مسافران قدیم و رباط‌های کهن رباط شرف

در فاصله سال های ۵۸۲ - ۵۷۶ هجری جهانگرد دیگری به نام خاخام موسی پتاچیا از شهر پراگ چکسلواکی، از راه لهستان و روسیه به غرب ایران سفر کرده و راجع به آرامگاه دانیال نبی در شوش گزارشی نوشته است.

 اماکن اقامتی قرن ششم

از میان بناهای عام‌المنفعه اقامتی دوران اسلامی دو کاروانسرای مهم به نام‌های رباط شرف و رباط سپنج، از ابینه قرن ششم هجری باقی مانده است که سال‌ها مسافران خسته کاروان‌های کوچک و بزرگ در پناه آن خستگی راه را از تن به در کرده و شبی را در آن به صبح رسانده‌اند.

 رباط شرف

در گذشته قبل از آنکه شهر مشهد مرکز استان خراسان شود، شهر بزرگ و معتبر خراسان نیشابور بود. یکی از راه‌های مهم و پر رفت و آمد آن روزگار، راهی بود که این شهر را به «مرو» متصل می‌کرد. در نقطه‌ای کنار این راه که امروز در ۶کیلومتری جنوب ده کوچکی به نام «شورلق» یا «شورلوخ» از توابع «مزدوران» در کنار جاده اتومبیل رو مشهد به سرخس تقریبا در ۱۳۰کیلومتری مشهد، خارج از مسیر فعلی، واقع شده است؛ رباطی با ارزش و در خور توجه به نام رباط شرف باقی مانده است.

آندره گدار در کتاب «آثار ایران» به‌طور مفصل به معرفی این کاروانسرای عظیم پرداخته و در قسمتی از گزارش خود چنین نوشته است: رباط شرف در حالت انزوا و دور افتاده کنونی خود هنوز هم به‌طور اعجاب‌آمیزی مجلل و عالی است از خارج با دیوارهای صاف و هموار و برج‌های برجسته خود در چشم ناظر، درست هیات و وضع یک رباط یعنی یک نوع قلعه مستحکم را دارد و لیکن از داخل تقریبا بسان یک کاخ جلوه می‌کند. جاده بزرگ خراسان (در قدیم) از مقابل در یکتا و منحصر به فرد آن می‌گذشته است و در سمت دیگر این جاده اکنون ویرانه‌های یک صحن یا حیاط چهارگوش به چشم می‌خورد که در داخل آن خرابه‌ها و آثار محوشده یک آب انبار وسیع وجود دارد، آب انباری مسقف که آب باران را در آن جمع و ذخیره می‌کرده‌اند؛ زیرا در آن حوالی نه رودی یافت می‌شده است و نه چشمه‌ای و نه آثار قناتی. آب ناحیه «شورلق» آبی بسیار بد و غیر قابل شرب است. رباط شرف بنایی است دارای دو صحن و هر صحن آن دارای چهار ایوان به شکل + از میان این هشت ایوان، سه ایوان برای عبور از خارج به صحن اول و از صحن اول به صحن دوم و از صحن دوم به صحن اول بوده و پنج ایوان دیگر سرسرای رواق های گنبددار به شمار می‌رفته‌اند. اما فایده آنها چه بوده است؟ هیچ، جز آنکه عنوان تزیینی داشته‌اند. درحقیقت می‌توان گفت که وجود چند ایوان در مدارس قدیمه که معمولا حجره‌های آنان گرداگرد یک صحن قرار گرفته، چیزی مفید و حتی لازم بوده است؛ زیرا از یکی از این ایوان‌ها غالبا به‌عنوان رواق و از دیگری به‌عنوان سرسرای ورودی و به‌طور کلی از تمام ایوان‌ها برای امور جاری مدرسه و اتاق درس و نیز استراحت مدرسان و طلاب که برای خود از گزند باران و گرمای آفتاب در زیر سقف ایوانها پناه می‌جسته‌اند، استفاده می‌شده است.

جمعی از محققان را عقیده بر این است که رباط شرف بر خلاف کاروانسراهای دوره‌های بعد اصطبل نداشته است. شاید این نظریه در مقایسه با کاروانسراهای شاه عباسی صدق کند، برای آنکه در این کاروانسراها بدون استثنا در جبهه حیاط طاق‌نماها، پشت اتاق‌ها و حجره‌ها دیده می‌شود و در گوشه‌ها یک دهانه طاقی به پشت اتاق‌ها منتهی می‌شود. به فراخور کوچکی و بزرگی کاروانسراها حداقل دو طرف و به‌طور کلی در تمام اطراف پشت این اتاق‌ها یک ردیف طاق چشمه شبیه بازار دیده می‌شود که جای اصطبل بوده است. مسافر که پیاده می‌شد از آن گوشه‌ها مرکوب را می‌بردند و در اصطبل و مالبند می‌بستند. اگر در نقشه کاروانسرا دقیق شویم خواهیم دید که در گوشه‌های بنا چه در حیاط جلویی و چه در حیاط پشتی وضع ساختمان طوری است که نشان می‌دهد این گوشه‌ها جای اقامت و استراحت مسافران نبوده و بدون تردید به محل نگهداری حیوانات اختصاص داشته است.

یکی از ویژگی‌های رباط شرف دو حیاط‌خلوت است که در طرفین ایوان شمالی قرار دارد، دو طرف ایوان یک ردیف طاق‌نما وجود دارد که به منزله راهرو بوده و توسط آنها وارد یک حیاط‌خلوت طویل می‌شوند. این حیاط‌های فرعی با اتاق‌های جوانبش درحقیقت حکم آپارتمان و سوئیت‌های اختصاصی را در هتل‌های لوکس و درجه یک امروزی داشته و ویژه توقف میهمانان و مسافران متشخصی بوده که با کاروان سفر می‌کردند. مخصوصا این محل را در جانب شمالی کاروانسرا انتخاب کرده‌اند تا از ورودی اصلی کاروانسرا و حیاط‌های جلویی و سروصدا و آمد و رفت کاروانیان به دور باشد و میهمانان متشخص جانب حالشان رعایت شود و در اتاق‌های آن حیاط‌خلوت توقف واستراحت کنند.

در گوشه‌های این دو حیاط‌خلوت، اتاق‌های زاویه‌ای دیده می‌شود که پنجره‌ای ندارد و به احتمال خیلی قوی محل نگهداری حیوانات و چهارپایان این میهمانان بوده است.

در درون یکی از حجره‌های این رباط محرابی نمایان است و این می‌رساند که رباط شرف مسجد نیز داشته است. کتیبه‌های فراوانی به خط کوفی و ثُلُث در درون طاق‌نماها در داخل ایوان بزرگ وجود دارد که کاملا با آجر چیده شده و دارای گچبری است. منطقه رباط شرف دشتی خشک و بی‌آب است و بنیادکنندگان آن برای تامین آب مصرفی مسافران با بستن کانه روی گنبدها، بامی شیب‌دار ساخته‌اند تا آب باران را به انبار سرپوشیده پایین رباط برانند.

منبع: مسافران تاریخ: مروری بر تاریخچه سفر و سیاحتگری در ایران، مسعود نوربخش، تهران: نشر جیران، ۱۳۶۴