«زمین‌خواران و کسانی که در بورس معاملات زمین و خانه دست داشتند همچنان در راهروهای دادگستری و ثبت اسناد دیده می‌شوند چون با طلبکاران دست به گریبان هستند و زمین‌ها و خانه‌های آنها در گرو افراد و حتی بانک‌های دولتی و خصوصی می‌باشند که مدتی است برای دریافت پول، اجرائیه صادر شده است.

حدود چهل هزار خانه خالی در تهران وجود دارد که نه به اجاره برگزار می‌شود و نه به‌قیمت روز به فروش می‌رسد. با وجودی که صاحبان چهل هزار خانه با مشکل بی‌پولی روبه‌رو می‌باشند و سفته‌های آنها یکی بعد از دیگری واخواست شده یا به چک‌های آنها به علت خالی بودن محل، اعلامیه برگشت زده شده، به هیچ‌وجه حاضر نیستند خانه‌های خود را چند درصد کمتر از دو سال قبل به فروش برسانند تا از بحرانی که متوجه آنها است و اعتبار آنها را نیز زایل ساخته نجات پیدا کنند. قیمت اجاره اتاق در دورترین نقطه شهر تهران همان قیمت سه سال قبل و شاید هم گران‌تر از ایام بورس بازی زمین و گرانی خانه و مستغلات باشد. یک اتاق مخروبه در پست‌ترین محلات تهران کمتر از ماهی یکصد تومان به اجاره‌بها واگذار نمی‌شود آن هم پس از دریافت اجاره ۶ ماه به‌طور نقد و تنظیم قرارداد و اجاره‌نامه...بهتر بود نهضت خانه‌سازی که چند سال است تعطیل شده ادامه پیدا می‌کرد و خانه به دوشان شهر تهران اقلا صاحب یکی، دو اطاق می‌شدند و نیروی فعال خود را به جای اینکه مصروف مقابله با موجران کنند در راه تربیت فرزندان خود صرف می‌کردند. در حقیقت وضع زندگی اکثریت اهالی تهران و شهرستان‌ها رضایت‌بخش نیست و طاقت تحمل از همگی سلب شده چون در شرایطی که به ادامه حیات مشغولند، جز اینکه اعصاب آنها مختل شود و قدرت کار سلب شود چیز دیگری به‌بار نمی‌آورد. صدی هشتاد حقوق یک کارمند یا یک کارگر در راه اجاره‌خانه به‌مصرف می‌رسد در حالی که با ۲۰ درصد بقیه مجبور است بخورونمیر زن و فرزندان خود را فراهم کند. صدی هفتاد درآمد یک بقال و عطار به‌مصرف اجاره اتاق یا یک خانه دو، سه اتاقی می‌رسد در صورتی که علاوه بر خوردو خوراک خود و اهل و عیال، مخارج مغازه و شاگرد را هم باید تامین کند. به‌جز افراد طبقه مرفه بالا کسی نیست که از خود خانه و مستغل داشته باشد و همه گرفتار مساله اجاره‌نشینی هستند.»

- نشریه دنیا، خردادماه 1341