حمل‌ونقل ریلی درخدمت تمرکز زدایی از کلان‌شهرها

دکتر مهتا میرمقتدایی

عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی

فرهنگ تقابل شهر و روستا، سال‌ها است که در کشور ما نهادینه شده است: شخصیت یک روستایی ساده که از ده به یک شهر بزرگ آمده و نمی‌تواند خود را با شرایط جدید سازگار کند، سال‌ها است که موضوع فیلم‌های سینمایی و ادبیات داستانی است.

این شخصیت، معمولا جذب محیط به ظاهر زیبا و مدرن شهری شده و تمایلی برای بازگشت به روستا ندارد. نکته تلخ و در عین حال، طنزآمیز این داستان، تفاوت شهر و روستا است، تفاوتی که از یکسو ناشی از امکانات و خدمات گوناگون و پیشرفته شهری بوده و از سوی دیگر حاصل زندگی آزاد و بی قید و عاری از محدودیت‌های جوامع کوچک و سنتی است.

به همین سادگی می‌توان انگیزه اصلی مهاجرت به شهرهای بزرگ را تشریح کرد. اما آیا امکان دارد این جریان برعکس شده و مهاجرت از کلان‌شهرها به شهرهای کوچک و روستاها اتفاق بیفتد؟ هر چند در شرایط فعلی، این موضوع غیرمحتمل به نظر می‌رسد، اما با تداوم شرایط فعلی و لبریز شدن ظرفیت زیست محیطی کلان‌شهرها، ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور، گریزی از آن نباشد. کلان‌شهر امروز، محیطی آلوده، شلوغ، پرتراکم و حتی نسبتا ناامن است. این محیط در عین حال، بسیار آسیب‌پذیر است: در چنین محیط پر ازدحامی، نجات جان انسان‌ها در برابر مخاطرات طبیعی بسیار دشوار به نظر می‌رسد و شیوع آسیب‌ها و بیماری‌ها، با سرعت بیشتری رخ می‌دهد.

با این حال، سیل مهاجرت به کلان‌شهرها همچنان ادامه دارد. یکی از جاذبه‌های اصلی این نواحی، مزیت اقتصادی نسبی و دسترسی به امکانات متنوع اشتغال است. همچنین، امکانات آموزشی و درمانی برتر و طیف وسیعی از خدمات فرهنگی و تفریحی، از دیگر جذابیت‌های آن به شمار می‌رود. هر چند گزینه‌های متعددی برای تمرکززدایی از کلان‌شهرها- از جمله انتقال پایتخت به عنوان راه حلی برای شهر تهران- مطرح شده است، اما با توجه به وجود زیرساخت‌های اقتصادی و فنی که طی دهه‌های اخیر در این نواحی گسترش یافته اند، به نظر نمی‌رسد که چنین گزینه‌هایی، نتایج واقعی در بر داشته باشند.

با این مقدمه، مساله تمرکز جمعیت و امکانات در کلان‌شهرها، لاینحل به نظر می‌رسد. بدیهی است که به دلیل پیچیدگی و وجوه متعدد اقتصادی، اجتماعی و فنی این مساله، حل آن با رویکردهای دفعتی و یک شبه امکان‌پذیر نباشد،اما می‌توان با اندیشیدن به راهکارهای متعادل‌تر، به‌تدریج شدت بحران را کاهش داد. تامین زیرساخت‌های خدماتی و تجهیز شبکه دسترسی، به‌عنوان یک گزینه تشویق مردم به سکونت در شهرهای کوچک و متوسط، قابل طرح است. آنچه محیط شهرهای کوچک را جذاب می‌کند، شرایط آب و هوایی بهتر، امنیت و همبستگی اجتماعی بالاتر و شرایط سکونت مناسب‌تر و در نهایت پایین بودن نسبی هزینه زندگی است.

تسهیل تردد و رفت و آمد میان کلان‌شهر و شهرهای کوچک را می‌توان به عنوان راهکاری برای حل برخی مشکلات پیشنهاد کرد: در صورتی که شهرهای بزرگ را مکان تمرکز و تجمع امکانات اقتصادی بدانیم که در عین حال، شرایط سکونت نامناسب‌تری دارند، تردد روزانه برای اشتغال در این نواحی، بدون نیاز به سکونت کل جمعیت شاغل، یکی از گزینه‌های کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ است. توسعه شبکه ریلی حومه ای که امکان دسترسی سریع، ایمن و پاک را فراهم می‌کند، گزینه‌ای است که در سال‌های اخیر مورد توجه وزارت راه‌و‌شهرسازی نیز قرار گرفته است. با استفاده از این راهکار، می‌توان نواحی حومه‌ای دارای مزیت نسبی برای سکونت اقشار متوسط و کم‌درآمد را به مراکز اشتغال - واقع در شهر مرکزی و سایر مناطق همجوار- متصل کرده و امکان سفرهای روزانه بین شهری را فراهم کرد. تامین سیستم حمل و نقل ریلی حومه‌ای، هرچند نیازمند سرمایه‌گذاری اولیه است، اما به دلیل استفاده از فناوری پاک، ایمنی بالا و قابلیت جابه‌جایی تعداد زیاد مسافر در مقایسه با حمل و نقل متداول جاده‌ای، کارآیی بالایی داشته و نیاز به سکونت در کلان‌شهرها را کاهش می‌دهد.

مقایسه سطوح شبکه حمل و نقل ریلی ایران با کشورهای اروپایی و شرق آسیا، نیاز فوری به برنامه ریزی و سرمایه‌گذاری برای گسترش این شبکه را نشان می‌دهد. همزمان با گسترش شبکه، برنامه ریزی برای رشد و توسعه شهری در مناطق همجوار با ایستگاه‌های اصلی حمل و نقل ریلی که در ادبیات شهرسازی تحت عنوان توسعه شهری حمل و نقل محور نامیده می‌شود، نیز ضروری است. در این الگو، مراکز اشتغال، خدمات و نواحی مسکونی با تراکم بالا، در جوار ایستگاه‌های حمل‌ونقل، توسعه یافته و به این ترتیب موجب کاهش نیاز به سفر با خودروی شخصی می‌شود. بدیهی است که چنین برنامه‌ریزی مستلزم مطالعه گسترده و بررسی امکانات و محدودیت‌های ناشی از قوانین و مقررات توسعه شهری کشور است، اما بررسی عملیاتی آن به عنوان راهکاری که در بسیاری از کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته، ضروری به نظر می‌رسد.