تاثیر باروری ابرها بر میزان بارش
گروه صنعت و معدن: استفاده از فناوریهای جدید و سرمایهگذاری در زمینه روشهای مدرن استحصال آب به عنوان یکی از راهکارهای جبران کمبود آب در آینده شناخته شده است. یکی از روشهای مذکور، استفاده از فناوری باروری ابرهاست که در حال حاضر در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان یک روش مرسوم برای افزایش استحصال آب مورد استفاده قرار میگیرد.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس فناوری باروری ابرها شاخهای از علم تعدیل آب و هواست که هدف اصلی آن افزایش بارش با استفاده از ایجاد یکسری تغییرات در خصوصیات ابرهاست.
گروه صنعت و معدن: استفاده از فناوریهای جدید و سرمایهگذاری در زمینه روشهای مدرن استحصال آب به عنوان یکی از راهکارهای جبران کمبود آب در آینده شناخته شده است. یکی از روشهای مذکور، استفاده از فناوری باروری ابرهاست که در حال حاضر در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان یک روش مرسوم برای افزایش استحصال آب مورد استفاده قرار میگیرد.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس فناوری باروری ابرها شاخهای از علم تعدیل آب و هواست که هدف اصلی آن افزایش بارش با استفاده از ایجاد یکسری تغییرات در خصوصیات ابرهاست. در این فناوری، از طریق تزریق عاملهای بارورسازی، فرآیندهای ایجاد دانههای بارش در ابر تشدید شده و نهایتا میزان بارش حادث شده افزایش مییابد. هماکنون در بسیاری از کشورها فعالیتهای تعدیل آب و هوا به صورت پیمانکاری توسط شرکتهای خصوصی و به درخواست موسسات دولتی یا خصوصی اجرا میشود. به طور کلی طبق آمار منتشرشده از سازمان جهانی هواشناسی تنها تعداد پروژههایی که در این سازمان به ثبت رسیده است، در حال حاضر در سراسر دنیا بیش از 100 پروژه اجرایی است که در هر سال با هدف استحصال بیشتر آب از منابع جوی یا سایر قابلیتهای این علم به مرحله اجرا درمیآید. در ایران نیز برای نخستین بار طرح باروری ابرها توسط وزارت نیرو در سال 1353 آغاز شد و به مدت چهار سال به منظور افزایش ذخیره آبی سدهای لتیان و کرج، با بهرهگیری از امکانات اجرایی یک شرکت کانادایی و با استفاده از 30 دستگاه ژنراتور زمینی تصعید یدور نقره و یک فروند هواپیما به اجرا درآمد. براساس گزارشهای وزارت نیرو، میزان متوسط افزایش بارندگی در این طرح 5/ 18 درصد گزارش شده است. آمارهای اعلام شده بیانگر آن است که اساسا عملیات باروری ابرها حداکثر میتواند 10 تا 15 درصد از 10 درصد آب قابل بارش جو را تبدیل به بارش کند. این امر به آن معنا است که 1 تا 5/ 1 درصد از رطوبت قابل تبدیل به بارش ابرها را شامل میشود که این مقدار افزایش بارش در بالادست هیچگاه نمیتواند در پاییندست اثر معناداری داشته باشد.
آبهای ژرف و فسیلی
از سوی دیگر در یک نگاه کلی میتوان منابع آب را به دو گروه آبهای متعارف و نامتعارف طبقهبندی کرد. آبهای متعارف شامل آن دسته از آبهای سطحی و زیرزمینی هستند که در دسترس بوده و اغلب به صورت رودخانه، چاههای عمیق و نیمهعمیق، چشمه و قنات مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند و آبهای نامتعارف نیز شامل آبهای ژرف و فسیلی، آبهای شور و لبشور، پسابها و آبهای جوی هستند که به دلیل محدودیتها و هزینههای مطالعه و بهرهبرداری، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. در این میان، آبهای ژرف شامل آبهای عمیقی است که معمولا در چرخه آب مشارکت داشته و در واقع بخشی از منابع تجدیدپذیر سرزمینی یا فراسرزمینی بوده و دسترسی به آنها نیازمند انجام مطالعات خاص، حفاریهای عمیق و صرف هزینههای کلان است و هرگونه بهرهبرداری از آنها باید با دقت و حساسیت و تنها در شرایط و برای مصارف خاص صورت گیرد. این آبها معمولا از طریق ساختارهای فرامنطقهای و بهویژه گسلهای اصلی و عمیق منتقل شده و در ساختارهای ناودیسگون متمرکز میشوند و بنابراین آبهای گسلی نیز در واقع بخشی از منابع آب ژرف محسوب میشوند.
مطالعات آبهای ژرف در ایران تاکنون بهصورت جامع صورت نگرفته و تنها در برخی از حفاریهای اکتشافی شرکت ملی فولاد ایران به منابع آب محدودی برخورد شده است که از نظر منشا، حجم و توان آبدهی مورد بررسی قرار نگرفتهاند.
بررسی فرضیه وجود منابع آب چشمگیر در گسلها
بر اساس آنچه مطرح است، اعتقاد بر این است که حجم آبی معادل دو برابر ظرفیت آب تجدیدشونده قابل دسترس فعلی کشور در گسلهای کشور جابهجا و از دسترس خارج میشود. با یک برآورد ساده، براساس گزارشهای کارشناسی منابع آب تجدید شونده کشور، تا چندی قبل حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب در سال تخمین زده میشد، ولی اخیرا این مقدار حدود ۱۱۵ تا ۱۲۵ میلیارد مترمکعب اعلام میشود. با فرض سطح حداقلی یعنی ۱۱۵ میلیارد متر مکعب، میزان دو برابر آن یعنی ۲۳۰ میلیارد مترمکعب حجم آب سالانهای است که از این طریق جابهجا میشود.
بررسی آبهای زیر قشری کشور
از سوی دیگر در مناطقی از کشور که آبراههها به حاشیههای کویرها، سواحل یا مرزهای جغرافیایی با کشورهای همسایه منتهی میشوند، آبهای زیر قشری به مناطق نامناسب یا غیر قابل دسترس منتهی میشوند. با مهار جریانهای زیرقشری و جلوگیری از هدر رفت این جریانات که معمولا در بیلان محاسبه نمیشوند، میتوان 3/ 2 میلیارد متر مکعب آب استحصال کرد.
اهمیت آبهای ژرف در تامین منابع
آبهای ژرف یکی دیگر از منابع تامینکننده آب محسوب میشود. منظور از آب ژرف، آبی است که در آبخوان در اعماقی بیش از اعماق معمول قرار داشته باشد. بسیاری از آبخوانهای آبرفتی، چند لایه هستند.
برخی افراد معتقدند که لایههای عمیقتر، آبخوانهای ژرفی هستند که شناسایی آنها میتواند بخش عمدهای از نیاز آبی کشور را تامین کند. نکته قابل توجه اینکه به طور معمول ابزارآلات پایش مانند چاههای مشاهدهای که به طور معمول در دهههای گذشته طراحی و احداث شدهاند، این لایهها یا آبخوانها را به طور کامل تحتپوشش قرار نمیدهند به همین دلیل امکان مدیریت علمی و مناسب آنها به طور معمول وجود ندارد. این آبخوانها در بالای سنگهای کف رسوبات آبرفتی قرار دارند و با توجه به عدم شناخت کافی، در بیشتر مناطق کشور مورد استفاده بهرهبرداران قرار دارند. در ضمن زمان شکلگیری این آبخوانها گاه به هزاران سال پیش مربوط است و در مجموع نمیتوان آنها را جزو منابع تجدیدپذیر عادی بهشمار آورد لذا حتی در صورت شناسایی منابعی بکر و دستنخورده، این منابع را باید جزو منابع استراتژیک در نظر گرفت. این آبهای تجدیدناپذیر، به طور معمول بسیار شور و با کیفیتی بسیار پایین هستند و حتی احتمال آلودگی آنها با مواد رادیواکتیو نیز بسیار زیاد است. در کشور ایران به دلیل وضعیت خاص زمینشناختی مانند گسل خوردگیهای فراوان، امکان وجود منابع آب فسیلی با کمیت و کیفیت بالا جز در برخی مناطق به صورت ناحیهای بسیار نامحتمل است. در مجموع حتی در صورت وجود چنین منابعی، به نظر میرسد که این منابع دارای حجم چشمگیری که بتواند در توازن بیلان آب کشور تاثیرگذار باشد، نخواهند بود. در این میان تنها منبع با اهمیت در سازندهای سخت کشور، منابع آب کارستیک است که این منابع نیز با توجه به قوانین موجود، فقط در مصارف شرب میتوانند مورد بهرهبرداری قرار گیرند. با توجه به شرایط ریختشناسی و زمینشناسی کشور، امکان فرار آب در برخی مناطق مانند مرزهای شمال شرقی، غربی و جنوبی وجود دارد که اجرای طرحهای تحقیقاتی هدفمند با ارائه راهکارهای علمی و کارآ میتواند در تامین منابع آب موردنیاز این مناطق که بهطور معمول جزو مناطق کمآب کشور هستند، موثر باشد.
ضرورت مطالعات آب ژرف
با توجه به مباحث مطرحشده و ضرورت پاسخ به بسیاری از سوالات و ابهامات موجود درخصوص آبهای ژرف در کشور و مطابق ماده (۲۴) قانون توزیع عادلانه آب و نیز مفاد سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران درخصوص مدیریت منابع آب مصوب ۲۳/ ۱۰/ ۱۳۷۷ که در تاریخ ۳/ ۱۱/ ۱۳۷۹ توسط مقام معظم رهبری تایید و ابلاغ شده است، هر گونه مطالعه و اعمال نظام مدیریت و استحصال از منابع آب کشور از جمله منابع آب ژرف و فسیلی بر عهده وزارت نیرو است. در این راستا موضوع مطالعات پایه شرکت مدیریت منابع آب ایران از سال ۱۳۹۲ در حال طرح و پیگیری است؛ بنابراین مطالعات پتانسیلیابی آب ژرف در پهنه کشوری، توسط موسسه تحقیقات آب و با همکاری شرکتهای مهندسین مشاور بینالمللی صورت گرفته است. در جمعبندی این گزارش در مورد مقوله امکانسنجی استفاده و میزان آبهای زیرزمینی ژرف از گسلهای کشور قابلذکر است که صحت ادعای مطرحشده با توجه به مشخصات مختلف فنی زمینشناسی، هیدروژئولوژیکی، بیلان آب و هیدرولیکی مورد تایید نیست و میزان آبهای ژرف قابلدسترس در کشور در مقایسه با کل میزان آب تجدیدپذیر کشور چشمگیر نبوده و حدود ۳/ ۲ میلیارد مترمکعب است. آنچه اهمیت دارد ارائه برنامه جامع علمی و اجرایی برای بررسی ابعاد آبهای ژرف، میزان آن و محدوده توزیع این آبها در سطح کشور است.
ارسال نظر