کجا باید خطی برای اخلاق بکشیم

ادوارد گلیسر

مترجم: محمدرضا فرهادی‌پور

مدتی‌ پیش نیویورک تایمز گزارش داد که «در مواجهه با سیلی از انتقادات و از جمله یک فیلم سینمایی عمومی، رهبران انجمن اقتصاد آمریکا، بزرگ‌ترین جامعه حرفه‌ای اقتصاددانان که در سال ۱۸۸۵ تاسیس شد، در حال بررسی مرحله‌ای هستند که اغلب، سایر حرفه‌ها مدت‌ها قبل آن را از سر گذرانده‌اند: تصویب منشوری از استانداردهای اخلاقی». همچنان که انجمن اقتصاد آمریکا همایش سالانه خود را این هفته در دنور شروع می‌کند، آیا باید ایجاد یک منشور اخلاقی برای اقتصاددانان در صدر برنامه‌های آن باشد؟

اقتصاددانان پاک‌تر از هیچ‌کس دیگری نیستند و من دیدگاه همکارم نانسی فولبر را می‌پذیرم که در وبلاگ اکونومیکس (economix) نوشت که همه مجال تبدیل شدن به افرادی بهتر را داریم، اما من شک دارم که انجمن اقتصاد آمریکا برای حکمیت در خصوص اخلاق حرفه اقتصاد مناسب باشد.

فیلم «درون شغل (inside job)» پرسش‌های مختل‌کننده‌ای را درباره این موضوع پیش می‌کشد که آیا اقتصاددانان که به‌طور منظم درباره مباحث سیاستی مختلف یا می‌نویسند یا اظهار نظر می‌کنند در گزارش اطلاعات پس‌زمینه‌ای مرتبط، همانند اعضای هیات‌مدیره یا ترتیبات مشاوره‌ای، ناکام مانده‌اند. اتهامات جدی‌ هستند و ظاهرا روشن است که این حرفه شوالیه بی‌دقتی در مورد تضادهای منافع بوده است.

در مقام افراد، بیشتر ما می‌توانیم با استانداردهای اخلاقی بالاتری کار کنیم، اما درمان‌های نهادی مناسب چیستند؟

تفکر در این‌باره جالب است که انجمن اقتصاد آمریکا بتواند یک منشور اخلاقی تهیه کند که همه‌چیز را حل کند، اما این اقدام، لقمه بزرگ‌تر از دهان برداشتن در یک حوزه نهادی بزرگ است. بزرگ‌ترین مشکل همراه با این رویکرد این است که انجمن اقتصاد آمریکا یک انجمن صدور پروانه یا انجمن اعطای اعتبارنامه، همانند کانون وکلای آمریکا نیست.

انجمن اقتصاد آمریکا مجلاتی منتشر و اجلاس سالانه‌ای را سازمان‌دهی و جوایزی را اعطا می‌کند، مانند مدال جان بیتس کلارک. عضویت در این انجمن گزینشی نیست و بسیاری از اقتصاددانان به آن نمی‌پیوندند، بدون اینکه شهرت حرفه‌ای آنها لطمه بخورد (من فکر می‌کنم اجازه ‌داده‌ام عضویتم منقضی شود).

علاه‌براین، اقتصاددانانی که برای مدیریت انجمن اقتصاد آمریکا انتخاب می‌شوند به دلیل توان کارشناسی آنها در خصوص موضوعات اخلاقی برگزیده نمی‌شوند. تعیین اینکه موقعیت آنها چقدر برای ترسیم این منشور اخلاقی مناسب است، دشوار است.

همین‌طور، به محض درگیری انجمن اقتصاد آمریکا با اخلاق، مسائل زیادی سر برمی‌آورند، مانند اخلاق مشاوره دادن به دولت‌های غیردموکراتیک. تا زمان فیلم «درون شغل»، جدی‌ترین بحث اخلاقی که من در این حرفه از آن خبر دارم مشاوره دادن بیش از اندازه به رژیم پینوشه شیلی بود.

یک دیدگاه این بود که مشاوره به هر رژیمی که حقوق بشر را مورد سوء‌استفاده قرار می‌دهد، کاری است نادرست. دیدگاه دیگر این بود که دادن مشاوره اقتصادی اخلاقی است؛ چراکه این کار زندگی‌های افرادی را بهتر می‌کند که تحت سلطه آن رژیم زندگی می‌کنند.

اگر انجمن اقتصاد آمریکا همین دیدگاه را در خصوص این موضوع پردردسر برگزیند، سازمان‌دهی خودش را به شکل دراماتیکی تضعیف می‌کند، آن هم با ایجاد تضاد و بیگانه‌سازی نسبت قابل‌توجهی از اعضایش. خطر دیگری که محتمل‌تر به نظر می‌رسد‌، این است که انجمن اقتصاد آمریکا ممکن است منشوری شدیدا ملایم را اجرایی کند که هیچکس را عصبانی نکند، اما به سختی منجر به ایجاد یک کانون [اقتصاددانان] شود.

این کار ممکن است بدتر از هیچ منشور اجرایی دیگری نباشد، فراهم ساختن مأمنی برای افرادی که در رفتار نامناسب درگیرند، اما مدافع این هستند که آنها به منشور انجمن اقتصاد آمریکا پایبند باشند.

بااین‌حال، مجلات انجمن اقتصاد آمریکا موضوع متفاوتی است. حوادث اخیر روشن ساخته‌اند که انتشارات دانشگاهی نیازمند قواعد سختگیرانه‌ افشاگری هستند که توسط سازمان‌های خبری اعمال می‌شوند.

انجمن اقتصاد آمریکا نه تنها در چارچوب حقوقش موظف به نشر رهنمودهای اخلاقی برای انتشارات، شامل آمریکن اکونومیک ریویو- است، بلکه مدیریت خوب هم متقاضی انجام این کار است. الزام به افشاگری هر تضاد اخلاقی مرتبطی در صفحه اول یک مقاله یک نقطه آغاز حساس به‌نظر می‌رسد.

اگر انجمن اقتصاد آمریکا پیشگام قواعد افشاگری برای مجلاتش شود، انتشارات دیگر حرفه‌ها نیز احتمالا از این کار پیروی می‌کنند. یقینا آرزوی من این است که ما از چنین سیاستی در طی ۱۰ سال ویراستاری من در کوارترلی ژورنال‌ آو اکونومیکس پیروی می‌کردیم.

درباره افشاگری در سایر حوزه‌ها مانند انتشارات بی‌مرجع، سخنرانی‌ها یا تفاسیری برای گزارشگران چطور؟ در این موارد، دانشگاه‌ها- نه انجمن اقتصاد آمریکا- مرجع اقتدار اخلاقی طبیعی هستند. (افشاگری کامل: من تنها شروع می‌کنم به خدمت به کمیته اعتباری سراسری هاروارد در خصوص تضاد منافع مالی فردی).

دانشگاه‌ها منابعی برای توسعه رهنمودهای اخلاقی و قدرتی برای اعمال آن دارند. آنها کارفرمایان اقتصاددانان دانشگاهی هستند و لغزش‌های اخلاقی آنها را تخریب می‌کند. آنها نگهبانان نهادی طبیعی رفتار حرفه‌ای کارمندان خود هستند.

انجمن اقتصاد آمریکا در ۱۲۵ سال گذشته عملکرد موفقیت‌آمیزی داشته است و بخشی از موفقیتش هم از دور از غوغا بودن نشات می‌گیرد. هدف اولیه این انجمن ترویج مبادله ایده‌ها از طریق اجلاس‌ها و مجلات آن است. این انجمن می‌تواند و باید آن مجلات را بهتر تنظیم کند، اما قدرتی برای تلاش جهت تنظیم سایر جوانب زندگی‌ اقتصاددانان ندارد.