احساس کنید، فکر کنید ، اقدام کنید
مردم عادی الگوی به هم ریخته‌ای از احساس، فکر و اقدام در خود دارند که این الگو موجب ایجاد مشکلات و اختلالات زیادی در زندگیشان می‌شود. غالبا ما به جای اینکه روند کامل مغزی را طی کنیم و سپس به اتفاقات واکنش نشان دهیم، با الگوهای ذهنی بیمارگونه و نامنظم خود پیش می‌رویم در نتیجه اغلب اوقات با اتفاقات ناخوشایندی مواجه می‌شویم. الگوی سالم الگویی است که طبق فرآیند مغزی، ابتدا اطلاعاتی از طریق حواس ما وارد مغز شده و به بخش احساسات می‌رسند و باعث می‌شود که ما احساساتمان را احساس کنیم سپس هریک از احساسات ما بررسی دقیق می‌شود. احساسات بسیاری از افراد قبل از ورود به بخش تفکر و تعقل در مرحله لیمبیک متوقف شده و مغز آنها پس از بررسی احساس سریعا براساس هیجانات ضبط شده از نسل‌ها پیش و بینش‌های تثبیت شده دستور واکنش می‌دهد و فرد دست به اقدام می‌زند.

افرادی که غالبا براساس احساس رفتار می‌کنند و خیلی احساساتی تصمیم می‌گیرند، (افراد احساساتی، افراد زودجوش و...) افرادی هستند که قبل از ورود به مرحله تفکر مغز آنها دستور واکنش می‌دهد. این حالت قابل درمان و تقویت است. و تقویت این الگو به تقویت هوش هیجانی افراد بستگی دارد. افراد می‌توانند تحت آموزش صحیح هوش هیجانی خود را تقویت کنند زیرا برخلاف IQ، هوش هیجانی (EQ) تغییر پذیر است و می‌توان آن را تقویت کرد. افرادی که غالبا براساس احساسات اقدام‌های ناسنجیده‌ای می‌کنند افرادی هستند که هوش هیجانی ضعیفی دارند و نیاز دارند که تحت آموزش‌های یک مربی کاردان به تقویت هوش هیجانی خود به‌عنوان مهم‌ترین عامل دستیابی به روابط سالم و موفقیت بپردازند. هوش هیجانی افراد به مرور زمان با بالا رفتن سن و تجربیات مختلف تقویت می‌شود اما نکته مهم این است که ما امروز بتوانیم از این نعمت گرانبها در جهت ساختن زندگی بهتر و موفقیت بیشتر استفاده کنیم.

الگوی غلط: احساس می‌کند، اقدام می‌کند، سپس فکر می‌کند.
الگوی صحیح: احساس می‌کند، فکر می‌کند، اقدام می‌کند.

با احساسات خود چگونه برخورد کنیم
بهترین طریقه برخورد با تمامی احساسات از چهار مرحله عبور می‌کند:
1. احساس خود را شناسایی کنید. به‌عنوان مثال، تشخیص دهید که در حال حاضر خشمگین هستید.
۲. احساس خود را ببینید و آن را احساس کنید. یعنی در مقابل آن مقاومت نکنید، آن را سرکوب یا انکار نکنید. خشم خود را ببینید و بپذیرید و اجازه دهید که در شما جاری باشد تا پروسه خود را طی کرده و شما را رها کند.
3. دلیل و منبع احساس را شناسایی کنید. دلیل و منبع خشم خود را شناسایی کنید. (برای یافتن دلیل اصلی آن به کمک یک مشاور یا مربی نیاز دارید، زیرا اغلب افراد فقط قادر به تشخیص دلایل ظاهری جریحه‌دار شدن احساسات هستند.)
۴. احساس خود را بنویسید. این را که الان چه احساسی دارید و چرا آن احساس را دارید بدون سانسور و احساس گناه بنویسید.
5. از احساسات خود در جهت مثبت و سازنده به‌عنوان سکوی پرتابی برای خود استفاده کنید. از خود بپرسید که «چطور می‌توانم از این احساسم در جهت پیشرفتم استفاده کنم؟» حتما جواب مناسبی برای این سوال پیدا خواهید کرد. مثلا، برانگیخته شدن خشم گاه تلنگری برای شروع کارهایی جدید در ما می‌شود. پیدا کردن جواب این سوال درست، چندان هم سخت نیست.