چهار گروه اثرگذار اعزام هیات تجاری عصر میجی به اروپا و آمریکا

 با این حال حکومت میجی اصلاحاتی را آغازید که بر اساس آن ساختار طبقاتی قدیم از میان رفت، حقوق موروثی سامورایی‌ها از میان برداشته شد، اصناف بازرگانان سنتی کنترل خود بر بازارها را از دست دادند و محدودیت‌های اعمالی بر تحرکات اجتماعی از میان برداشته شد؛ هرچند بسیاری از پژوهشگران بر اهمیت برنامه‌ریزی و ابتکار دولت در فرآیند انقلاب صنعتی ژاپن تاکید کرده‌اند؛ اما کارآفرینی بخش خصوصی در واکنش به آزادسازی اقتصادی و اجتماعی نقش کلیدی در این انقلاب ایفا کرد. کارآفرینان سیاسی در بدنه دولت با انگیزه بخشی به توسعه اقتصادی از طریق حمایت نهادی از حقوق مالکیت خصوصی و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها بسیار موفق‌تر از برنامه‌ریزی و مدیریت شرکت‌های دولتی بودند و پس از آن کارآفرینان بخش‌های خصوصی بودند که قوه محرکه این انقلاب صنعتی شدند و به توسعه صنعتی و اقتصادی ژاپن کمک کردند.

قبل از عصر بازسازی میجی در ۱۸۶۸، تولیدکنندگان ژاپنی مهارت‌ها و نگرش‌های کارآفرینی خود را رشد داده بودند. بیشترین نیروی محرکه کارآفرینی در عصر تحول میجی از خانواده‌های ساکن در مزارع روستایی نشأت گرفت.

تجاری‌سازی دوران توکوگاوا (عصر شوگان‌ها که پیش از عصر میجی حاکمیت داشتند) منجر به تولید محصولاتی چون جو و گندم و صنایع دستی از سوی کشاورزان برای عرضه به بازارها شد و همین کارآفرینان روستایی بودند که بعدها پایه صنایع مرتبط با ابریشم، پنبه، روغن و... را بنا نهادند. این کارآفرینان روستایی در عصر شوگان‌ها به نسبت از محدودیت‌های حاکم بر دادوستد در شهرها رها بودند. در شهرها این عمده‌فروشان دارای مجوز رسمی بودند که تولید و توزیع کالا و خدمات را در شهرها در کنترل خود داشتند؛ اما با اصلاحات قرن نوزدهم تولیدکنندگان قدیمی نیز روش خود را تغییر دادند و فرصت‌های جدید برای کارآفرینان تازه‌کار فراهم شد.

بلافاصله پس از عصر میجی وزارت دارایی ژاپن سیستم جمع آوری مالیات از زمین‌های کشاورزی را اصلاح و مالیات‌های ثابت نقدی را بر اساس ارزش زمین اعمال کردند. این اصلاحات مالیاتی به تثبیت درآمد مالیاتی دولت انجامید؛ به‌نحوی‌که با برداشت‌های سالانه نوسان نمی‌یافت و کشاورزان هم بیشتر به سوی بهره‌وری رفتند.

یکی از معروف‌ترین نمونه‌های تلاش‌های دولت میجی در توسعه صنعتی، خریداری تجهیزات مدرن برای تولید نخ ابریشم از فرانسه بود؛ به این ترتیب تولیدکنندگان ژاپنی با جدیدترین تکنولوژی‌ها آشنا شدند. با این حال شگفت‌آور است که بیشترین رشد صنعت ابریشم نه از طریق فناوری‌های مدرن-که گران بودند -  بلکه با استفاده از ماشین‌های چوبی موجود که با دست یا نیروی آب کار می‌کردند، اتفاق افتاد!

از سال۱۸۷۱ سامورایی‌ها اجازه یافتند تا در زمینه مشاغل کشاورزی، صنعت و تجارت به فعالیت بپردازند. مقامات همچنین برنامه‌هایی برای حذف کمک هزینه به سامورایی‌ها طراحی کردند. از ۱۸۷۴ تا ۱۸۷۶ این کمک هزینه‌ها به پرداخت‌های نقدی یکجا و اوراق قرضه دولتی با بهره ۵درصد بدل شد. هرچند برخی از سامورایی‌ها از این پول برای سرمایه‌گذاری در ایجاد مشاغل جدید استفاده کردند، اما تنها تعداد اندکی از آنان در این راه توفیق یافتند.

در ۱۸۸۰ ناکامی‌های دولت در ایجاد رشد اقتصادی کافی نمایان شد و در پی آن دارایی‌های دولتی با قیمت‌های پایین به شرکت‌های خصوصی فروخته شد. گزارش جامع توسعه اقتصادی که توسط یک مقام دولتی به نام مادا ماسانا در همان دوره تدوین شده است، نشان می‌دهد که سیاست‌های دولت تا حد زیادی موجب شکست کارآفرینی شده است.

ماسانا ضمن مخالفت با این ایده که طبقه سامورایی‌های سابق باید نقش رهبری در ژاپن مدرن را ایفا کنند، به ناتوانی این طبقه در زمینه تجارت پس از دریافت اوراق قرضه دولتی اذعان می‌دارد و این موضوع که بازرگانان خارجی از بی‌تجربگی سامورایی‌ها سوءاستفاده می‌کنند و گاه مدیرانی که آنان از طبقه بازرگانان برمی‌گزینند از آنها کلاهبرداری می‌کنند. از دیدگاه مادا، شکست این مشوق‌ها و سیاست‌های حمایتی در این واقعیت ریشه دارد که هم دولت و هم جامعه درصدد بودند تا پیش از ایجاد تمام شرایط لازم، صنایع را ارتقا دهند.

پس از ناکامی دولت در توسعه صنعتی، این کارآفرینان بخش خصوصی بودند که اغلب با کمک‌های قابل توجه دولت برای اداره شرکت‌های جدید پا به عرصه نهادند. در بخش خصوصی ما با پنج نوع کارآفرین مواجه می‌شویم که از فرصت‌های اقتصادی عصر میجی بهره بردند. اولین و شاید مشهورترین آنها «بازرگانان سیاسی» همچون ایوازاکی یاتارو بودند که با استفاده از روابط نزدیک خود با دولت به ایجاد شرکت‌های بزرگ اقدام کردند. دومین گروه کارآفرینانی همچون شیبوساوا ایچی بودند که اهتمام خود را معطوف به ایجاد سازمان‌هایی برای برای دستیابی به اهداف مختلف کردند. دسته سوم کارآفرینانی مانند ایتو دنهیچی بودند که با استفاده از تجهیزاتی که با قیمت پایین از دولت خریده بودند، به عرصه صنعت درآمدند.

چهارمین گروه از کارآفرینان یادشده، افرادی بودند که از بنگاه‌های تجاری قدیمی‌تر می‌آمدند و از فرصت‌های جدید ناشی از مقررات‌زدایی و دسترسی به بازارهای سراسر کشور و جهان بهره بردند. دسته آخر کارآفرین‌هایی مانند هاتوری کینتارو بودند که در آغاز یک مغازه ساعت فروشی افتتاح کرد و به زودی توانست با ایجاد یک کارخانه، شرکت معروف سیکو را راه‌اندازی کند.

میتسویی و سومیتومو تجارت‌خانه‌هایی بودند که توانستند از عصر میجی به سلامت گذر کنند و بدل کسب‌وکارهای دیگر شوند و در نهایت به صورت شرکت‌هایی مانند زایباتسو درآمدند. میتسویی خدمات بانکی را به دولت میجی ارائه می‌کرد و طی دهه۱۸۷۰ در صنایع ابریشم و پنبه سرمایه‌گذاری کرد. این مجموعه با خرید معدن مائیکی در کیوشو از دولت به سال ۱۸۸۸، با تحکیم هر چه بیشتر پایه مالی خود توانست در سایر شرکت‌های نوظهور هم سرمایه‌گذاری کند.

درحالی‌که فعالیت اصلی سومیتومو در دوران توکوگاوا در حوزه مس بود، این شرکت در عصر میجی از تکنولوژی غرب در همین حوزه یعنی استخراج و فرآوری مس بهره فراوان برد و پس از آن با استفاده از پایه مالی بالای خود به عرصه‌های دیگر چون خدمات مالی، بیمه، انبارداری و... نیز وارد شد.

میتسوبیشی شرکت دیگری بود که از یارانه‌ها و حمایت‌های دولت در عصر میجی بهره برد. ویلیام رِیِ مورخ از برخی از کارآفرینان به‌عنوان بازرگانان سیاسی (موسوم به سیشوها) یاد می‌کند که از روابط نزدیک خود با دولت بهره بردند و با استفاده از سوداگری و سفته بازی ارزی، امتیازات انحصاری در بانکداری و دسترسی به اطلاعات و انعقاد قرارداد با دولت توانستند به سودهای هنگفتی دست یابند. میتسوبیشی که با استفاده از یارانه‌های دولتی فعالیت خود را از حوزه کشتیرانی شروع کرده بود بعدتر به عرصه‌های دیگری چون معدن‌داری و سایر صنایع نیز ورود کرد. مدیران میتسوبیشی که عموما تحت کنترل مستقیم دولت نبودند با قراردادهای سودآور توانایی‌های خود را در زمینه‌های گوناگون گسترش دادند و بدل به یک غول تجاری شدند.

منبع:  www.asianstudies.org