این تصمیم باعث ناراحتى اکبر آقا و حاج‌سید اسماعیل اسلامیه شده بود. طى سال‌هایى که مدیریت شرکت طبع و نشر کتاب‌هاى درسى ایران با من بود چه خون‌دل‌هایى که از بعضى از چاپخانه‌ها نخوردم، خواه درباره به‌‌‌‌‌‌موقع رساندن کتاب و خواه درباره کیفیت چاپ و صحافى آنها. تنها چاپخانه‌هایى که در آن سال‌ها مدیریت صحیح داشتند و به مسوولیت چاپ کتاب‌هاى درسى واقف بودند، یکى شرکت چاپ افست بود و دیگرى چاپخانه سپهر که صاحب آن جمال طاهرزاده بود ولى اداره آن در دست باکفایت مدیر داخلى‌اش، آقاى هوشنگ نوروزى بود. من چنان شیفته مدیریت این چاپخانه بودم که به‌جاى تاسیس مجدد یک چاپخانه اختصاصى براى امیرکبیر در چاپخانه سپهر سهیم شدم و آن چاپخانه را به یکى از بزرگ‌ترین چاپخانه‌هاى بخش خصوصى تبدیل کردیم. چاپخانه افست هم که در کنار کارهاى دیگر، چاپ و صحافى تمام کتاب‌هاى ابتدایى را انجام مى‌داد از مدیریت فوق‌العاده خوبى برخوردار بود.»

از کتاب در جست‌وجوی صبح، خاطرات عبدالرحیم جعفری، بنیان‌گذار موسسه انتشارات امیرکبیر، ص۷۳۴