بورس در  جست‌وجوی روابط بلندمدت

سید روح‌الله حسینی مقدم

مدیر نظارت بر شرکت‌ها

بازار اوراق بهادار آیینه تمام نمای اقتصاد است و در بازارهای دنیا که از درجه کارآیی بالایی برخوردار هستند، شاخص‌های بورس به‌عنوان یک نماگر پیشرو (leading indicator) معرفی می‌شوند.

در بازارهایی که کارآیی کمتری دارند، هم مشاهده می‌کنیم که خاصیت پیشرو بودن و به‌عبارت روشن‌تر، پیشگویی وجود دارد البته با دقت کمتر. به‌عنوان مثال بررسی‌ها نشان می‌دهد که شاخص اس‌اند‌پی (S&P) توانایی پیشگویی ۶ ماهه آینده اقتصاد ایالات متحده را دارد. هر چند در مورد اقتصاد ایران و شاخص‌های بورس، بررسی آماری دقیقی صورت نگرفته است، اما بررسی اجمالی حکایت از این رابطه بین شاخص و اقتصاد کشور دارد.

سرمایه‌گذاران بازار اوراق بهادار از سال گذشته به استقبال شرایط رکودی در اقتصاد رفتند. به‌عبارت دیگر آنها شرایط اقتصادی امروز را از سال گذشته پیش‌بینی کردند، اما در پاسخ به سوال شما که چرا وضع پیشین بورس پس از اعلام توافق هسته‌ای بهبود پیدا نکرد، باید بگویم بازار به زودی نسبت به اثرات این اتفاق مهم واکنش نشان خواهد داد. در حال حاضر سرمایه‌گذاران اثرات اقتصاد قبل از توافق را در قیمت‌گذاری لحاظ می‌کنند و در حال بررسی آثار مثبت توافق بر شرکت‌ها و اقتصاد هستند. بازار این توانایی را از خود نشان داده که می‌تواند پیش‌بینی درستی از اوضاع اقتصادی داشته باشد.

رفتارهای معامله‌گران و فعالان بورس

هیجان یا واکنش بیش از اندازه نسبت به اخبار و تغییر متغیرها همواره در همه بازارها وجود دارد. در بازار اوراق بهادار و به‌ویژه سهام این رفتار بیشتر به چشم می‌آید. در دوره ای هم که مورد بحث شما است، این موضوع در مقاطعی وجود داشت. اما در بلندمدت این رفتارهای غیرمنطقی در بازار حذف می‌شود. روند بلندمدت تا حدود زیادی به دور از رفتارهای غیرمنطقی مشارکت‌کنندگان است. در کوتاه‌مدت علاوه‌بر رفتار غیرمنطقی ممکن است تحلیل نادرست و همچنین اطلاعات اندک هم در استراتژی سرمایه‌گذاران اثر بگذارد و آنها تصمیم اشتباه بگیرند و در برخی موارد واکنش های بیش از اندازه نسبت به اثرات احتمالی تغییر یک متغیر داشته باشند، اما مشاهده می‌شود که در بلندمدت این موارد در روند بازار هضم می‌شود.

الزامات و پیش‌نیازهای بهبود

چند عامل در به‌وجود آمدن شرایط جدید موثر بوده که از جمله کاهش نرخ محصولات و کالاها در بازارهای جهانی که بر فروش تعداد قابل توجهی از صنایع بورسی و همچنین اقتصاد اثرگذار بوده است. از طرفی کاهش قیمت نفت و ارزش صادرات باعث کاهش درآمدهای نفتی و در نتیجه موجب کاهش سطح درآمدی مردم و به همین دلیل کاهش سطح مصرف شده است که نتیجه آن کاهش تقاضای مصرفی در اقتصاد است. از طرفی تاثیر بازارهای موازی یا رقیب بازار سرمایه هم در به‌وجود آمدن شرایط رکودی در بورس محسوس است. با توجه به ریسک و نااطمینانی که در بازار سرمایه وجود دارد و طبیعی هم هست، نرخ بازده مورد انتظار در بورس با نرخ‌های بدون ریسک قابل مقایسه نیست و این شرایط را به حرکت سرمایه به سمت شرایط با ریسک کمتر و بازدهی بالاتر سوق داده است.

فارغ از مواردی که اشاره شد، چند مورد دیگر وجود دارد که بر اقتصاد و محیط کسب و کار به‌طور عام و بازار اوراق بهادار به‌صورت خاص اثرگذار بود که از جمله می‌توان به رابطه دولت با برخی صنایع اشاره کرد که خوشبختانه در بسیاری از صنایع جمع‌بندی این بود که باید روابط بلندمدت و با فرمول‌هایی که از دل بازار باشد، برقرار شود تا امکان برنامه‌ریزی به فعالان اقتصادی در گام نخست و در گام بعدی به مشارکت‌کنندگان بازار سرمایه و صاحبان پس‌انداز داده شود. انتظار این است تا در آینده نزدیک این روابط بلندمدت در باقی صنایع هم به‌وجود آید.

اما شرکت‌های پذیرفته شده در بورس می‌توانند یکسری اقدامات انجام دهند تا از شرایط به‌وجود آمده به شکل مناسب بهره‌گیری شود. شرکت‌ها باید اثرات گشوده شدن درهای اقتصاد جهانی به روی شرکت خود را، برای سرمایه‌گذاران ترسیم کنند که البته می‌تواند شامل تهدیدها و فرصت‌های زیادی باشد. این عامل موجب می‌شود سرمایه‌گذاران و حتی سهامداران شرکت، تحلیل دقیق‌تری نسبت به آینده شرکت پیدا کنند که به نظرم ایجاد این چشم‌انداز به ارزشگذاری و واکنش نسبت به قیمت توسط سرمایه‌گذاران کمک می‌کند. به این دلیل توصیه می‌کنیم همانند رویه‌ای که در سایر کشورها وجود دارد، شرکت‌های پذیرفته شده نشستی با تحلیلگران بازار بگذارند و فرصت‌ها و تهدید‌های لغو تحریم‌ها را به همراه اقداماتی که تا‌کنون انجام داده‌اند، به اطلاع برسانند.