دکتر احمد پویان فر مدیر‌عامل شرکت مشاور سرمایه‌گذاری آیکو همواره یکی از دغدغه‌های مسوولان بازار سرمایه کشور مقابله با تغییرات هیجانی قیمت سهام در مقاطع زمانی مختلف و در نتیجه عدد شاخص بوده است. چرخه تاثیرپذیری قیمت‌ها از تغییرات شاخص و عدد شاخص از قیمت‌ها در دوره‌های افت بازار همواره معامله‌گران و دست‌اندرکاران بازار را دچار چالش کرده است. به نحوی که در مقاطعی دست‌اندرکاران بازار به منظور کنترل نوسانات گذرا، هم به‌صورت بنیادی و هم به‌صورت غیر‌بنیادی اقدام به تدوین مقررات، دستورالعمل‌ها و حتی توصیه‌هایی به معامله‌گران بازار کرده‌اند. از آن جمله می‌توان به معرفی شاخص‌های جدید از جمله شاخص قیمتی هم وزن از تاریخ 28/ 12/ 92 در بورس تهران اشاره کرد.
فارغ از این واقعیت که شاخص‌های محاسبه شده توسط خود بورس‌ها به‌دلیل ویژگی‌های خاص نه در تحلیل روندهای بازار، نه در تدوین استراتژی‌های سرمایه‌گذاری و نه به‌عنوان ابزار معاملاتی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، متاسفانه در ایران تمرکز معامله‌گران بر شاخص‌های منتشره توسط خود بورس‌ها بوده و نهادهای دیگری تاکنون اقدام به محاسبه و انتشار شاخص‌های خاص نکرده‌اند.
از سوی دیگر بنا به تجربه، واکنش سرمایه گذاران در بازار سرمایه کشور به عدد شاخص در مقایسه با سایر کشورها بسیار هیجانی‌تر است. به این منظور طراحی شاخصی که بتواند انتظارات و روندهای آتی بازار را به درستی نمایش دهد و قابلیت استفاده به‌عنوان ابزار معاملاتی را داشته باشد و در واقع حساسیت کارآتری نسبت به ریسک‌های سیستماتیک کلان اقتصادی داشته باشد از اولویت خاصی می‌تواند برخوردار باشد. طی یک دهه اخیر طراحی شاخص‌های وزن‌دهی شده مبتنی بر متغیرهای بنیادی
(fundamentally weighted indices) در بازارهای مالی در راستای کسب عملکرد بهتر و کاهش ریسک سیستماتیک بازار در بسیاری از بازارهای پیشرفته امری رایج بوده است. بسیاری از تحقیقات نشان داده‌اند که شاخص‌های مذکور علاوه بر داشتن عملکرد بهتر، در امکان پیاده‌سازی استراتژی‌های فعال سرمایه‌گذاری که اغلب صندوق‌های سرمایه‌گذاری پیرو آن می‌باشند بسیار کارآمدتر از شاخص‌های رایج مبتنی بر ارزش- وزنی (market-cap weighted) هستند. مهم‌تر از همه، کارآیی شاخص‌های مذکور در بازارهای کمتر توسعه یافته است که اثر ناکارآیی قیمت‌گذاری‌ها را به حداقل می‌رساند. چرا که در بازارهای نوظهور به‌دلیل وجود پدیده‌های رفتار توده وار، فراواکنش و فروواکنش به اخبار و گزارش‌ها، کمبود تحلیلگران و قیمت‌ها عمدتا ناکارآ می‌باشند. این دسته از شاخص‌ها که شاخص‌های اسمارت بتا (smart beta) یا بتای استراتژیک (strategic beta) نیز نامیده می‌شوند در پی یافتن ریسک‌های کلان بازار بر مبنای سلامت و استواری مالی شرکت‌ها هستند. به این منظور در محاسبه این شاخص‌ها به‌جای استفاده از ارزش بازار شرکت‌ها برای وزن‌دهی، از متغیرهای بنیادی از قبیل؛ ارزش دفتری، سود نقدی، فروش و جریان نقدی به منظور وزن‌دهی استفاده می‌شود.

عمده مزیت این دسته از شاخص‌ها عبارتند از:
۱- از آنجا که متاثر از تغییرات قیمتی نیستند لذا احساسات و نوسانات کوتاه مدت بازار در آنها تاثیرگذار نیست.
۲- از آنجا که وزن هر شرکت بر مبنای یک عامل یا اندازه اقتصادی تعیین می‌شود و دارای نوسان کمتری است لذا یک معیار بسیار مناسب برای طراحی استراتژی معاملاتی در صندوق‌های سرمایه‌گذاری هستند.
۳- امکان تخصیص حساسیت پرتفولیو به عامل خاص (ارزیابی عملکرد) و همچنین افزایش تنوع بخشی را دارند.
۴- علاوه بر مزایای برشمرده فوق که عمدتا در راستای افزایش کارآیی بازار و نمایش صحیح ریسک سیستماتیک بازار هستند از دیدگاه استراتژی معاملاتی نیز استفاده از این شاخص‌ها بسیار کارآتر از شاخص‌های مبتنی بر ارزش وزنی است. تحقیقات نشان داده است که شاخص‌های وزنی- بنیادی عملکرد بهتری بر‌حسب بازدهی و تنوع بخشی در مقایسه با سایر شاخص‌ها در اکثر بورس‌ها مخصوصا بازارهای نوظهور داشته‌اند. به این ترتیب با توجه به مطالب بیان شده، پیشنهاد می‌شود که در راستای مهار اثر نوسانات کوتاه‌مدت و هیجانی سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه و همچنین کنترل ناکارآیی‌های قیمت‌گذاری سهام، نهاد ناظر بازار سرمایه مشوق‌ها و حمایت‌های لازم را برای محاسبه و انتشار شاخص‌های وزنی بنیادی توسط بورس‌ها یا شرکت‌های مستقل از قبیل شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری فراهم سازد.