رهبران کسب‌وکار هر روزه با اتخاذ ده‌ها تصمیم مواجه هستند. با رشد و توسعه بیشتر سازمان، تعداد تصمیم‌گیری‌ها و البته میزان پیچیدگی‌ها بیشتر و پیامدها و عواقب آن جدی‌تر می‌شود. گاهی اوقات تصمیم‌گیری بهنگام، از تصمیم‌گیری کاملا ایده‌آل و درست مهم‌تر است. موفق‌ترین کارآفرینان و رهبران کسب‌وکار در دنیا در طول عمر حرفه‌ای خود تصمیمات اشتباه زیادی گرفته‌اند، اما شکست‌های ناشی از این تصمیمات، به تجارب ارزشمندی برای آنها تبدیل شده است، بنابراین مهم‌تر از همه چیز آن است که راهی برای گرفتن تصمیمات دشوار پیش روی یک رهبر سازمانی قرار داشته باشد.


شاید تصمیم‌گیری در شرایط واقعی نظامی و جنگی، بهترین نمونه برای بیان اهمیت تصمیم‌گیری سریع در شرایط محیطی پرهرج و مرج باشد، چراکه عدم تصمیم‌گیری بهنگام در این شرایط دشوار می‌تواند به از دست رفتن جان ده‌ها نفر منجر شود. در شرایط جنگی همه چیز به‌طور دائم در حال تغییر است و به همین خاطر برنامه‌ریزی مبتنی بر شرایط بسیار حائزاهمیت است اما بدون اجرای مناسب و منطقی تصمیم‌گیری، هیچ ماموریت جنگی با موفقیت به پایان نخواهد رسید. به‌طور مشابه، صاحبان کسب‌وکار، مدیران ارشد و اجرایی به‌منظور حفظ کسب‌وکار و حرکت رو به جلو باید توانایی تصمیم‌گیری خوب و به سرعت را داشته باشند. با این وجود بهترین رهبران به‌خوبی از زمان دریافت اطلاعات لازم از تیم کاری خود آگاهی دارند.


چرا تصمیم‌گیری مهم است؟

نتایج مستقیم تصمیمات ما ممکن است روشن و آشکار باشد، اما علاوه براین، مهم است به یاد داشته باشید:

• تصمیمات رهبر سازمانی روی کارکنان تاثیر می‌گذارد. تقریبا هر تصمیمی در سازمان بر کارکنان به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم تاثیرگذار است. بنابراین بسیار مهم است که از میزان اثر هر تصمیم و «هزینه‌های انسانی» ایجاد شده به خوبی آگاه باشیم.

• تصمیمات هر رهبر سازمانی ارزش‌های او را نشان می‌دهد. اقدامات و رفتارهای هر رهبر سازمانی شهادت می‌دهد که چقدر به آنچه می‌گوید باور و اعتقاد دارد. برای مثال اگر یک رهبر سازمانی در حمایت از «احترام متقابل» صحبت کند اما سابقه مناسبی در رفتارهای احترام‌آمیز در کارنامه خود نداشته باشد، باید در اینکه این موضوع در ارزش‌های قلبی وی باشد، تردید کرد.

• تصمیم‌گیری رهبر سازمانی، برای کارکنان منجر به الگوسازی می‌شود. یک رهبر سازمانی، باید درک کند که آنچه می‌گوید و تصمیم‌گیری می‌کند، کارکنان با دقت فراوان به‌عنوان الگو به آن نگاه می‌کنند.

• تصمیم‌گیری منجر می‌شود تا بتوانید بهتر رهبری کنید. هر رهبر سازمانی، با تصمیم‌گیری نشان می‌دهد که شما توانایی قبول مسوولیت و پاسخگویی در برابر تصمیمات خود را دارید و هر تصمیم رهبر سازمانی را یک گام به پختگی و سطح بلوغ سازمانی نزدیک‌تر می‌کند.


اما شما می‌توانید برای تصمیم‌گیری بهتر از چهار وضعیت زیر استفاده کنید:


1. وضعیت دستوری: روش تصمیم‌گیری دستوری، به گونه‌ای است که در آن رهبران سازمانی بدون مشورت با تیم‌های کاری خود تصمیم‌گیری می‌کنند. این روش به ویژه برای زمان‌هایی اثربخشی دارد که شرایط به گونه‌ای است که تیم نیاز به تصمیم‌گیری با سرعت هرچه بیشتر دارد. در فضای کسب‌وکار، رهبران اغلب برای تصمیمات بزرگ مالی در شرایط بحرانی از این روش استفاده می‌کنند.


در حین ماموریت حمله به خانه اسامه بن‌لادن، دقیقا تصمیم‌گیری به این روش منجر به موفقیت این ماموریت شد. ماجرا از این قرار بود که یکی از هلی‌کوپترهای اعزامی به این ماموریت با سقف یکی از ساختمان‌های اطراف برخورد می‌کند و تعادل خود را از دست می‌دهد. فرمانده عملیات بلافاصله دستور فرود در حیاط نزدیک‌ترین محل را می‌دهد و تیم حمله موفق می‌شوند بدون هیچ‌گونه آسیبی ماموریت خود را به پایان برسانند. مشاهده می‌شود در این سناریو هیچ فرصتی برای گرفتن بهترین تصمیم وجود ندارد.


2. وضعیت مشارکتی: روش تصمیم‌گیری مشارکتی دقیقا همان روش مناسب به نظر می‌رسد. رهبران در این روش نظرات اعضای تیم خود را جمع‌آوری و درخواست بازخورد می‌کنند. در اینجا رهبر کماکان تصمیم‌گیرنده نهایی است، اما اطلاعات دریافتی موجب شده است که توانایی تصمیم‌گیری آگاهانه‌تری داشته باشد. با استفاده از این روش سعی کنید علاوه‌بر جذب کلیه نظرات (موافق و مخالف)، مناسب‌ترین تصمیم را اتخاذ کنید. در اینجا نیز شما می‌توانید برای رسیدن به تصمیمی بهتر از مشاورانی خبره استفاده کنید.


۳. وضعیت اتفاق نظر: تصمیم‌گیری مبتنی بر اتفاق نظر بیشتر شبیه به فرآیند انتخابات است. رهبران سازمانی با جمع‌آوری و شمارش نظرات اعضای تیم برای تصمیم‌گیری درباره یک موضوع اقدام می‌کنند. در اینجا، تصمیم مبتنی بر نظرات حداکثر اعضا است. نتایج حاصل از این روش تصمیم‌گیری به‌طور کامل کارکنان و تیم کاری را تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد. این روش بهترین راه برای تصمیم‌گیری نیست اما در بعضی موارد بسیار کاربرد دارد. برای مثال در یک سازمان پس از آنکه رضایت‌سنجی کارکنان انجام گرفته و موارد قابل بهبود شناسایی شده برای راهکارهای جایگزین می‌توان از این روش استفاده کرد.


4. وضعیت آسودگی خاطر: وقتی اطراف شما را به‌عنوان یک رهبر؛ افراد بسیار شایسته احاطه کرده باشند، رهبر سازمانی با آسودگی خاطر کامل به تصمیم‌گیری می‌پردازد. در این حالت توانمندی، سطح بلوغ سازمانی و شایستگی افراد به اندازه‌ای است که بهترین تصمیمات را اتخاد می‌کنند. در این وضعیت رهبران سازمانی به‌واسطه شایستگی اعضای تیم خود، سهم بزرگی از تصمیم‌گیری‌ها را به آنها واگذار می‌کنند. به یاد داشته باشید هرتصمیم در سازمان می‌تواند به منزله آجری برای ساخت فونداسیون شایستگی‌های رهبری شما در سازمان باشد، بنابراین بهتر است مراقب استحکام و زیبایی آن باشید!

سیدمحمد اعظمی‌نژاد

رئیس کمیته آموزش و پژوهش-انجمن مدیریت ایران

منبع: forbes

www.hrjournalist.com