رابطه نامتوازن در گردشگری

دکتر صمد قائم پناه کارشناس مسائل ترکیه سرزمین ما به لحاظ برخورداری از ۴۰ درجه اختلاف دما درهر روز از سال به سرزمین چهار فصل معروف شده و طبیعت متنوع، کوه‌های سر به فلک کشیده البرز و زاگرس همه گونه مناظر دیدنی را یکجا فراهم می‌آورد. از وجهی دیگر ایران یکی از غنی‌ترین کشورهای جهان از حیث آثار باستانی در بیشترین دوره‌های تاریخی تمدن بشر و حتی ماقبل تاریخ به شمار می‌رود و بسیار بدیهی است که حفظ این آثار باستانی و نگهداری بهینه آنها نیاز به بودجه هنگفتی دارد که نمی‌تواند با اتکا بر درآمدهای عمومی دولت محقق شود.

بر این مبنا گردشگری یکی از عمده‌ترین منابع قابل استفاده در حفظ و نگهداری آثار تاریخی است و چنین منبعی نه تنها سازمان‌های ذی‌ربط مانند سازمان میراث فرهنگی را در حفظ این آثار ارزنده که نمایاننده شکوه و عظمت تاریخ کشورمان است، یاری می‌رساند بلکه خود زمینه‌های توجه بسیار به این عرصه از فعالیت فرهنگی را فراهم کرده و امکان توسعه تحقیقات و کشف آثار باستانی دیگر را که تاکنون دور از دسترس یا مدفون بوده‌اند میسر می‌کند و بدون تردید توسعه کشف آثار باستانی و گسترش تحقیقات در این زمینه نیز اثرات مضاعفی بر توسعه صنعت گردشگری خواهد گذاشت. همین‌طور به دلیل روحیه میهمان‌پذیری ایرانیان در اقصی نقاط کشور و همچنین به دلیل فرهنگ سنتی مردم در تامین امنیت اجتماعی برای خارجیان هیچ‌گونه تهدیدی وجود ندارد. اگر فقدان توجه را به دلیل نبود فرهنگ گردشگری در ایران بدانیم این امر باید در مورد کشورهایی چون ترکیه نیز صادق باشد، در حالی که ترکیه یکی از عمده‌ترین منابع درآمدهای ارزی خود را ازمحل گردشگری بین‌المللی تامین می‌کند. متاسفانه در کشور ما صنعت گردشگری صنعت توسعه‌یافته و پیشرفته‌ای نیست. بنا به دلایلی طرف مقابل (ترکیه) بر خلاف کشور ما، بخش اعظم درآمد ارزی خود را که بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار است مدیون صنعت گردشگری است.این کشور توانسته است با توجه به درآمد ارزی حاصل از گردشگری، زیرساخت‌های مناسبی در سطح جهانی فراهم کند. باید به‌دنبال جواب این پرسش باشیم که چرا کشور ترکیه به نسبت ایران در صنعت گردشگری از موقعیت خوبی برخوردار شده است؟

گاهی این پاسخ به ذهن متبادر می‌شود که علت اصلی به وجود آمدن چنین شرایطی، نیازمند نبودن کشور به محل درآمدهای ارزی حاصل از اقتصاد گردشگری است و وابستگی اقتصادی کشور به درآمدهای سرشار ارزی حاصل از فروش نفت می‌تواند در یک نگاه مقدماتی، دلیل اصلی ضعف در اقتصاد گردشگری ایران باشد. زیرا همین علت،عامل اصلی در ضعف عمومی دیگر قطب‌های اقتصادی کشور در دو بخش کشاورزی و صنعت نیز بوده است.

اقتصاد تک‌محصولی تبعات بسیار پیچیده‌ای را در پی دارد و مشکلات ساختاری گسترده‌ای در ساختار یک کشور ایجاد می‌کند که زدودن آن نیاز به برنامه‌ریزی‌های بسیار وسیع و طولانی مدت دارد.

همین اقتصاد تک‌محصولی وابسته به صادرات نفت، رونق اقتصادی زائدی را نیز در کل پیکره اقتصادی کشور ایجاد کرده بود که باعث سفرهای پیاپی قشر معینی از افراد جامعه به طور مکرر به خارج از کشور می‌شد.

هر چند ممکن است، بسیاری از کارشناسان اقتصادی، فقدان زیرساخت‌های مناسب برای توسعه اقتصاد گردشگری را زمینه‌های عمده ضعف در این بخش از اقتصاد بدانند، اما این امر خود به‌عنوان یک امر تبعی مطرح است یعنی همان عامل اقتصاد تک‌محصولی وابسته و رونق اقتصادی کاذب و علاقه‌مندی به سفرهای خارجی به عنوان عامل اصلی در عدم پیشرفت گردشگری در ایران عمل می‌کرده است و بقیه علل و عوامل را می‌توان تابعی از این دلایل قرار داد.

در سفر اخیر رئیس‌جمهور ترکیه به تهران این موضوع مورد بحث قرار گرفت و کشور ترکیه تاکید کرد می‌تواند تجربه گردشگری کشور خود را به ایران منتقل کند و تبادل نظر در زمینه توسعه زیرساخت گردشگری وجود داشته باشد. از لحاظ مراکز گردشگری هر دو کشور مزیت‌های نسبی بالایی دارند ولی در کل توازن درآمد دو کشور در بحث صنعت گردشگری به نفع ترکیه است، طبق آمار غیررسمی سالانه حدود ۴ میلیون نفر گردشگر از ایران وارد ترکیه می‌شوند ولی از طرف ترکیه این رقم بسیار محدود است. غفلت ما در این زمینه باعث پیشرفت اعجاب‌انگیز ترکیه بوده است. در پایان می‌توان نتیجه گرفت که واقعیت صنعت گردشگری در ایران این است که در زمینه فرهنگی مردم ما با بحث مساله توریسم مشکلی ندارند و در سطح افکار عمومی و فرهنگ غنی مردم، ایرانیان دارای افکار بازی هستند و برخی کج‌سلیقگی‌ها در سطح مسوولان، باعث مغفول ماندن صنعت گردشگری در ایران شده است و همین‌طور به دلیل تفاهم و مذهب مشترک بین دو کشور ایران و ترکیه می‌توان این صنعت را گسترش داد و آن را حداقل بین دو کشور مسلمان توسعه داد.