غلبه خودرو بر عابران پیاده در میادین پایتخت
از مهم‌ترین ویژگی زندگی شهری امروز وجود روابط پیچیده اجتماعی است. بخشی از این روابط در محیط کار و فعالیت شکل می‌گیرد، ولی بخش زیادی از آن در قالب تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری مفهوم می‌یابد.
بنابراین فضای شهری در رشد اجتماعی شهروندان نقش مهمی ایفا می‌کند. در این مکان‌ها است که برخوردهای اجتماعی شکل می‌گیرد، هاله‌های اجتماعی تعریف می‌شود و ساز و کارهای زندگی جمعی تجربه می‌شود. نبود فضای شهری مناسب می‌تواند سبب بروز ناهنجاری‌های اجتماعی در شهرها شود.

میدان از مهم‌ترین این فضاهای شهری است که از قدیم بستر شکل‌گیری این زندگی اجتماعی بود. خیلی پیش‌تر از شکل‌گیری خیابان مدرن، از دوران روم باستان میدان بود که نقش اصلی را در زندگی شهری آن زمان ایفا می‌کرد. فارغ از اینکه میدان از شهرهای غربی به شهرهای شرقی نفوذ پیدا کرد یا برعکس، شناخت آن در دنیای امروز از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که لازمه تحقق هر پدیده، شناخت مفهوم آن است.

بنابراین، مهم‌ترین مشخصه میدان، اهمیت نقش پیاده و تجمع‌های اجتماعی در آن است که با نگاهی گذرا به شهرهای کهن ایران می‌توان وجود این مشخصه را در میدان‌های شهری دریافت. فضاهای باز وسیعی را به‌عنوان میدان در نظر می گرفتند که دارای محدوده‌ای محصور یا کمابیش معین بودند و در کنار راه‌ها یا در محل تقاطع آنها قرار داشتند و دارای کارکردی ارتباطی، اجتماعی، تجاری، ورزشی، نظامی یا ترکیبی از دو یا چند کارکرد مزبور بودند. با این مفهوم از میدان که مشترک میان صاحب نظران غرب و شرق است، زمانی که در میادین تهران سیر می‌کنیم متوجه استفاده نادرست از کلمه میدان می‌شویم. چرا که این مکان‌ها فضاهایی نیستند که خصوصیات یک میدان را داشته باشند. با افزایش حضور خودرو در شهر، خیابان‌کشی‌های این دوره با به صلیب کشیدن شهرها در محل تقاطع محورها، پدیده‌ای جدید به نام فلکه را ایجاد کرد که امروزه همه شهرهای ما با نتایج آن دست و پنجه‌نرم می‌کنند.

فلکه‌ها عبارتند از: گشودگی‌های تقاطع محورها و جزیره‌ای در وسط این گشودگی‌ها، دارای پوشش گیاهی، آب نما، فواره و بعضا مجسمه که عملکرد غالب آنها توزیع حرکت سواره‌ها است. در طرح فلکه تنها چیزی که مطرح نبوده، حضور انسان و مفاهیم عمیق نهفته در فضای شهری بود.
تغییر و تحولات بعدی شهرهای ما، عمدتا معطوف به حرکت سواره و توزیع ترافیک وسایط نقلیه خصوصی شد، تا جایی که نه تنها بر پیکر شهرهای ما خراش‌های عمیقی به نام راه شهری ایجاد کرد، بلکه به تدریج و تقریبا همه میادین شهری‌مان را تبدیل به فلکه کرد.
حال آنکه این پدیده جدید درست عکس میادین عمل می‌کند، فلکه‌ها محل توزیع و تفرق‌اند ولی میادین محل تجمع، در فلکه وجه غالب استفاده‌کنندگان سواره‌ها هستند، ولی در میدان پیاده‌ها هستند.

تصمیم‌گیران شهری همواره در فکر تعریض خیابان و احداث فلکه بودند، شهروندان نیز خواستار این توسعه‌های شهری بودند و از آن استقبال می‌کردند و این تفکر تا به امروز ادامه پیدا کرد و میادین گذشته را که محلی برای زندگی اجتماعی بود، تبدیل به فضایی برای حرکت اتومبیل‌ها کرد.
پژوهش‌های زیادی با موضوع میدان انجام شده است. مصطفی اکبری مطلق در مقاله‌ای درباره میدان شهری گفته است: میادین از اثرگذار‌ترین فضاهای شهری در ذهنیت شهروندان هستد تا حدی که معمولا ساکنان یک شهر، مناطق مختلف شهرشان را به‌وسیله میادین آن از هم بازشناسی می‌کنند و ساده‌ترین راه آدرس‌دهی به یک غریبه در شهر را با راهنمایی وی از طریق میادین به‌عنوان نقاط شاخص شهری انجام می‌دهند.

میدان در مقابل حرکت و پویایی اجتناب نا‌پذیر حاکم بر خیابان دارای نوعی سکون است. این سکون امکان مکث یا آسودن در میان شبکه شلوغ خیابان‌ها را فراهم می‌سازد. مکث کردن باعث می‌شود که امکان برقراری ارتباط با دیگران افزایش یابد و به‌علاوه فرد بتواند جزئیات کالبدی فضا را نیز بادقت بیشتری درک کند. البته سکون به معنی حذف کامل حرکت نیست، بلکه تنها حاکمیت ترافیک عمومی را از رفتارهای حرکتی سلب می‌کند و رفتارهای غیرحرکتی را بیشتر تشویق می‌کند. تمامی اینها جزو نوعی آرامش ذهنی برای استفاده‌کننده از فضا محسوب می‌شود.در حال حاضر نیز میدان شهری، برای شهروندان تبلور زندگی جمعی آن هاست و باید پاسخگوی نیاز زندگی اجتماعی و جمعی آنها در مقیاسی بالاتر از حد محلات باشد.

در این نوع میادین، شهروندان بدون آنکه یکدیگر را بشناسند یا حضور آنها مقید به روابط محیط زندگی خویش باشد، با یکدیگربرخوردهای اجتماعی چهره به چهره دارند و به همین دلیل بررسی نحوه حضور و نحوه رفتارهای آنها و توقعات موضوعی از میدان‌های شهری متنوع‌تر و راحت‌تر از سایر میادین است. تصویر ذهنی شهروندان از این نوع میادین و مقیاس آنها به‌گونه‌ای است که فضایی عام‌تر، متنوع و پر از رویداد را توقع دارند.مهدی حجت استاد دانشگاه و معمار هم معتقد است تعریف عموم از میدان نادرست است و هر تقاطعی را نمی‌توان میدان دانست.
او می‌گوید: در گذشته مفهوم میدان مکانی بوده که در آن تعاملات انسانی رخ می‌داده و شهروندان در آن گرد هم می‌آمدند. در حال حاضر به میدان نگاهی ترافیکی داریم. او معتقد است مدیریت شهری برای ساماندهی میادین باید نگاه انسانی به میدان را قوت بخشند.

مجتبی موسوی مجسمه‌ساز هم معتقد است توسعه فضاهای شهری در تهران نامطلوب بوده است و به دلیل کمبود زمین و نیاز به ساخت انبوه مسکن از فضاهای عمومی شهری چشمپوشی کرده‌ایم و اگر زمینی در محله‌ای مانده به جای آنکه تبدیل به پارک شود تبدیل به ساختمان شده است. او ادامه می‌دهد: میادین تهران، گلوگاه‌های ترافیکی‌اند و کارکرد ترافیکی صرف دارند، اصلا نگاه مدیریت شهری صرفا نگاه ترافیکی به میادین بوده است.
به گفته موسوی هیچ میدانی در تهران نداریم که در 15 سال گذشته دستخوش تغییر نشده باشد، به‌خصوص در همین دو دهه گذشته.