مترجم: هوتسا عسکری‌نسب

منبع:Entrepreneur

مدیران گاهی به این دلیل که کارمندان خوب سازمان را ترک می‌کنند، شکوه و گلایه دارند و نکته جالب این که مدیران خود مسبب اصلی این پدیده هستند. حضور نیروی انسانی لایق برای هر سازمانی حیاتی است، بنابراین ترک این نیروها برای سازمان می‌تواند از هر ضایعه دیگر پرهزینه‌تر و مخرب‌تر باشد. در این مقاله به بررسی بدترین رفتار مدیران می‌پردازیم که باعث ترک کارمندان از محل کار می‌شود.

۱- مدیران از کارمندان بیش از حد کار می‌کشند: هیچ فعالیتی، مانند کار بیش از حد، کارمندان شایسته را خسته و غیرفعال نمی‌کند. وسوسه‌ای که مدیران را تهدید می‌کند و متاسفانه اغلب هم تسلیم آن می‌شوند، به کارگیری بسیار زیاد از بهترین کارمندان است. فعالیت بیش از حد کارمندان خوب، تا حدی پیچیده است و باعث می‌شود کارمندان احساس کنند در مقابل عملکرد عالی شان، در حال مجازات شدن هستند و بنابراین زیاد کار کشیدن از کارمندان نتایج معکوس به همراه دارد. تحقیقات جدیدی که در دانشگاه استنفورد صورت گرفته، نشان می‌دهد میزان بهره‌وری در هر ساعت، زمانی که کار هفتگی متجاوز از ۵۰ ساعت باشد، به شدت کاهش می‌یابد و بهره‌وری پس از ۵۵ ساعت کار، دچار افت چشمگیری می‌شود. اگر مدیران مجبور هستند تا حجم کار کارمندان با استعداد را افزایش دهند، بهتر است تغییری، نظیر ارتقای وضعیت موجود در کار آنان ایجاد کنند. کارمندان با استعداد تنها در صورتی حاضر به انجام میزان کار بیشتری هستند که روند کار بیش از حد، موجب خستگی شان نشود در غیراین صورت به سرعت به فکر تغییر محل کار و شغل جدیدی خواهند افتاد. از بهترین روش‌های قابل قبول به منظور افزایش حجم کاری می‌توان به ترفیع، ترقی و ایجاد تغییرات در عناوین شغلی اشاره کرد. اگر به سادگی حجم کار را بدون ایجاد هیچ‌گونه تغییری و صرفا به دلیل مستعد بودن کارمندان افزایش دهید، آنها هم در صدد یافتن شغل مناسبی که سزاوارشان باشد، برخواهند آمد.

۲- مدیران، برای کارهای خوب کارمندان، کمک و پاداش خاصی در نظر نمی‌گیرند: نباید قدرت ستایش و قدردانی از مجریان و کارکنان عالی را که ذاتا دارای انگیزه بالایی هستند، دست کم گرفت. همه افراد، به‌ویژه افرادی که در جهت دستیابی به موفقیت‌ها سخت تلاش می‌کنند، تجلیل و تقدیر را دوست دارند. مدیران باید با برقراری ارتباط با کارمندان و مطالعه و تحقیق، عوامل رضایت کارمندان خود را شناسایی کنند و سپس برای کارهایی که با موفقیت و به خوبی به انجام رسیده، پاداش‌های متناسب در نظر بگیرند. مسلما در این مسیر، مجریان عالی نیز به پاداش خود خواهند رسید.

۳- مدیران به کارمندان اهمیت نمی‌دهند: مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیلی که کارمندان محل کار را ترک می‌کنند، نداشتن ارتباط صحیح با مدیران است. در شرکت‌های برجسته، مدیران ارتباط صحیح و مناسبی با کارمندان برقرار می‌کنند، برای مثال موفقیت کارمندان را جشن گرفته و با افرادی که در شرایط دشوار و بحرانی هستند، احساس همدردی می‌کنند و گاهی کارمندان را به چالش می‌کشند. مدیرانی که واقعا به کارمندان اهمیت نمی‌دهند همیشه با حجم بالای ترک سازمان مواجه خواهند بود. کارمندان غیرممکن است بتوانند برای مدیرانی که شخصا خود را درگیر انجام کارها نمی‌کنند، بیش از هشت ساعت در روز کار کنند.

۴- مدیران به تعهدات خود پایبند نیستند : پایبندی یا عدم پایبندی مدیران نسبت به تعهداتی که در قبال کارمندان دارند، موجب خوشحالی یا ترک کارمندان از محل کار می‌شود. زمانی که مدیران به تعهدات خود پایبند باشند از نظر کارمندان قابل احترامند زیرا ثابت کرده‌اند انسان‌هایی شریف و قابل اعتمادند، دو ویژگی بسیار مهمی که مدیران موفق آن را دارا هستند.اما در صورت عدم پایبندی نسبت به تعهدات خود، از مدیر به‌عنوان فردی که شخصیت نادرست، نامهربان و نامحترمی دارد، یاد می‌کنند. در نهایت، اگر مدیری به تعهدات خود عمل نکند، چرا باید کارمندان به تعهدات خود عمل کنند؟

۵- مدیران افراد نامناسبی را استخدام کرده و کارمندان شایسته را هم تشویق نمی‌کنند: کارمندان خوب و سختکوش خواهان همکاری و همفکری با مدیران حرفه‌ای هستند اما زمانی که مدیران به استخدام افراد مناسب تمایلی نشان نمی‌دهند و در عوض، افراد نامناسب را تشویق می‌کنند موجب بی‌انگیزگی افراد فعال در سازمان می‌شوند. در حالی که کارمندان کوشا، برای دستیابی به ترفیع در کار، سخت تلاش می‌کنند، این موقعیت در اختیار افراد نالایق قرار می‌گیرد. این توهین بزرگی به‌شمار می‌رود و جای تعجب نیست که کارمندان لایق، محل کار را ترک ‌کنند.

۶- مدیران به کارمندان، اجازه بروز احساسات و دنبال کردن علایقشان را نمی‌دهند: کارمندان با استعداد، پر شور هستند و اگر فرصت‌هایی برایشان فراهم شود تا بتوانند تمایلات خود را دنبال کنند، موجب پیشرفت، بهره‌وری و رضایت شغلی آنان می‌شود. اما بسیاری از مدیران، خواهان فعالیت کارمندان در فضای بسته هستند، در حقیقت چنین مدیرانی از کاهش بهره‌وری در صورتی که به کارمندان اجازه دهند تا به دنبال علایق خود باشند، واهمه دارند اما این ترس کاملا بی‌اساس است. طبق مطالعات انجام شده، افرادی که می‌توانند علایق خود را در کار دنبال کنند، خوشحالی را تجربه می‌کنند که پنج برابر از حالت عادی،پربارتر و سازنده‌تر است.

۷- مدیران در تقویت مهارت‌های کارمندان ضعف دارند: زمانی که از مدیران درباره دلیل بی‌توجهی به کارمندان سوال می‌شود، سعی می‌کنند خودشان را با کلماتی نظیر «اعتماد»، «استقلال» و «توانمندسازی» تبرئه کنند که اصلا منطقی به‌نظر نمی‌رسد. مدیران موفق، بدون در نظر داشتن اینکه تا چه اندازه کارمندان بااستعداد هستند، به خوبی از عهده مدیریت برمی‌آیند، به کارمندان و کارشان توجه می‌کنند و دائما در حال گوش کردن و ارائه بازخورد هستند. این تمام کار نیست بلکه آغاز کار است. به‌عنوان مدیر این وظیفه شما است تا زمینه‌هایی را برای کارمندان با استعداد فراهم کنید تا بتوانند مجموعه مهارت‌های خود را توسعه دهند. با استعداد‌ترین کارمندان حتی بیشتر از کارمندان بی‌استعداد، خواهان دانستن نظرات و بازخورد دیگران درباره کارهایشان هستند و این وظیفه به عهده مدیران است و اگر در انجام این کار کوتاهی ورزند، بهترین کارمندان هم احساس بی‌حوصلگی کرده و از خودراضی خواهند شد.

۸- مدیران در شکوفایی خلاقیت کارمندان به درستی عمل نمی‌کنند: با استعدادترین کارمندان درصدد بهبود شرایط موجود هستند. اگر مدیران، توانایی کارمندان را در ایجاد تغییر و بهبود کارها به این دلیل که با وضعیت موجود راحت هستند از آنها بگیرند باعث تنفر کارمندان از کار خود، از بین رفتن میل ذاتی در خلق کردن و ایجاد محدودیت برای آنان شده و همچنین خود مدیران هم دچار محدودیت می‌شوند.