جشن چهارشنبه سوری در سفرنامه هانرى رونه دالمانى

گروه تاریخ و اقتصاد: روز چهارشنبه قبل از عید نوروز را چهارشنبه‌سوری یا چهارشنبه آخر سال می‌گویند. در شب قبل از این‌روز جشن می‌گیرند و از روی آتش می‌پرند و بازیگران با لباس‌های مضحک عجیب‌وغریب و ماسک‌های خنده‌آوری که به‌صورت می‌زنند می‌آ‌یند و به‌انواع مختلف وسایل سرگرمی جوانان و کودکان را در بازارها و محلات شهر فراهم می‌سازند. مطرب‌ها و رقاصان و خرس‌بازان و میمون‌بازان در کوچه و بازار می‌گردند و خرس‌ها و میمون‌ها را به‌رقص درمی‌آورند و تماشاچیان هم در عوض پولی به‌آنها می‌دهند. شاگردان مدارس و مکاتب هم موقع را مغتنم شمرده تغییر لباس می‌دهند و کارهایی می‌کنند، مثلا یکی از آنها لباس محلی می‌پوشد و ریش مصنوعی انبوهی با پنبه به‌صورت خود می‌بندد و با شاگردان دیگر که به‌منزله نوکران او هستند و به‌جای شمشیر چماق‌هایی به‌دست گرفته‌اند به راه می‌افتد و همه به‌منزل مدرس مدرسه یا معلم مکتب‌خانه می‌روند و به او اخطار می‌کنند که محکوم به ادای جریمه نقدی شده است، مدرس یا معلم هم با خوشرویی از آنها پذیرایی می‌کند و پولی را که به‌عنوان جریمه خواسته‌اند به‌آنها می‌دهد، شاگردان پس از گرفتن پول همه به‌هیات اجتماع به‌بازار می‌روند و با آن پول چیزی می‌خرند و می‌خورند. در موقع نوروز تمام مردم لباس نو می‌پوشند، اشخاص محترم و معمر به‌حمام می‌روند و سر را می‌تراشند و دست و پا و ناخن‌ها و ریش را حنا می‌بندند و رنگین می‌کنند و هرکس مقداری چای و قهوه و قند و شیرینی و آجیل و میوه خریده به‌خانه می‌برد تا از اقوام و دوستان خود پذیرایی شایانی به‌عمل آورد.

سفرنامه از خراسان تا بختیارى،‌ هانرى رونه دالمانى. ترجمه محمدعلى فره‌وشى. انتشارات امیرکبیر

گروه تاریخ و اقتصاد: روز چهارشنبه قبل از عید نوروز را چهارشنبه‌سوری یا چهارشنبه آخر سال می‌گویند. در شب قبل از این‌روز جشن می‌گیرند و از روی آتش می‌پرند و بازیگران با لباس‌های مضحک عجیب‌وغریب و ماسک‌های خنده‌آوری که به‌صورت می‌زنند می‌آ‌یند و به‌انواع مختلف وسایل سرگرمی جوانان و کودکان را در بازارها و محلات شهر فراهم می‌سازند. مطرب‌ها و رقاصان و خرس‌بازان و میمون‌بازان در کوچه و بازار می‌گردند و خرس‌ها و میمون‌ها را به‌رقص درمی‌آورند و تماشاچیان هم در عوض پولی به‌آنها می‌دهند. شاگردان مدارس و مکاتب هم موقع را مغتنم شمرده تغییر لباس می‌دهند و کارهایی می‌کنند، مثلا یکی از آنها لباس محلی می‌پوشد و ریش مصنوعی انبوهی با پنبه به‌صورت خود می‌بندد و با شاگردان دیگر که به‌منزله نوکران او هستند و به‌جای شمشیر چماق‌هایی به‌دست گرفته‌اند به راه می‌افتد و همه به‌منزل مدرس مدرسه یا معلم مکتب‌خانه می‌روند و به او اخطار می‌کنند که محکوم به ادای جریمه نقدی شده است، مدرس یا معلم هم با خوشرویی از آنها پذیرایی می‌کند و پولی را که به‌عنوان جریمه خواسته‌اند به‌آنها می‌دهد، شاگردان پس از گرفتن پول همه به‌هیات اجتماع به‌بازار می‌روند و با آن پول چیزی می‌خرند و می‌خورند. در موقع نوروز تمام مردم لباس نو می‌پوشند، اشخاص محترم و معمر به‌حمام می‌روند و سر را می‌تراشند و دست و پا و ناخن‌ها و ریش را حنا می‌بندند و رنگین می‌کنند و هرکس مقداری چای و قهوه و قند و شیرینی و آجیل و میوه خریده به‌خانه می‌برد تا از اقوام و دوستان خود پذیرایی شایانی به‌عمل آورد.

سفرنامه از خراسان تا بختیارى،‌ هانرى رونه دالمانى. ترجمه محمدعلى فره‌وشى. انتشارات امیرکبیر