه قرار گیرد. در این یادداشت تلاش می‌کنم برخی دلایل این توفیق را - فارغ از اختلاف دیدگاه‌ها- از نگاه ناظری بیرونی برشمرم و توصیف کنم. ۱- عشق به میهن: شاید مهم‌ترین وجه مشترک تیم مذاکره‌کننده گردشگری را بتوان دلسوزی و عشق آنها به کشور قلمداد کرد. تامل در خصوص محتوای سخنرانی یکی از نمایندگان گروه، آنجا که می‌گوید: «قربانی واقعی رسانه ما هستیم، چون حداقل در بخش‌های دیگر دنیا بحران بوده. در ایران اصلا نبوده ولی نام ایران همیشه در رسانه ها، منفی مطرح می شده. ... ما کاملا در صلحیم، تروریست هم نیستیم. لطفا پیام ما را به کشورتان برسانید. وقتی دفعه بعد کسی در رابطه با ما صحبت کرد، بگویید ما یک گروه از ایران را ملاقات کردیم که عنوان می‌کردند: ایران امن و زیبا است. راهنمایان گردشگری موفق دارد. شما رسانه ما باشید.» این عبارات تداعی‌کننده این است که چگونه گردشگری می‌تواند ابزار موثری برای دیپلماسی عمومی باشد. یا نماینده دیگری که به مناسبتی می‌نویسد: «اگر که بغض همیشه آماده شلیک ته خشاب گلویت نخواهد برای آینده این مردمان و این سرزمین بترکد، وقتی تنها به خودت فکر کنی، اوضاع خودت خوب است.» به خوبی موید این امر است.

۲- پرهیز از ناامیدی: اگر چه راهنمایان تور ایرانی پس از حضور در پراگ و دیدن اوضاع، بررسی شرایط رقبا و دلداری دیگر مشارکت‌کنندگان مبنی بر مرسوم بودن تجربه دو سه شکست قبل از کسب میزبانی به این نتیجه رسیده‌اند که با بضاعت کمتری به صحنه آمده‌اند، اما از تلاش برای پیروزی ناامید نمی‌شوند. جالب آن است که یکی از اعضای گروه ساعاتی پیش از سفر، امید به کسب موفقیت را اندک توصیف کرده و ساعاتی قبل از رای‌گیری می‌نویسد: «آن قدر رایزنی و تلاش کردیم که امیدمان بالا رفته و اگر اتفاق خاصی نیفتد،...».

۳- آگاهی: راهنمایان تور بدون شک از اثرگذارترین گروه‌های مرجع در جهت‌دهی به تصمیم مسافران و ترسیم وجهه واقعی یک مقصد گردشگری هستند. در دوران کنونی این اثرگذاری به‌واسطه حضور فعال آنها در وبلاگ‌نویسی چه به صورت وبلاگ‌های شخصی یا وبلاگ‌های تخصصی سفر و نیز در شبکه‌های اجتماعی مضاعف شده است. انتخاب و اقدام برای میزبانی چنین رویدادی از میان انبوه رویدادهای دیگر حوزه گردشگری خود نشان از درک درست راهنمایان گردشگری داشته است.

۴- خلاقیت: یکی از ابتکارات تیم مذاکره‌کننده این بود که وقتی حجم عظیم تلاش دیگر کشورها برای میزبانی را مشاهده کردند، ایده مسابقه پاسخ به سوالات در مورد ایران را طراحی و جایزه وسوسه‌انگیز سفر به ایران را برایش انتخاب کردند. جواب به سوالات نیز مستلزم کسب آگاهی از محتوای ارائه گروه ایرانی و بروشورهای ایران بود. این ایده فضای بسیار مطلوبی را به نفع کشور ایجاد کرد به طوری که در مراسم انتخاب مسافران آگاه و خوش‌اقبال سفر به ایران، نام کشورمان به مدتی طولانی و بیش از سایر کشورها در مرکز توجه شرکت‌کنندگان قرار گرفت. پرینت نامه‌ها و ایمیل‌های مثبت گردشگران خارجی در رابطه با سفر به ایران از دیگر اقدامات مبتکرانه، موثر و البته کم‌هزینه‌ای بود که صورت گرفت.

۵- دوراندیشی و برنامه‌محوری: بررسی سیر تکامل تشکل راهنمایان گردشگری خود نشان از این برنامه‌محوری دارد، به طوری که پس ازطی چند مرحله با ایجاد مجموعه‌ای منسجم در داخل کشور، استفاده از ظرفیت‌های بین‌المللی در موضوع کاری خود را در دستور کار قرار داده و آن را رصد کردند.

۶- مشورت‌پذیری و انعطاف‌پذیری: شاید از موثرترین اقدامات درکسب میزبانی کنوانسیون راهنمایان گردشگری راه‌اندازی کمپین come ۲iran و تهیه فیلم توسط راهنمایان با نام بردن تک تک کشورها باشد. ایده کمپین come ۲iran توسط دو نفر از اعضای گروه در فاصله تقریبا دو هفته‌ای از شروع کنوانسیون پراگ و ایده تهیه فیلم توسط راهنمایان در حین برگزاری کنوانسیون مطرح گردید و با توجه به پذیرش و تکمیل این ایده‌ها سریعا به‌طور موفقیت‌آمیزی اجرا شد. این سرعت عمل خود نشان از انسجام و اتحادی دارد که منبعث از هدف مشترک و همدلی همه دست‌اندرکاران امر بوده است.

۷-شناخت مخاطب و طراحی تجربه گردشگری (Tourism Experience Design): بررسی نحوه شناساندن ایران به مخاطبان در پراگ نشان از مخاطب‌شناسی و اجرای دقیق مدل طراحی تجربه گردشگری توسط گروه اعزامی دارد؛ به طوری که آنها ایران واقعی در مقیاسی کوچک را در ذهن مخاطبانشان ترسیم کردند. برای پی بردن به این موضوع کافی است به نحوه رفع ابهام در خصوص مسائل امنیتی کشور، صدور روادید، انتخاب سوغات، صنایع دستی، محتوای فیلم کوتاه، ساک دستی، پذیرایی با چای دم کرده و... توجه شود که همه آنها البته در بستری از روحیه مهمان‌پذیری ایرانی ارائه شد.