رشد اتحادیه‌های صنعتی در آلمان

انقلاب صنعتی که در قرن نوزدهم شکل گرفت، زمینه‌های جنبش اتحادیه‌ای را در آلمان فراهم ساخت. مشخصه اصلی انقلاب صنعتی سرازیری سرمایه انباشت شده در بنگاه‌های تجاری به بخش‌های صنعتی نوپا بود.حوزه‌های اصلی سرمایه‌گذاری صنایع مونتاژ، ماشین‌سازی و نساجی بودند. این روند از اواخر سال‌های دهه سوم تا حدود ۱۸۷۳ در ساختن راه‌آهن که بسیاری از شاخه‌های صنعتی به آن وابسته بودند، نقش محوری داشت.

از لحاظ سیاسی رشد صنعتی با برپا کردن پست‌های گمرگی (۱۸۳۴) مورد پشتیبانی قرار گرفت: پست‌های گمرگی باعث تشکیل حوزه اقتصادی واحدی شدند و با ایجاد سد گمرگی از صنایع نوپا در مقابل سرمایه خارجی حفاظت کردند. با پدیداری سرمایه‌داری صنعتی نوین، آلمان با رشد بحران‌زای آن نیز آشنا شد. علل بحران اما نه در رشد صنعتی خود آلمان بلکه در این واقعیت نهفته بود که بین سال‌های ۱۸۳۶ تا ۱۸۳۴ انگلیس که بحران اضافه‌تولید پایه‌های اقتصاد‌ش را به لرزه درآورده بود، کالاهای مازاد را به آلمان سرازیر کرده و بازار این کشور با یک رقیب جدی روبه‌رو شد. آلمان در سال ۱۸۴۷ اولین بحران اقتصادی «خودی»اش را تجربه کرد. این بحران تاحدودی بخشی از بحران بین‌المللی بود که با توجه به کمبود محصولات کشاورزی در آلمان (۱۸۴۶) دامنه عمیق‌تری پیدا کرد.

انقلاب صنعتی آلمان با به‌وجود آمدن پرولتاریای شهری مرتبط بود. منشأ شکل‌گیری پرولتاریای شهری از چهار حوزه بود: بسیاری از دهقانانی که به‌واسطه رفرم‌های اشتاین و هاردنبورگ در سال ۱۸۰۷ در پروس از سلطه سرواژ رها شده بودند و تحت‌فشار مالکان بزرگ، خرده ملکی را هم که داشتند از دست داده و روانه شهرها شدند. دوم اینکه، با از بین رفتن ممنوعیت کار در رسته‌های شغلی دیگر، شاگردان و استادان به خدمت تولید صنعتی درآمدند. سوم اینکه بسیاری از کارگاه‌های صنایع دست‌ساز در رقابت با کارخانه‌ها ورشکست شدند که این امر باعث انتقال نیروی کار از این کارگاه‌ها به بخش صنعتی شد و بالاخره افزایش طبیعی جمعیت نیز در جذب پرولتاریای شهری نقش داشت.در ابتدا تعداد کارگران از تعداد محل کار ایجاد شده بسیار بیشتر بود. این امر بیکاری توده‌ای را که باعث موج مهاجرت به آمریکای شمالی شد به‌همراه داشت.

این موج مهاجرت در دهه نود قرن ۱۹ پایان گرفت.رقابت بین کارگران در بعضی از رسته‌های شغلی منجر به گسترش سریع فقر شد. این روند به‌خصوص در دهه ۴۰ در بخش کتان‌بافی بسیار محسوس بود. با به‌کارگیری گسترده نیروی بخار در بخش ریسند‌گی بسیاری از کارگران بیکار شده در این بخش به ریسند‌گی دستباف که عمدتا در خانه‌ها انجام می‌شد، روی آوردند. بالا بودن میزان عرضه نیروی کار باعث شد که کارفرمایان، به این بهانه قیمت خرید برای هر واحد کالای تولید شده را به سطح بسیار نازلی تنزل دهند.این امر باعث قیام ریسند‌گان شلیسی در سال ۱۸۴۴ شد. بین سال‌های ۱۸۳۲ تا ۱۸۴۸ تعداد کارگران آزاد بدون در نظر گرفتن بخش کشاورزی در آلمان از ۴۵۰ هزار نفر به ۲ میلیون نفر افزایش یافت. این رقم در برگیرنده شمار بسیاری از کودکان زیر ۱۴ سال نیز می‌شد.

- رشد جنبش اتحادیه‌ای در آلمان، گئورگ فولبرس، هانس دیتر گیمبل، یوتا اشمیت و ولفگانگ زایشتر، ترجمه کاووس بهزادی